
بخش بیستم – قسمت اول
نقش مستقیم و غیرمستقیم طالبان در تضعیف نظام تعلیمی
بزرگترها شاهد بسته بودن دروازههای مکاتب بهطور کلی و بهصورت خاص مکاتب دخترانه در شهر کابل در دوره اشغال طالبان در شهر کابل بودهاند و این را مردمان مناطق دورافتاده و خصوصاً ساکنان ولسوالیهای ولایت هلمند هنوز هم شاهد هستند. طالبان در هر فرصتی که توانستهاند دروازه مکتبها و آموزشگاههای دخترانه را بستهاند و اگر دستشان برسد، همین فردا تمامی مکاتب دخترانه را میبندند. سلب حق آموزش دختران، اولین و حیاتیترین هدف استراتژیک گروه طالبان است. از این منظر ضربههای جبرانناپذیر بر پیکر خانوادهی معارف و تحصیلات عالی افغانستان وارد شده است. محاسبه ضرر مالی محرومیت دختران افغانستان از آموزش در دوران طالبان و بعد از سقوط آنان، در ولسوالیها و ولایات دورافتاده از توان و قلم بیرون است. با هیچ ماشینحسابی نمیشود آن را ضرب و جمع کرد.
طالبان طی ۲۶ و اندی سال، حق آموزش نزدیک به نیمی از جمعیت افغانستان را سلب کردهاند. زندگی حداقل دو نسل از دختران افغانستان را با سیاهی و تباهی آغشته ساختهاند. در آینده هم میخواهند همین روال را در پیش بگیرند. از سروصداهایی که هرازگاهی از هیئت طالبان در دوحه بلند میشود، میتوان آن را فهمید. آنان خواهان تغییر نصاب آموزشی معارف و تحصیلات، جدایی صنفهای درسی دانشگاهها بهصورت آشکار شدهاند. این اظهارات طالبان، توهین آشکار به عقلانیت و شعور تمامی شهروندان افغانستان است.
آیا این ضرر جبرانناپذیر طالبان نباید در گفتوگوهای صلح افغانستان مطرح شود و از امتیازات این گروه کاسته شود؟ آیا وقت آن نرسیده که این جامعه به فکر حقخواهی بیافتد و از طالبان حقوق پامال شدهی تعلیمی و تحصیلی دختران –به شمول دیگر حقوق ضایع شدهی زنان- را مطالبه کند؟ این بیستمین بخش از این نوشته است. در بخش قبلی به موضوع طالبان؛ افزایش بیسابقه مدارس دینی دیوبندی در افغانستان پرداخته شد. در این بخش روی نقش مستقیم و غیرمستقیم طالبان در جلوگیری از باسواد شدن دختران و تضعیف نظام تعلیمی-تحصیلی افغانستان میپردازیم.
«با وجود اینکه از چندین سال به اینسو برای محو بیسواد در افغانستان، نهادهای مختلف فعالیت مینمایند و جامعه جهانی میلیونها دالر در قسمت بازسازی و نوسازی مکتبها و دانشگاهها و ایجاد مراکز آموزشی دولتی و خصوصی در سراسر افغانستان هزینه کردهاند، ولی بازهم در بسیاری از نقاط کشور زمینه برای تعلیم و تحصیل دختران و زنان فراهم نشده است و ناامنی فزیکی و اجتماعی در کشور مانع حضور آنان در این مکانها گردیده است؛ زیرا از یکسو طالبان مانع حضور زنا و دختران در مکتبها و آموزشگاهها و پوهنتونها در مناطق تحت کنترلشان میشوند و از سوی دیگر هنوز هم سنتهایی در خانوادهها حاکم است که سبب گردیده تا دختران نتوانند از چارچوب خانه پا فراتر بگذارند و با برقراری ارتباط با دنیای خارج از محیط خانه به فراگیری خواندن و نوشتن اقدام نمایند. این امر باعث شده است که در برخی از مناطق دوردست افغانستان حتی یک زن باسواد هم وجود نداشته باشد. مشکلات بیسوادی و پایین بودن سطح آموزش در افغانستان از عمده مشکلات و چالشهایی است که از سالهای دور دامنگیر مردم این کشور بوده و باعث بروز ناهنجاریها و پدید آمدن مشکلات زیادی در جامعه گردیده است. طالبان در این وضع نقش بسیار فعالی را ایفا کردهاند». هر شهروند چیزفهم افغانستان این موضوع را بهخوبی میفهمد و از این مسئله اهداف طالبان را بهخوبی درک میکند.
طالبان؛ جلوگیری از باسواد شدن دختران و تضعیف نظام تعلیمی-تحصیلی افغانستان
بهطور کلی، طالبان دشمن خواندن و نوشتن هستند؛ آنان تداوم حضور و فعالیتشان را در بیسوادی کودکان افغانستان میدانند. به همین جهت دروازهی مکاتب دخترانه را در زمان رژیمشان بستند. دختران، بیشتر از نیمی از دانشآموزان مکاتب افغانستان را تشکیل میدهند، همانطور که زنان نزدیک به نیمی از جمعیت افغانستاناند. تفکر طالبانی به زنان اجازه درس خواندن، باسواد شدن و حضور در اجتماع و نقشآفرینی در روند توسعه افغانستان را نمیدهد. در گفتوگوهای صلح افغانستان نیز، طوریکه شنیده میشود آنان خواهان توقف آموزش دختران شدهاند. این کار طالبان ریشه از هدف استراتژیک و سازماندهی شدهی این گروه و بادارانشان دارد: تداوم بیسوادی و تضعیف نظام تعلیمی-تحصیلی افغانستان. سواد پایهای کار و تلاش و کسب روزی در دنیای امروز محسوب میشود. در حدیث متواتر و مشهور از پیامبر اکرم اسلام (ص) «آمده است: طَلَبُ العِلمِ فَریضَةٌ عَلی کلِّ مُسلِمٍ و مُسلِمَهٍ.» ترجمه: طلب دانش بر هر مرد و زن مسلمان فرض است. در حدیث دیگری از پیامبر بزرگوار اسلام حضرت محمد مصطفا(ص) نقل شده است: طَلَبُ الحَلالِ فَرِیضَةٌ عَلَی کُلِّ مُسلِمٍ و مُسلِمَهٍ؛ کار کردن برای کسب مال حلال، بر هر مرد و زن مسلمان فرض است (جامع الاخبار، ص ۳۸۹، حدیث ۱۰۷۹).
طالبان، طی سالهای پسین، تعداد زیادی از دانشجویان افغانستان را در مسیرهای راه که به خانههایشان میرفتهاند؛ از موترها پایین و سربریدهاند. آنان با هر شیوه و ابزاری که شده دشمنی خود را با تعلیم و تحصیل به نمایش گذاشتهاند. حمله این گروه بر مراکز آموزشی، مکاتب، پوهنتونها و تخریب ساختمانهای مدارس، کار همیشگی است.
ادامه دارد…