گفتوگوهای صلح افغانستان، آفتی در امنیت مردم افغانستان است و با رشد این غدهی سرطانی، مرگ در جنگ نیز افزایش یافته است. با اینکه حکومت و کشورهای مختلف جهانی تلاش کردند این برنامه را برای مردم افغانستان، امیدوارکننده جلوه دهند و با فرستادن نمایندهی خاص و هیئت گفتوگوکننده، آن را تحت مدیریت کشورهای باورمند به دموکراسی درآورند اما؛ چنین چیزی در کار نشد.
گروه طالبان با حمایت از سوی پاکستان و بازیهای پنهانی خود، توانست خود را بهعنوان یک گروه سیاسی جا زده و وارد گفتوگوهای دیپلوماتیک با قدرتهای جهانیای مثل روسیه و امریکا شود. این در حالی است که حکومت افغانستان نه در زمان درست که اکنون بهدنبال حمایت کشورهای منطقه برآمده و خود را به دایرهی کشورهای همکار با روسیه نزدیک ساخته است.البته، تلاشهای حکومت برای نزدیکی با دیگر همسایگان، با شکست در برقراری رابطه با پاکستان آغاز شد.
همه اینها؛ شکست در برقراری رابطه بهتر با پاکستان و تأخیر در جلب حمایت کشورهای دیگر، زمینهساز شکستی شد که اکنون گریبانگیر مردم افغانستان شده است.
مردم، خواستار توافقی با طالبان نبودند و هنوز هم نیستند؛ تبلیغات حکومتی و امریکایی که درواقع بیشتر بهخاطر تأمین منافع این کشور بود، عامل اصلی بیتفاوتی مردم و شاید تغییر مقطعی موضع آنان در برابر طالبان شد.
اکنون که طالبان، کشور را به میدان بزرگ جنگ بدل ساخته و در مناطق مختلف خاک افغانستان پا گذاشتهاند، صلح و هر نوع توافق دیگر که به نفع این گروه باشد، تحمیلی و اجباری شده است.
دیگر نمیتوان از مقاومت در برابر طالبان، طوری سخن گفت که آنان را به احترام به دستآوردهای چند سال اخیر افغانستان وادارد؛ زیرا همه چیزهایی که بر آن تأکید میشد در چند ماه اخیر زیر پا شد.
دیگر سخن از توافق با طالبان و مبنا قرار دادن حقوق زنان، آزادی بیان و… بیمعنا است. ناکارگی حکومت و افراطیت وحشتناک طالبان، هر دو دستبهدست هم داد و آن ارزشها را به نابودی سوق داد.
بنابراین، همهچیز آمادهی یک توافق بینقص به نفع طالبان شده و فقط در صورتی که خوشبین باشیم؛ میتوانیم وضعیت را آماده یک جنگ تمامعیار با طالبان تصور کنیم.
جنگی که ممکن است به دلیل قدرت روزافزون این گروه و نفوذش در میان بعضی از احزاب رسمی در کشور، منجر به جنگ وسیعتر از قبل شود.
هردوی این احتمال، آمار قربانیان جنگ را بالا خواهد برد و بیشتر از پنجاهدرصد از جمعیت کشور را در بر میگیرد.
کمیتهی جهانی صلیب سرخ، افغانستان را مرگبارترین کشور برای غیرنظامیان عنوان کرده است و این درست در زمانی است که کشور در حال گفتوگو با طالبان است. گفتوگو با گروهی که در صورت تصمیم واقعی آن به صلح، باید نتیجهی کمیته جهانی صلیب سرخ برعکس میبود و کاهش خشونتها را نشان میداد.
این کمیته، با گفتن اینکه افغانستان خطرناکترین کشور برای غیرنظامیان به شمار میرود گفته است که شمار افرادی که در مناطق جنگزده زندگی میکنند، به ۱۷ میلیون نفر میرسد.
حالا که جنگ، پنجاهدرصد از مردم را در برگرفته است، چیزی به اعلام رسمی یک جنگ سرتاسری نمانده و این کاملاً برعکس باورهایی است که پیش از آغاز گفتوگوهای صلح بود.
قبل از آغاز این گفتوگوها، امید صلح سرتاسری و آتشبس در رسانههای کشور، از سوی تریبیونهای حکومتی به خورد مردم داده میشد.
جنگ جاری، جمعیت تحت حاکمیت طالبان را نیز بهعنوان نیرو در خود حل خواهد کرد و خطرناکترین بخش قضیه نیز همین است زیرا آنچه خطر جنگ داخلی مینامیم، ریشه در همین مورد دارد.
زمان آنکه حکومت تلاشی برای به دست آوردن قدرت در گفتوگوها داشته باشد، دیر شده است و لازم است تا توان خود را بهخاطر جلب حمایت کشورهای ضد طالبان بیشتر کند؛ هرچند چنین تلاشی به دلیل عجلهای که لازمهی وضعیت است، زمینهها را به درخواستهای خطرناک از سوی کشورهای یادشده فراهم خواهد کرد.