
محمدامین احمدی، عضو هیئت گفتوگوکنندهی دولت افغانستان، چندی پیش، گفته بود گروه طالبان به این فکر میکند که بدون قطع جنگ و برقراری آتشبس، آزادی زندانیان خود را بهدست امریکا عملی کند و نیز بیپروا به خواست همگانی به قطع جنگ، جنگ و خشونت را زیر نام جهاد تا برپایی نظام «ناب اسلامی» ادامه دهد.
بااینوجود، آقای عبدالله عبدالله، رییس شورای مصالحه ملی، میگوید؛ گفتوگوها با گروه طالبان برای کاهش خشونت و برپایی آتشبس در افغانستان، جریان دارد.
بهنظر میرسد، فشارهای اخیر که به گونهی غیرمستقیم از سوی امریکا بر طالبان اعمال شده است، توانسته نتیجه بدهد و آنان را وادار به گفتوگو بر سر آتشبس بسازد.
در اعلامیهای که ناوقت روز جمعه (۳ دلو/۲۲ جنوری) از سوی کاخ سفید به نشر رسیده بود، آمده است؛ جک سالیوان گفته که امریکا از روند صلح افغانستان پشتیبانی میکند و توافقنامهی ماه فبروری با طالبان را بررسی خواهد کرد.
در اعلامیه آمده است که امریکا توافقنامهی ماه فبروری ۲۰۲۰ قطر را بررسی میکند که آیا بر بنیاد آن گروه طالبان به تعهدات خود در پیوند به قطع ارتباط با گروههای تروریستی و کاهش خشونتها در افغانستان عمل کرده است یا خیر.
نکتهی حساس و کارسازی که میتواند برای گروه طالبان و پشتیبان آن یعنی پاکستان بسیار سخت تمام شود همین مورد است. اگر توافقنامه طالبان و امریکا، آنچنانی که گفته شده، بررسی شود، بهزودی بسیاری از تخلفات طالبان آشکار میشود که میتواند روند جاری گفتوگوها را کاملاً دگرگون کند.
تا بهحال بارها از سوی مقامهای حکومتی افغانستان، هشدار داده شده که طالبان هنوز هم با گروه تروریستی القاعده در پیوند است؛ ولی این اظهارات از سوی امریکاییها به رهبری ترامپ، نادیده گرفته شده بود. اکنون که کار جو بایدن به شکل رسمی در کاخ سفید آغاز شده است، بحث بر سر بررسی توافقنامه و روشنسازی زاویههای پنهان آن بهشمول بسیاری از نکات قابل تطبیق با اعمال طالبان در جریان اجرایی شدن توافق، داغ شده است.
زمانی که امنیت ملی کشور اعلام کرد که حسام عبدالرئوف المصری، یکی از اعضای سرشناس القاعده را در یک عملیات در ولایت غزنی کشتهاند، هیچ واکنشی از سوی امریکا صورت نگرفت.
با اینکه آقای ادموند براون، مسئول گروه نظارت سازمان ملل متحد بر گروه دولت اسلامی، طالبان و القاعده با در نظرداشت اظهارات مقامهای امنیتی افغانستان، به بیبیسی گفته بود؛ «القاعده هنوز پابرجا و خطرناک باقی مانده است و طالبان با آنان مرتباً در حال گفتوگو است» بازهم هیچ تلاشی برای بررسی این گفتهها صورت نگرفت.
اکنونکه شمار نظامیان امریکا در افغانستان بهشکل چشمگیری کاهش یافته است، پنتاگون میخواهد تخلفات طالبان را مورد بررسی قرار بدهد. چیزی که نهتنها طالبان را که حامی آنان، پاکستان را نیز سراسیمه ساخته و تا حدی نیز گمان میرود سبب به تمکین درآمدنشان شده باشد.
علت اصلی ورود امریکا به افغانستان پس از حملات ۱۱ سپتامبر، از بین بردن تهدیدات القاعده و سرنگونی رژیم طالبان بود که به آنها پناه داده بود. در آن زمان، رییسجمهور بوش قول داده بود که تروریستان را تا زمانی شکار میکند که «هیچ جایی برای اجرای حمله، یا پنهان شدن یا استراحت آنها وجود نداشته باشد.»
با وجود این ادعا، امریکاییها نتوانستند رابطهی طالبان و القاعده را در افغانستان از بین ببرند و کشته شدن رهبران گروه القاعده در خاک افغانستان که در محدودهی تحت کنترل طالبان بودند، اثباتگر این باور است.
در صورتیکه امنیت ملی افغانستان بتواند، مشاهدهی خود از فعالیت القاعده در پناه طالبان را علنی ساخته و با استدلال به امریکاییها و دیگر جوانب نشان بدهد، شانسی برای طالبان باقی نمیماند که بر اقتدار دروغین خود پافشاری کند.
طالبان بر علاوهی تخطی از توافق بر سر قطعرابطه با القاعده، متعهد بهکاهش خشونت در افغانستان بود اما؛ اتفاقاً پس از اجرایی شدن توافقنامه، مردم افغانستان بارها شاهد حملههای اینگروه بودند و تعداد زیادی نیز در اثر آن جانباخته یا زخمی شدند.