
امریکا و ناتو نزدیک به بیستسال با داعیهی مبارزه علیه تروریزم و طالبان در افغانستان حضور داشتند که در این مدت، نیروهای امنیتی افغانستان به هدف نجات کشور شان از چنگ تروریزم و برای امنیت دنیا قربانیهای فراوانی دادند. پس از امضای توافقنامهی صلح امریکا و طالبان همه از خود میپرسند که سود جمهوری اسلامی افغانستان و مردم از این توافقنامه چیست؟ چرا افرادی که سالها از آنها با عناوین تروریست و دشمن نام برده میشد به یکباره در قوارهی دوست و نجاتبخش ظاهر شدند تا رییسجمهور امریکا بگوید، از این پس، طالبان با تروریزم میجنگد؛ در حالی که در این بیستسال جوانان فداکار امنیتی افغانستان بودند که در برابر تروریزم سینه سپر کردند. چطور شد که امریکا آنها را فراموش و کسانی را که دو دهه خون سربازان ناتو و امریکایی را ریخته بودند، در آغوش گرفت و حکومت افغانستان را فراموش کرد؟ شرایط به گونهای است تا کشورهای منطقه، از جمله وزیر خارجهی ایران «محمدجواد ظریف» با شادمانی اعلام کند که «امریکا تسلیم شد.»
هرچند استدلالها این است که در سند توافقی امریکا و طالبان، این گروه عنوان یا حیثیت یک حکومت را ندارد؛ اما از بیتوجهی امریکا نسبت به مردم افغانستان و شرایط چنین بر میآید که حکومت افغانستان نیز از دید آنها امتیاز ویژهی ندارد. با روش و سازوکاری که امریکا توافقنامه را امضا کرد، اگر حتا امارت اسلامی طالبان به رسمیت شناخته نشده باشد، دارای مشروعیت بینالمللی و جهانی شده است؛ چرا که امریکا امتیاز جدول خروج نیروهای ناتو و امریکا، بیرون شدن نام رهبران این گروه از فهرست سیاه و فشار برای آزادی زندانیان آنان از زندانهای افغانستان، همه به طالبان واگذار شده است. با امضای این توافقنامه، امریکا نیز به اهداف خودش رسیده است که مبارزهی طالبان با القاعده و گروههای دیگری است که امریکا آنان را نمیپسندد. ناتو و امریکا برای آن که مردم و حکومت افغانستان به عنوان متحد آنها احساس خیانت نکنند، پیش از امضای توافقنامهی امریکا و طالبان، اعلامیهی مشترکی را به صورت سمبولیک صادر کردند که گویا جامعهی جهانی، حکومت افغانستان را به رسمیت میشناسد که این حق طبیعی حکومت افغانستان بوده و کدام امتیاز ویژه نیست. حالا پیرامون توافقنامهی امریکا و طالبان سؤالهای زیادی وجود دارد. عدم آگاهی حکومت افغانستان از مفاد توافقنامه سبب شده است تا بین امریکا و افغانستان برای آزادی زندانیان طالب اختلاف به وجود بیاید.
برای همین، رییسجمهور غنی گفته است که صلاحیت آزادی زندانیان طالبان تنها با دولت افغانستان است، ما هیچ تعهدی در این زمینه به کسی ندادهایم و این را به عنوان پیششرط آغاز گفتوگوهای صلح میان افغانی نیز قبول نداریم.
برخی از کارشناسان سیاسی به میان آمدن این وضعیت بد را ناشی از ضعف حکومت افغانستان برای تحکیم مردمسالاری، حکومتداری خوب و نهادینه نشدن دموکراسی در کشور میدانند که گویا امریکاییها از حکومت و زمامداران کشور نا امید شده اند و به همین خاطر، رو به طالبان آورده اند؛ اما واقعیت این است که این نظام با وجود مشکلات زیادی که دارد، به میان آمده از انتخابات و رای مردم است. اگر جامعهی جهانی میخواست که ارزشهای جمهوری و دموکراسی در این مدت به صورت واقعی در افغانستان پیاده میشد، میتوانست، به صورت واقعی در تقویت نیروهای امنیتی و شهروندان کشور کمک کند تا امروز مردم به صورت محکم، توانایی دفاع از خود و کشور شان را میداشتند؛ در حالی که در این مدت، هیچ نوع کمک و پیشرفتی در بخش نیروی هوایی افغانستان صورت نگرفته و اگر کاری هم شده، بسیار کوچک و ناقص بوده است. امروز اما طالبان احساس ظفر و پیروزی در جنگ را دارند و چنین ذهنیتی را در حال ترویج کردن استند که در جنگ با حکومت و تمام دنیا پیروز شدهاند. توافقنامهی امریکا و طالبان روی چهار بخش عمده متمرکز است که همه اش یا به سود امریکا است یا طالبان و در این میان مردم و حکومت افغانستان ناپدیداند.
با این وضعیت، هنوز بحث اجماع داخلی، اتحاد نظام و هواداران جمهوری برای حضور در میز مذاکرهی صلح با طالبان و برقراری آتشبس دائمی در کشور مشخص نیست که واقعا مردم را نگران کرده است.