
مذاکرهی امریکا با طالبان، بیشتر از یک سال را در بر گرفت. تلاشهای صلح، زمانی آغاز شد که محمد اشرفغنی، در دومین نشست کابل، در نهم ماه حوت ۱۳۹۶، اعلام کرد که با طالبان بدون پیششرط مذاکره میکند. به دنبال آن، طالبان گفتند که تنها با امریکا میخواهند مذاکره کنند.
سه ماه پس از اعلام مذاکرهی بدون قید و شرط از جانب محمد اشرفغنی، او در ماه جوزای ۱۳۹۷، به مناسب عید رمضان، آتشبس اعلام کرد. برای اولین بار طالبان به اعلام آتشبس پاسخ مثبت دادند و تنها برای سه روز عید، آتشبس را پذیرفتند. در این روزها، طالبان در شهرها، روستاها، مساجد و خیابانها آمدند و با سربازان و مسئولان دولتی، تصویرهای مشترک گرفتند.
به دنبال آن، تلاشهای امریکا برای مذاکره با طالبان آغاز شد. محمداکرم خپلواک، دبیر پیشین شورای عالی صلح، در دهم ماه اسد سال گذشته، به طلوع نیوز از گفتوگوهای مقدماتی میان امریکا و طالبان در قطر یاد کرد و گفت که نشستهای مقدماتی برای آغاز گفتوگوها صورت گرفته است. در همین حال، منابع طالبان نیز به خبرگزاری رویترز، گفتند که در سه ماه گذشته، نشستهایی میان طالبان و امریکاییها در قطر انجام شده است. بر اساس این گفتهها، ارتباط میان امریکا و طالبان، پیش از آغاز مأموریت زلمی خلیلزاد، نمایندهی خاص امریکا وجود داشت و با پاکستان نیز هماهنگی شده بود.
مایک پمپیو، در آغاز ماه سنبلهی ۱۳۹۷ به پاکستان سفر کرد و در آخر همین ماه، خلیلزاد از سوی وزارت خارجهی امریکا، بهعنوان نماینده برای مذاکره با طالبان معرفی شد. پس از شروع به کار خلیلزاد، اولین مذاکرهی رسمی او با طالبان آغاز شد.
اولین نشست علنی امریکا با طالبان، دوشنبه«۲۶ قوس ۱۳۹۷»، در ابوظبی امارات متحدهی عربی برگزار شد. پیش از آن، دو نشست دیگر در «۲۰میزان» و «۲۵ عقرب» همان سال، در دوحه برگزار شده بود.
این نشستها و نشستهای مقدماتی دیگری که در قطر انجام شد، در پشت درهای بسته صورت گرفت. اگر نشستهای مقدماتی امریکا با طالبان را در نظر بگیریم، مذاکرهی امریکا با طالبان، بیش از یک سال دوام کرده و نُه بار مذاکرهی رسمی انجام شده است. نشست نهم، روز پنجشنبه «۳۱ اسد» سال جاری آغاز شد و روز چهارشنبه، «۶ سنبله»، منابع دو طرف، اعلام کردند که در مورد خروج نیروهای امریکایی و قطع رابطهی طالبان با القاعده و سایر گروههای تروریستی، توافق نهایی شده است. توافقنامه به سه زبان انگلیسی، پشتو و فارسی ترتیب میشود.
نشست نهم در قطر، هنوز پایان نیافته است؛ با آن که گفته شده بود که توافق نهایی شده، اختلاف جزئی در مورد چگونگی خروج نیروهای خارجی و برگزاری آتشبس باقی مانده که در مورد آن گفتوگوها جریان دارد. قرار است این نشست، روز سهشنبهی آینده به پایان برسد. به زودی امریکا با طالبان این توافقنامه را امضا خواهند کرد. در گزارش، به نکاتی اشاره میشود که در جریان یک سال مذاکرهی امریکا با طالبان مهم بوده است.
خودداری طالبان از مذاکره با دولت افغانستان
در نشستهایی که امریکا با طالبان داشته یا نشستهایی که میان سیاسیون و مخالفان حکومت در مسکو و قطر انجام شده، نمایندهی دولت افغانستان حضور نداشته است. با آن که پیش از نشست ابوظبی، دولت افغانستان برای مذاکره با طالبان آمادگی گرفت؛ اما طالبان اعلام کردند که با دولت مذاکره نمیکند و هیأتی که به امارات متحدهی عربی رفته بود، بدون گفتوگو با طالبان، به کابل برگشت. از آن پس، طالبان پیوسته بر موضع شان مبنی بر عدم مذاکره با دولت تأکید کردند که آنها تنها در مذاکرهی بینالافغانیِ شرکت میکنند که در آن دولت نماینده داشته باشد.
دلیل خودداری طالبان از مذاکره با دولت، این است که طالبان اگر با دولت مذاکره کنند، در این صورت، جنگ این گروه و شعارهایش را زیر سوال میبرد. هدف دیگر آنها این است که طالبان با گرفتن این موضع میخواهند، هماهنگی برای مذاکره با این گروه به وجود نیاید.
جنگ و فشار نظامی
پس از آن که طالبان در نشست ابوظبی با هیأت دولت مذاکره نکردند، رویکرد دولت و امریکا در برابر طالبان تغییر کرد. فرماندهان این گروه، هدف حملات هوایی قرار گرفت؛ نیروهای امریکایی اعلام کرد که در جریان دو ماه ۱۱۰۰ طالب مسلح و نوزده مقام این گروه، پس از امتناع طالبان از گفتوگو با هیأت دولتی، در نتیجهی حملات هوایی کشته شده اند. هدف این حمله از سوی دولت و امریکا، فشارآوردن به طالبان برای تندادن به گفتوگوهای صلح گفته شد.
تنها دولت و نیروهای امریکایی از این گزینه استفاده نکردند؛ طالبان نیز حملات انفجاری و انتحاری شان را بر مراکز نظامی و امنیتی بیشتر کردند که در سال گذشته، به یک مرکز امنیت ملی در میدانوردک و به دنبال آن، بر پایگاه شورابک در هلمند حمله شد در نتیجهی آن، دهها سرباز کشته شدند.
به دنبال این سلسله حملات طالبان بر مراکز نظامی، پیش از سال جدید، این گروه به نام «الفتح» حملات بهاریاش را اعلام کرد که مراکز نظامی و نهادهای دولتی را در شهرها هدف قرار میدهد. به دنبال آن، حملات انتحاری و انفجاری طالبان افزایش یافت. حملاتی از آغاز سال جدید در کابل و غزنی انجام شد که بیشتر این حملات را طالبان مسؤولیت گرفتند که قربانیان آن بیشتر غیر نظامیان به شمول کودکان و زنان بودند. با آن که نمایندگان طالبان در نشست بینالافغانی دوحه، پای توافقنامهای امضا کردند که باید حملات بر غیر نظامیان و تأسیسات آموزشی و اجتماعی متوقف شود؛ اما پس از آن، حملات انتحاری و انفجاری طالبان متوقف نشد.
برگزاری لویه جرگه و تحریم آن
تشکیل لویه جرگهی مشورتی صلح، یکی از برنامههای حکومت در مورد صلح بود. حکومت میگفت که هدف از برگزاری جرگهی مشورتی صلح، ایجاد اجماع نظر در بارهی صلح است. این جرگه از سوی سیاسیون و رهبران سیاسی استقبال نشد. آنها دولت را متهم کردند این جرگه را برای استفادهی سیاسی در انتخابات برگزار میکند. دوازده نامزد انتخابات، به شمول عبدالله عبدالله، رییس اجرایی حکومت و محمدکریم خلیلی، رییس شورای عالی صلح، گلبالدین حکمتیار و شمار دیگر از رهبران جهادی آن را تحریم کردند. طالبان نیز با نشر اعلامیهای، با این جرگه مخالفت کردند. با وجود این مخالفتها، جرگهی مشورتی صلح، در «۹ ثور» سال جاری، با اشتراک بیش از ۲۳۰۰ نفر در کابل برگزار شد و پنج روز دوام کرد. این جرگه، در قطعنامهی هجدهمادهای که منتشر کرد، به حفظ نظام سیاسی و تعدیل قانون اساسی با استفاده از قواعدی که این قانون در نظر گرفته، تأکید کرد و خواستار هماهنگی برای مذاکرات صلح و رهایی زندانیان طالبان شد. با آن که برای برگزاری جرگهی مشورتی صلح، [پنج میلیون دالر] هزینه شد و شرکتکنندگان از دولت و مخالفان حکومت خواستند که برای موفقیت صلح، هماهنگی ایجاد کنند؛ اما تا هنوز اختلاف نظر رهبران سیاسی و حکومت در مورد چگونگی مذاکره با طالبان وجود دارد.
گفتوگوهای بینالافغانی
اولین نشست «گفتوگوهای بینالافغانی»، در شانزدهم و هفدهم ماه عقرب ۱۳۹۷، در مسکو برگزار شد. حامدکرزی، یونس قانونی، محمد محقق، عطامحمد نور، محمد اسماعیل، نمایندگان حزب اسلامی حکمتیار، فوزیه کوفی، حوا علم نورستانی و شماری از چهرههای دیگر شرکت داشتند؛ اما دولت افغانستان در این نشست به دلیل مخالفت طالبان نقش نداشت.
در این نشست، عباس استانکزی، رییس هیأت طالبان، دولت و قانون اساسی افغانستان را غیر اسلامی خواند و گفت که طالبان دولت اسلامی و قانون اساسیای که مبتنی بر دین اسلام باشد را، میخواهند. حقوق زنان، آزادی بیان و آزادهایهای اجتماعی، باید مطابق دین اسلام باشد و خواستار آزادی زندانیان طالبان، خروج نیروهای خارجی و لغو تحریم طالبان شد. در اعلامیهی پایانی این نشست، خروج کامل نیروهای خارجی، رهایی زندانیان کهنسال و مریض طالبان، لغو تحریم طالبان، حقوق زنان و آزادی بیان در چارچوب دین اسلام و حمایت از تلاشهای صلح و حفظ دولت مرکزی به عنوان توافق شرکتکنندگان، در قطعنامهی آن مطرح شد.
دومین نشست مسکو، به بهانهی صدمین سال روابط افغانستان و روسیه، برای سه روز -از هفتم تا نهم جوزای سال جاری- در مسکو، برگزار شد. ملا عبدالغنی برادر، معاون سیاسی رهبری طالبان و رییس دفتر قطرِ این گروه، در آن شرکت کرد. حامدکرزی، رهبران جهادی و تکنوکراتهایی که در نخستین نشست مسکو شرکت کرده بودند، به اضافهی محمدکریم خلیلی رییس شورای عالی صلح و سفیر افغانستان در مسکو، در دومین نشست مسکو شرکت کردند. در روز این نشست، شرکتکنندگان در مورد رابطهی افغانستان و روسیه و ضرورت صلح و رسیدن به آن، صحبت کردند. در روزهای بعدی، طالبان با حضور محمدکریم خلیلی و سفیر افغانستان، مخالفت کردند. رهبران جهادی و طالبان، در پایان آن به اسلامی بودن دولت، حفظ تمامیت ارضی کشور، عدم مداخلهی کشورهای خارجی و حقوق زنان در چارچوب دین اسلامی تأکید کردند. نکاتی که در اولین نشست مسکو به آن توافق و تأکید شده بود.
به دنبال آن، قرار بود نشست دیگری با زمینهسازی دولت قطر، در اول ماه ثور امسال در دوحه برگزار شود. زلمی خلیلزاد، در کابل دیدارهایی را برای موفقیت این نشست و تشکیل هیأت متفاوت با رهبران جهادی و سیاسیون انجام داد. تا حدودی هماهنگی میان دولت و رهبران سیاسی به وجود آمد که نتیجهی آن تشکیل شورای مصالحه و تعیین خط سرخ مذاکرات بود. فهرست ۲۵۰نفری شرکتکنندگان این نشست، برای طالبان بهانه شد که این نشست، برگزار نشود.
در شانزدهم و هفدم سرطان، با میزبانی دولت قطر و آلمان، نشست بینالافغانی در میانه هفتمین نشست امریکا با طالبان، در دوحه برگزار شد. ۵۰ نفر از کابل به شمول افراد دولتی، اعضای نهادهای مدنی، زنان، خبرنگاران، چهرههای جهادی، دموکراتها و بزرگان قومی برای شرکت در این نشست به دوحه رفتند. به نمایندگی از طالبان، ۱۷ نفر در این نشست، شرکت کردند.
با وجودی که جوانان، زنان و چهرههای دموکرات حکومتی و غیرحکومتی در این نشست شرکت کرده بودند، حکومت اسلامی، حفظ ارزشهای مذهبی و جهادی و حقوق زنان در چارچوب دین اسلام را، بهعنوان موارد اساسی برای رسیدن به صلح مطرح کردند. رهایی زندانیان کهنسال و مریض طالبان، حمایت از گفتوگوهای قطر، کاهش تلفات غیر نظامیان، تأمین امنیت مؤسسات آموزشی و نپرداختن به انتقام و دوری کردن از ادبیات جنگی را، به عنوان کمک به روند صلح پیشنهاد کردند. با آن که نمایندگان طالبان در این نشست به کاهش تلفات غیر نظامیان تعهد کرده بودند؛ اما حملات انتحاری و انفجاری این گروه متوقف نشد به کشتن افراد بیگناه و غیر نظامیان ادمه دادند.
رهایی زندانیان طالبان
رهایی زندانیان طالبان، از خواستهای مهم طالبان است. از آغاز مذاکرهی این گروه با امریکا و نشستهای بینالافغانی که در مسکو و دوحه برگزار شد، این موضوع شامل گفتوگوها بود. لویهی جرگهی مشورتی صلح نیز، رهایی زندانیان طالبان را به عنوان پیشنهاد مطرح کرد و اشرفغنی آن را پذیرفت و ۹۰۰ زندانی طالبان آزاد شدند. رییسجمهور، آنها را «سفیران صلح» عنوان داد. به فرمان اشرفغنی، به مناسبت عید قربان نیز، ۳۵ زندانی طالبان آزاد شدند. امنیت ملی، روز دوشنبه «۲۱اسد»، آزادی آنها را اعلام کرد و گفت: « اقدام رهایی این محبوسین، نمونهی آشکار از ارادهی محکم حکومت در قبال مذاکرات صلح و ختم جنگ میباشد.» این در حالی بود که طالبان برای آزادی زندانیان دولت نرمش نشان ندادند. هر باری که حملات انفجاری و انتحاری صورت گرفت، رهایی زندانیان طالبان به عنوان انتقاد از طرف مردم مطرح شد.
بازی دوگانهی پاکستان، امریکا و روسیه
در جریان یک سال مذاکرهی امریکا با طالبان، پاکستان همسو با طالبان عمل کرد. غیر مستقیم خواستهایی را مطرح کرد که طالبان آن را مطرح میکنند. عمرانخان، نخستوزیر پاکستان، چندین بار از تشکیل حکومت مؤقت در افغانستان سخن گفت که خواست طالبان و همفکران این گروه است.
روسیه نیز با برگزاری نشستهای مسکو به نحو دیگر طالبان را تقویت کرد. در نتیجهی بازی دوگانهی این کشورها، طالبان در فرایند مذاکره با امریکا وجه برتر کسب کردند و مورد توجه قدرتهای منطقهای و همسایگان افغانستان قرار گرفتند.
هر چند امریکا پیوسته تأکید کرد که در هماهنگی با دولت افغانستان با طالبان مذاکره میکند؛ اما جزئیات مذاکرهی آنها با طالبان، از دولت افغانستان پنهان بود. دولت مجبور شد که نسبت به آن اعتراض کند. حمدالله محب، مشاور امنیت ملی، باری در سفری به امریکا، از خلیلزاد انتقاد کرد و گفت که جزئیات مذاکرهی امریکا با طالبان، از دولت افغانستان پنهان میشود.
در جریان یک سال مذاکرهی امریکا با طالبان، نقش پاکستان از سوی امریکا در نظر گرفته شد و پیوسته خلیلزاد به این کشور سفر کرد و همچنان دونالد ترامپ، با عمران دیدار کرد.
پاکستان، روسیه و امریکا، با وجودی که دیدگاه مشترک ندارند، به این توافق دارند که در فرایند صلح طالبان در قدرت شریک شوند. قرار است روسیه در پای توافقنامهی امریکا با طالبان امضا کند.