
نویسنده: آریا کوفی
زنان این سرزمین، هزاران رویایی تحقق نیافته دارند که از کودکی تا حال بافته اند. افغانستان، زیستگاهِ انسانهای دارای رویاهایی فراوان است. صلح، یکی از رویاهایی بزرگ مردم افغانستان، به ویژه زنان این کشور است. خوابهای صلح را همیشه میبینیم. در بیداری، وقتی در کشورهای آرام سفر میکنیم به آرامش آنجا، غبطه میخوریم.
صلح که آرمان مردم افغانستان و رویای زنان زخمدیدهی این کشور است، نگرانیهای فراوانی را نیز به همراه دارد. هر خواست بزرگ برای رسیدن به زمان زیادی نیاز داشته و طبعا دشواریهای زیادی به همراه دارد.
با این همه، هیچ دختر و زنی را در این کشور نمیشود سراغ داشت که جنگ و زخمهای ناشی از آن را با رگ، پوست و استخواناش تکثیر نشده باشد. رهایی از یک چنین وضعیتی تاریخی-فرهنگی، آسان نیست.
نگرانیهای فراروی صلح که قرار است بیاید و نگرانی از نتیجهی گفتو گوهایی که احتمال دارد انجام شود، وجود دارد. پایان دادن به نگرانیها با شعارهای تغییر در افکار گروه تروریستی طالبان و شعارهای دولت ممکن نیست.
دلهره و هراس از آینده و از دست دادن فرصتهای موجود و سقوط در گورستان تاریکی؛ سایهی مان شده که روزانه دنبال مان میکند و شبها وقتی زیر پتو میرویم؛ کابوس وحشتناکی میشود و خواب را از چشمان ما میدزد.
هر زمانی که میخوانم و میشنوم؛« صلح قربانی میخواهد»؛ خود و دیگر زنان این سرزمین را قربانی درجه یک صلح میپندارم. نگرانیهای زنان از پروسهی صلح، به نسلهای امروز و فردای این کشور، گره خورده است. نگران شلاق، هراس از برگشت محکمه صحرایی، نگران تبدیل شدن میدانهای ورزشی به اعدامگاههای خونین و وحشتناک و نگران اینکه ما با دادن
چه قربانیهایی به پیشواز صلح میرویم، هستیم.
اگر به نگرانیهای زنان از پروسه صلح، جدی پرداخته شود؛این نگرانیها، تمام حوزهها و زمینهها را در برمیگیرد. اگر آزادیهای امروزی زنان افغانستان را از آنها بگیریم؛ افغانستان دوباره به سیاهی روزگار امارت اسلامی، برخواهد گشت. اگر آزادیهای نسبی، دستآوردهای هژده سال اخیر و فصل دوم قانون اساسی را قربانی صلح کنیم؛ این کشور به زندانی بدل خواهد شد که هر سلول آن را سکوت کشندهای خفه خواهد کرد و راه برای روشنی، همیشه بسته خواهد شد.
اگر زنان دیگر نتوانند در انتخاب پوشش شان آزاد بوده و نتوانند، همچون مردان در انتخاب شغل و حرفه و دیگر فعالیتهای اجتماعی و مدنی، آزاد باشند؛ چه چیزی برای دلخوش کردن زنان، در کشور باقی خواهد ماند؟ حقوق بشر؛ برابری، دادخواهی، مساوات، مشارکت سیاسی، حق انتخاب کردن و انتخاب شدن، رسانهها، شبکههای اجتماعی، دغدغههای موجود زنان که خوشبختانه همراهی شعور اجتماعی و خرد جمعی را دارد همه و همه اینها بستگی به زنان دارد.
از سویی هم خواست ما از آنهایی که پشت میز گفتو گو با طالبان به نمایندگی از افغانستان، قرار میگیرند این است که به نگرانیهای زنان توجه داشته و حقوقبشری شهروندان که زنان را نیز در بر میگیرد و آزادی بیان را اصل غیر قابل معاملهی خود در برابر گروه طالبان، قرار دهند.
از سویی هم، اگر طالبان، واقعیتهای موجود را میشناسند، تغییرها و تحولهای ملموس و قابل توجه را میپذیرند؛ انتظار داریم در هیات خود زنان را نیز جا دهند تا به نگرانی زنان افغانستان که پیوسته قربانی خشونت بوده اند، پایان داده شود.