
بازیهای سیاسی جمهوری اسلامی ایران، به گونهای است که هم از طالبان استفاده میکند و هم از حکومت افغانستان؛ زیرا ایرانیها، هنوز نمیدانند کدامیک، میتواند شریک سیاسی خوب در منطقه با آنان باشد. سفر هیئت طالبان به ایران نشان داد که تلاش این کشور برای تأثیرگذاری در برآیند گفتوگوهای صلح، مطابق با منافع شخصی است و سیاستی را در پیش گرفته که طرفهای درگیر افغانستان را نیازمند به حمایت از خود بسازد.
ایران، روی نقطههای ضعف طالبان و حکومت دست گذاشته است؛ زمانی که حکومت برای ایجاد فشار بر طالبان، نزدیکی با ایران را پیش گرفت، روشن شد که نیازمندی به ایران که یکی از دشمنان امریکا است، میتواند هر زمانی مطرح باشد و شاید، تغییر جهت سیاسی در افغانستان، راه دیگری جز همسویی با ایران نداشته باشد.
این همسویی، فقط نیازمندی حکومت را نشان نمیدهد، چون طالبان نیز برای مقابله با امریکا و حفظ توافقنامهاش با این کشور، فوراً وارد تهران شد. بزرگترین نقطهضعف هردو طرف-حکومت و طالبان-فقط امریکا است؛ زیرا این قدرت جهانی توانسته است شرایط کشور را طوری ساماندهی کند که بیشتر از طرفهای دخیل در سیاست افغانستان، نقش داشته باشد. چیزی که ایران با سیاستهای ناکام ترامپ توانست از آن سود برده و طرح مشابهی را در افغانستان دنبال کند.
اکنون که از لحاظ بازیهای سیاسی، جمهوری اسلامی و ایالاتمتحده، هردو کموبیش همسان شدهاند، راهی جز بازگشت به سیاست قبلی برای امریکا نمانده است. بایدن، چندی پیش در گفتوگو با «ینس استولنبرگ»، به تعهد کشورش در دفاع جمعی و مادهی ۵ ناتو، بر اهمیت ارزشهای مشترک، مشاوره و مقابله با تهدیدات جدید ازجمله تغییرات اقلیمی و امنیت جهانی تأکید کرد و از ناتو بهخاطر رهبری پایدار و مشورت و همکاری با متحدان امریکا قدردانی کرد.
اشارهی بایدن به تعهد جمعی، اشاره به خروج همزمان ناتو و نیروهای امریکایی داشت. امریکا در زمان ریاست جمهوری ترامپ، بدون در نظر گرفتن شرایط امنیتی و توجه به نگرانیهای دیگر اعضای ناتو، نیروهایش را کاهش داد چیزی که تصور میشود با روی کار آمدن بایدن تغییر کرده است.
در آن گفتوگو، استولنبرگ بهخاطر «بازسازی اتحاد» از بایدن تشکری کرد. اصطلاح مورد استفاده او بیانگر وضعیتی بود که نشان از تنشها بین اعضای ناتو با امریکا میداد. تنشهایی که بایدن آن را رفع کرده و میتواند سیاست جمعی ناتو را در قبال افغانستان، بهوجود بیاورد.
معلوم بود که اشاره هر دو طرف در سخنانشان روی ادامهی حضور نظامی در افغانستان است و این مورد دیروز در گزارشی از خبرگزاری رویترز، روشن شد. خبرگزاری رویترز، به نقل از چهار مقام ارشد ناتو، گزارش داد که برخلاف توافق امریکا با طالبان برای خروج نیروهای امریکایی تا ماه می، نیروهای خارجی تا پایان ماه می همچنان در افغانستان خواهند ماند.
این خبر، واکنشهایی را در پی خواهد داشت که میتواند گفتوگوهای صلح افغانستان را کاملاً دگرگون ساخته و موضعگیریهای سیاسی تازهای را ایجاد کند.
باید در نظر داشته باشیم که ایالاتمتحده امریکا، در صورت ادامه دادن به حضور نیروهایش در افغانستان، طالبان را به درگیریهای دوباره با خود فرا میخواند و این یعنی، ادامهی جنگ بدون توقع آمدن صلح به افغانستان.
با اینهمه، طالبان در مدتی که از گفتوگوهای صلح افغانستان بحث داغ سیاسی در رسانههای جهانی بود، توانست روابطی را بسازد که قوت بیشتری را برایش به ارمغان آورده است. یکی از این روابط با ایران گره خورده که میتواند، ساحات غربی کشور را بیشتر از همیشه ناامن ساخته و وضعیت بد موجود را طوری که هست نگه دارد.
نکتهی اساسی این است که چه امریکاییها باشند چه نباشند، وضعیت امنیتی کشور دیگر نمیتواند روبهراه شود. طالبان، با آزادی زندانیانش قدرت بیاندازهای بهدست آورد و روابطی که با کشورهای قدرتمند ساخت، آنان را از مهره به یکی از بازیگران سیاسی در افغانستان بدل کرد.