
بخش پانزدهم، قسمت دوم
طالبان؛ مواد مخدر و فاجعهی درحال رشد معتادین
براساس اطلاعات ادارهی مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد (UNODC)، میزان کشت و تولید فصلی خشخاش در بین سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۷ به بیشترین میزان خودش رسید. در سال ۲۰۰۷ زمینهایی که برای تولید خشخاش در افغانستان بهکار میرفت از میزان زمینهایی که برای پرورش کوکایین در امریکای جنوبی مورد استفاده قرار میگرفت، بیشتر بود. در سال ۲۰۰۷، ۹۲ درصد از تسکین دهندههای غیر پزشکی، شامل حشیش (چرس) و تریاک موجود در بازارهای جهانی، در افغانستان تولید میشد.
ارزش جهانی این صنعت غیرقانونی در سال ۲۰۱۲، ۷۰ میلیارد دالر در سطح جهانی برآورد شد. در سال ۲۰۰۷ ارزش کل تریاک تولید شده در افغانستان، بالغ بر ۴ میلیارد دالر بود که تنها یکچهارم آن به کشاورزان افغان میرسد و مابقی به جیب طالبان و قاچاقچیان مواد مخدر رفته است. با آنکه در سال ۲۰۰۴ فتوای صادره از سوی علمای افغانستان، تولید و مصرف تریاک را مخالف قواعد شریعت اسلامی دانست و برای آن مجازات در نظر گرفته شد؛ ولی تولید مواد مخدر، از زمان جنگ افغانستان رو به افزایش گذاشته است.
در هر حال، رژیم پنج ساله طالبان و خشونتهای دو دههای آنان در افغانستان، عدم امنیت، نابودی زیرساختهای اقتصادی و عدم بازسازی و توسعه اقتصادی جامعه افغانستان، سبب شدهاست تا افغانستان در ردیف اول بزرگترین کشورهای تولیدکنندهی تریاک در جهان شناخته شود. مواد مخدر در افغانستان، طلای خونین و سونامی خفته عنوان شده و جنگ، اولین و مهمترین عامل تداوم و افزایش کشت مواد مخدر در افغانستان گفته میشود.
براساس یافتههای یک سروی در سال ۲۰۱۲میلادی، تعداد معتادان و افراد متأثر از مواد مخدر در افغانستان، ۱میلیون و ۵۰۰ هزار تن بوده و در یک سروی دیگر که در سال ۲۰۱۵ از سوی «UNODC» انجام شد، تعداد معتادان به مواد مخدر در افغانستان، ۳میلیون و ۵۰۰ هزار تن اعلام شد. این رشد تصاعدی طی سه سال، بسیار قابل تأمل است. در فاصلهی سه سال که از یکصدوپنجاه هزار، به سهمیلیونوپنجصد هزار رسید، به احتمال قوی، طی این سه سال اخیر، چهارونیم یا حداکثر ۶ میلیون شده باشد. براساس اطلاعات معینیت مبارزه با مواد مخدر وزارت امور داخله، ۱۱٫۱درصد جمعیت افغانستان از مواد مخدر استفاده میکنند.
البته گفتنی است که همهآنهایی که از مواد مخدر استفاده میکنند؛ معتادی نیستند از خانه رانده شده باشند و کارشان به زیر پلها رسیده باشد. همچنان، همه معتادادن از یک نوع مواد اعتیادآور استفاده نمیکنند؛ تریاک هم تنهاد مادهی اعتیادآور موجود در بازارهای افغانستان نیست. انواع اعتیادها، بهمیزان متفاوت و معتادان از طیف و جنسهای مختلف وجود دارد؛ اما بیشتر آنها، معتاد چرس، تریاک، هیرویین و شیشهاند. گفته شده که از این میان، رقمی میان ۸صدهزار الی یکمیلیون آنان زناناند.
براساس گفتهی آقای فیروزالدین فیروز وزیر صحت عامه وقت افغانستان؛ در میان جمعیت معتاد به مواد مخدر در افغانستان، یکمیلیون کودک نیز شاملاند. تعداد معتادان در هر ولایت نیز مختلف است. با آنکه بیشترین تعداد معتاد به مواد مخدر در کابل وجود دارد؛ باز هم نمیتوان چنین ادعایی را طرح کرد که میان میزان کل نفوس و جمعیت معتادان، ارتباط معناداری وجود داشته باشد.
نتایج سروی شهری و قریهجات افغانستان نشان میدهد که میزان استفاده از مواد مخدر در سطح ملی به ۱۱درصد رسیده و یکی از بالاترین ارقام در سطح جهان است. آمار مصرفکنندگان مواد مخدر در روستاها و قریهجات افغانستان سه برابر بیشتر از استفادهکنندگان در مناطق شهری است. براساس یافتههای این سروی، ۱۳درصد جمعیت روستاهای افغانستان از مواد مخدر استفاده میکنند؛ در حالیکه این رقم در شهرها به ۵درصد میرسد. سروی مذکور در سطح کشور، نشان میدهد که ۹درصد کودکان زیر سن ۱۵ سال افغان، از یک یا چند نوع مواد مخدر استفاده میکنند.
عوامل اعتیاد نیز مختلف است؛ اما بزرگترین عامل و علت در یک کلمه خلاصه میشود: «جنگ» و این یعنی طالب. در سال ۲۰۱۵، تنها تعداد معتادان ولایت بامیان ۵۰ هزار تن گفته شده است.
در سال روان، تعداد معتادان در ولایت بدخشان، ۳۰ هزار تن اعلام شده که بیشتر از ۱۵درصد آنان زناناند و ۷درصد آنها، یک تا پنج سال سن دارند. این رقم، با رشد سالانهی ۱۰ هزار تن مواجه است. برای وضاحت بیشتر، به این مورد دقت کنید: «براساس گزارش وزیر صحت افغانستان که در سال ۲۰۰۵میلادی منتشر شد، شمار معتادان به مواد مخدر در افغانستان، به ۹۲۰ هزار نفر میرسید. این رقم در سال ۲۰۰۹ به بیش از ۱میلیون و در سال ۲۰۱۴میلادی به سه میلیون نفر رسیده است.» این رشد همچنان ادامه دارد.
مسئلهی مواد مخدر، جنبههای دیگری نیز دارد؛ جنبههایی که هزینهآورند و قربانی میگیرند. مبارزه با کشت خشخاش در افغانستان از تلاشهای مداوم دولت است. وزارت مبارزه با مواد مخدر، دو سال قبل در چوکات وزارت امور داخله در قالب معینیت مبارزه با مواد مخدر پولیس ملی ادغام شد. در وبسایت وزارت امور داخله، درباره اهداف و فعالیتهای این معینیت چنین آمده است: «معینیت مبارزه با مواد مخدر مسئولیت ریشهکن کردن کشت خشخاش، برچیدن آزمایشگاههای غیر قانونی مواد مخدر و تحقیق و تفحص در مورد کشت، ترافیک و قاچاق مواد مخدر را به عهده دارد.»
مواد مخدر بهحیث یک تهدید و چالش باالقوه برای کشور ما، منطقه و جهان است که با ناامنی و بیثباتی و دوام جنگ در کشور ارتباط مستقیم داشته و سلامت جامعهی ما را با خطر جدی مواجه ساخته است. مواد مخدر، یگانه منبع تمویل تروریزم و شورشگری در کشور بوده و با فساد گسترده در کشور ارتباط مستقیم دارد. از بعد دیگرش؛ مواد مخدر عامل بزرگ فساد اخلاقی و اجتماعی نیز شمرده میشود.
دادگاه عالی افغانستان، درگیر پروندههای قاچاق مواد مخدر است. به این مورد که در گزارش روزنامه هشت صبح آمده توجه کنید: «در شش ماه اخیر، ۵۲۵ تن در پیوند به قاچاق «مسکرات و مواد مخدر» به مجازات محکوم شدهاند. دادگاه عالی میگوید که در شش ماه پسین سال جاری، ۳۹۹ پروندهی قاچاق «مسکرات و مواد مخدر» را ثبت و بررسی کرده است. در پیوند به این قضایا، ۴۹۰ تن بهشمول پنج خانم و یک شهروند خارجی بازداشت شدهاند.» طبق معلومات دادگاه عالی، در پی رسیدگی به این قضایا، ۸۱۵.۳۵۵ کیلوگرام هیرویین، ۸۶ کیلوگرام مورفین، ۳۵۶.۰۵ کیلوگرام شیشه، ۵۴ هزار و ۲۹۸.۷۵۸ کیلوگرام چرس، ۱۰ هزار و ۱۴۵.۲۲ کیلوگرام تریاک، ۲۸ هزار و ۷۹۶ کیلوگرام بنگدانه و یک هزار و ۸۸۴ کیلوگرام خشخاش ضبط شده است. همچنان مرتبط به همین قضایا، ۳۱.۹۴۷ کیلوگرام تابلیت «کا»، ۳ هزار و ۲۷۵ لیتر مشروب الکلی، ۹ هزار و ۸۲۲.۶۵۴ لیتر تیزاب و ۲۷ هزار ۴۳۹.۴۶ کیلوگرام مواد کیمیایی جامد، نیز ضبط شده است.
شهر کابل با داشتن ۹۱ قضیه قاچاق مسکرات و مواد مخدر و ننگرهار با داشتن ۸۶ مورد، بالاترین آمار جرایم مسکرات و مواد مخدر را داشتهاند. وزارت امور داخله نیز پیشتر اعلام کرده بود که در جریان ۱۰ سال گذشته بیش از ۳۰ هزار قاچاقبر مواد مخدر را در سراسر کشور بازداشت کرده است. تمامی نهادهای مسئول تلاش میکنند؛ اما بهنظر میرسد که این تلاشها بسنده نبوده است. اگر نگاهی به مقدار مجموعی ضبط مواد مخدر از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۹ بیاندازیم، متوجه خواهیم شد که بخش کلانی از منابع دولت در امر مبارزه با مواد مخدر صرف شده است، به شکلی که از ضبط ۹۴ تن مواد مخدر در سال ۲۰۰۹ به ۶۵۳ تن در سال ۲۰۱۹ رسیده است.
قاچاق مواد مخدر از افغانستان و به افغانستان، از جنبههای دیگر این مسئله است. مواد مخدر تولید شده در افغانستان که بخش اعظم آن در مناطق تحت اشغال طالبان فرآوری و پروسس شده و بعد به خارج قاچاق میشود؛ بخشی از آن، بهگونهی مستقیم و به صورت مواد خام انجام میشود، اما انواع دیگر مواد مخدر، مثل شیشه و کوکایین برای مصرف کنندگان داخلی از بیرون افغانستان پس دوباره به افغانستان قاچاق میشود.
در امر مبارزه با قاچاق مواد مخدر، سالانه صدها نیروی دفاعی-امنیتی افغانستان در مرزها شهید میشوند. طی سالیان گذشته، بخش کلانی از بودجه نیروهای دفاعی-امنیتی افغانستان، صرف از بین بردن مزارع کوکنار شده است. بر مبنای آمارها، ۸۰ درصد پولیس مبارزه با مواد مخدر افغانستان مصروف جنگاند.
بهگونهی مثال؛ به یک جنبهی حمایت طالبان از تداوم کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر در افغانستان توجه کنید: «اگر فرض را بر این بگذاریم که هر مصرفکننده مواد مخدر (معتاد)، مصرف روزانه مواد مخدرش فقط ۵۰ افغانی باشد؛ با احتساب داشتن سهونیم میلیون معتاد، با یک ضرب و جمع ساده، به رقم ۱۷۵ میلیون افغانی در روز میرسیم.
رقم بسیار درشت و قابل توجهی که دود میشود و به هوا میرود. بدین منوال میتوان از میان این دود، شعلههای آتشی را دید که خانوادههای زیادی و استعدادهای فراوانی را در خود میسوزاند و به خاکستر تباهی و سیاهی مینشاند. این جنبه مواد مخدر باید اندکی راهگشا به پرسش رشد اعتیاد در افغانستان باشد. این تباهی، تجارت پرسودی نیز است؛ همین میتواند دلیل رشد و تداوم آن نیز شود. به این وضعیت تجارت پرسود جهانی، این موضوع را نیز علاوه کنید: تجارت میلیارد دالری که به جیب مافیای مواد مخدر و رهبران طالبان و ماشین جنگی طالبان میرود.
برنامههای علمیاتی دولت در امر مبارزه با کشت و قاچاق مواد مخدر، از جمله افزایش آگاهی مردم، ترویج محصولات جایگزین مانند زعفران، مبارزه جدی علیه فساد در میان منسوبان پولیس، از بین بردن مراکز تولید و پروسس مواد مخدر، تقویت سرحدات، بندرها و فرودگاهها و… میتواند زمینه را برای کاهش چشمگیر این پدیده فراهم آورد. در کنار آن، تأکید بر همکاریهای مشترک منطقهای و بینالمللی و دعوت از کشورهای منطقه برای مقابله با این پدیده خطرناک، میتواند زمینه همکاری مشترک بینالمللی را آماده سازد.