اشاره: عبدالله احمدی به عنوان فعال جامعهی مدنی و مدافع حقوقبشر نزدیک به ۲۰ سال در افغانستان فعالیت کرده است. آقای احمدی تجربه و تخصص لازم در زمینهی ترویج ارزشهای دموکراتیک، حقوقبشر، صلح و توسعه دارد. او دارای سند ماستری در رشتهی روابط بینالملل و مدرک لیسانس در رشتهی حقوق و علوم سیاسی است. آقای احمدی عضویت بورد رهبری چندین نهاد بینالمللی و داخلی را نیز دارد.
صبح کابل: در روزهای اخیر، شماری از فعالان جامعهی مدنی در کنفرانس مطبوعاتی نگرانیهای شان را از وضعیت سیاسی کشور اعلام داشتند. میخواهم دیدگاه شما را به عنوان فعال جامعهی مدنی و هماهنگ کنندهی کمیتهی کاری مشترک جامعهی مدنی بدانم، وضعیت را چگونه تحلیل میکنید؟
احمدی: خوب، وضعیت به همه روشن است. وضعیت سیاسی افغانستان بعد از انتخابات، تقریبا به طرف بحران میرود. کمکاریها، ضعف مدیریتی و ضعف رهبری در کمیسیونهای انتخاباتی، باعث شد که انتخابات به طرف بحران برود؛ البته با وضعیتی که افغانستان دارد، نمیتوانیم انتظار انتخابات شفاف و مورد قبول جامعهی جهانی را داشته باشیم؛ ولی با توجه به امکاناتی که بود و با توجه به میزان مشارکت مردم، توقع این بود که انتخابات، بهتر از این باشد که با تأسف، چنین نشد. بر اثر همین ضعفها و کمکاریها، انتخابات با بحران روبهرو و سبب شد که وضعیت سیاسی به طرف چالش برود و ما اکنون با چنین شرایطی روبهرو هستیم. همین وضعیت، نگرانیهای مان را زیادتر کرده است. از یک طرف دیده میشود که رییسجمهور قبلی حکومت، گفت که مراسم تحلیف برگزار میکند، و از سوی دیگر، ریاست اجراییه اعلام کرد که نتیجهی نهایی را قبول ندارد و مراسم تحلیف برگزار میکند. از طرفی هم شاهد این بودیم که وقتی کمیسیون انتخابات، آقای غنی را برندهی انتخابات ریاستجمهوی اعلام کرد، طرف به معرفی والیها مبادرت کرد و اوضاع کشور غیر عادی شد. تا پیش از امضای توافقنامههای کابل و دوحه، نگرانیهایی وجود داشت و هنوز هم هست که مبادا وضعیت به گونهای پیش برود که به زمان جنگهای داخلی باز گشته و تجربیات تلخ گذشته را دوباره تجربه کنیم. شرایط موجود و بحران عدم مشروعیت حکومت در داخل کشور باعث شد که نهادهای جامعهی مدنی از طریق گروه کاری که داریم، صدای خود را بلند کنیم و نگرانیهای مان را با رهبران سیاسی افغانستان، احزاب و جامعهی جهانی شریک کنیم.
صبح کابل: دقیقا نگرانیهای شما چیست؟
احمدی: ما طرفدار این بودیم و هستیم که باید نهاد ساخته و سیستم تقویت شود. از جمله ساختارهایی مثل کمیسیونهای انتخاباتی و از طریق این ساختارها، رییسجمهور و اعضای پارلمان انتخاب شوند؛ ولی وقتی که انتخابات مشکلات خود را داشت، مدعیان یکدیگر را قبول نداشتند و هماهنگی بین کمیشنران هر دو کمیسیون انتخاباتی وجود نداشت تا همه چیز شفاف باشد. هر دو طرف قدرت به طبل خودشان میکوبیدند و نظریات خود را داشتند که به تشدید بحران کمک کرد. نگرانی ما این بود که اگر اختلافات شدت یابد، با توجه به تجربیاتی که از گذشته داریم، ممکن است دوباره شاهد جنگهای داخلی باشیم. اوضاع از کنترل خارج شود و تمام ساختارهای حکومتداری کاملا از هم بپاشد. نگرانی دیگر مان این بود که جامعهی جهانی و در راس آن امریکا که تا حالا از پروژهی حکومتداری حمایت کرده به یک باره حمایتها کرده است، دست از حمایت بردارد. در این مرحله، هفتهی کاهش خشونتها و گفتوگوهای صلح بینالافغانی هم مطرح است. ما نگران بودیم که مبادا تمام این روند آسیب ببیند و ما نه تنها به صلح نرسیم، امکان این را هم نداشته باشیم که حداقل به همان فضای اجماع ملی دست بیابیم.
نگران بودیم که آسیبپذیری خیلی زیاد شود و بدون شک بیشترین آسیب را مردم افغانستان میدیدند. بیشترین آسیب را کسانی میدیدند که در این مدت بعضی دستآوردهایی را داشته اند. حتا ما نگران بودیم که تمامی دستآوردهای دو دههی گذشته از بین برود.
صبح کابل: پس نگرانی اصلی تان این بوده که ما به دههی هفتاد، برگردیم و تمام دستآوردهایی که در دو دههی اخیر داشتیم را از دست بدهیم؛ اما چند روز از آن نشست مطبوعاتی گذشته و شما نگرانیهای تان را با جامعهی جهانی و سیاسیون در میان گذاشتید، واکنشها چه بوده است؟
احمدی: البته بعد از نشست مطبوعاتی، واکنشهایی را که ما دیدیم کمی امیدوارکننده بود. جامعهی جهانی و یا هم بهتر بگویم ایالات متحدهی امریکا مشخصا، یک اعلامیه صادر کردند. رایزنیهای شدیدی را که با دو طرف داشتند، آنها را قانع ساختند که تا دو هفتهی دیگر این روند را که در پیش گرفتهاند، متوقف سازند تا پیشرفتهایی را در زمینهی روند صلح داشته باشیم که همین طور شد. توافقنامههای کابل و دوحه امضا شد و کمی از التهاب جَو چند روز پیش کاسته شد.
صبح کابل: شما فکر نمیکنید وضع موجود به سناریوی انتخاباتی ۲۰۱۴ شبیه است؟ آیا ما باید منتظر نسخهی جدیدی از حکومت وحدت ملی از سوی امریکا برای پنج سال آیندهی افغانستان باشیم؟
احمدی: این نگرانی وجود دارد. خوب متاسفانه مشکل اساسی این است که حکومت در افغانستان بر پایهی دموکراسی شکل نگرفته است. اصول اصلی دموکراسی که شهروندان است، به شکل معیاری دموکرات نشده اند و به همان خاطر هیچ کدام از انتخاباتهای ما خیلی استاندارد نبود. در پایان هر انتخابات مردم افغانستان با چالش روبهرو شدند. هیچ کسی نتیجهی نهایی را قبول ندارد و مسالهی دیگر این است که افغانستان ساختار حکومت، درکنار وضعیتی که داریم به شدت وابستگی به کمکهای اقتصادی و حمایتهای جامعهی جهانی داریم و این موضوع غیر قابل انکار است. برای مثال معاشهای سربازان ارتش افغانستان را جامعهی جهانی میپردازد، وقتی که چنین باشد پس رهبران سیاسی بدون مشوره و بدون اجازه نمیتوانند، در زمینههای مهم حکومتداری به تنهایی تصمیم بگیرند. به خاطر این که بخش عمدهی بودجهی ملی افغانستان را جامعهی جهانی تامین میکند و باید یادمان نرود که منافع کشورهای همسایه در این جا است و همچنین منافع قدرتهای بزرگ جهان هم در اینجا است. اینها واقعیتهای انکار ناپذیر و تلخی است که مجبور هستیم بپذیریم و خود را با آجندای بینالمللی عیار بسازیم و عادت کنیم.
افغانستان قبل از هر چیز دیگر، نیازمند یک اجماع همپذیر و توافق شده بین هر دو طرف بحران انتخاباتی است تا بتوانیم به مرحلهی بعدی که صلح پایدار یا همان آتشبس دایمی با طالبان است، برسیم؛ اما نسخههای پیشنهادی که تا حال برای حکومتداری از سوی جامعهی جهانی و سیاسیون داخلی پیشنهاد شده است، میتواند مشکلات و دشواریهای بسیاری را برای افغانستان به همراه داشته باشد و عملی کردن این طرحها، طبیعتا هم زمانبر است و هم به یک مکانیزم عملی دقیق نیازمند است.
صبح کابل: با قضایایی که در هفتههای گذشته اتفاق افتاد. مثلا، مقرری والیها به طور خودسرانه، مشخص کردن تاریخ برای مراسم تحلیف از دو طرف، شما چقدر خوشبین هستید که بتوان هر چه زودتر و آن هم در آستانهی شروع مذاکرات بینالافغانی، به همان پیششرط که شما گفتید، برسیم؟
احمدی: خوب مشکل همین است. سخت است که توافق روی یک شخص داشته باشیم. از اتفاقاتی که در همین یکی دو روز گذشته افتاد میتوان این برداشت را داشت، شخصی که قرار باشد، مسؤولیت رهبری حکومت سیاسی آینده را داشته باشد، باید هم طالب و هم حکومتی باشد.
پس آقای غنی و داکتر عبدالله و حتا خیلی از چهرههای دیگر حزبی و رهبران سیاسی، دارای این مشخصه نیستند و این خودش چالشبرانگیز است.
صبح کابل: میخواهم درمورد هفتهی کاهش خشونتها از شما سؤالی داشته باشم، جامعهی مدنی بر این روند چقدر نظارت داشته و شما چقدر از این روند راضی هستید؟
احمدی: کاهش خشونتها در افغانستان یک اصطلاح جدید است. ما اگر قرار بود که از طرح کاهش خشونتها، نتیجهی مطلوب را به دست آوریم، باید در ابتدا تعریفی مشخص از این اصطلاح به مردم و به سیاسیون میدادیم تا حداقل میدانستیم که از این طرح، چه چیزهایی به دست خواهیم آورد و توقع مان چه است. باید بگویم که در مجموع خوب بود. وقتی که نمیشود هیچ کاری کرد و وقتی که آتشبس نمیشود، همین طرح کاهش خشونت برای این که بتوانیم حداقل گامی به سوی صلح برداریم، طرحی قابل قبول بود. تعریفی که طالبان از اصطلاح کاهش خشونت داشتند، این گونه بود که طالبان به اعضای خود گفته بودند و بارها هم تاکید کردند که گام اول شان کاهش خشونت است نه آتشبس، پس به کابل نروید و در حالت دفاعی باشید. پس تعهد شان این بود که در کابل عملیات نمیکنیم که اتفاقا هم چندین حمله رخ داد؛ اما باید بپذیریم که خشونتها تا جایی کاهش پیدا کرده بود که دیدیم مردم هم در ولایات از این روند استقبال کردند و خواهان آتشبس شده بودند.
صبح کابل: آیا پس از پایان یافتن هفتهی کاهش خشونتها و امضای توافقنامهی صلح میان امریکا و طالبان و همچنین توافقنامهی کابل، ما میتوانیم امیدوار باشیم که به سوی مرحلهی بعدی پروسهی صلح گام برداریم؟
احمدی: به هر حال مردم افغانستان در هر شرایطی که باشند، باید امیدوار بود که به آرزوی دیرینهی خود که صلح است دست یابند و بتوانیم یک شروع تازه برای آیندهی سیاسی افغانستان داشته باشیم؛ اما متن توافقنامهها در مواردی تناقض و یا از جایگاه حقوقی و قضایی دارای مشکلاتی بوده است؛ اما انتظار فعالین جامعهی مدنی و مردم افغانستان این است که طرفین بتوانند هر چه زودتر اختلافات شان را کنار گذاشته و با شروع مذاکرات بینالافغانی، هر چه زودتر به آتشبس دایمی و صلح با حفظ دستآوردهای ۱۹ سال اخیر به یک حکومت مشروع برسیم.