
معارف یکی از بنیادهای اساسی جامعه است که استخوانبندی اجتماع، بستگی به نوع آموزشوپرورش این وزارت دارد. وزارت معارف در افغانستان، بیشتر از آنکه روی بلندبردن سطح کیفی آموزش و ارتقاء ظرفیت اساتید خود کار کند؛ مشغول زد و بندهای سیاسی است. سیاسیسازی وزارت معارف، سبب شده است که این وزارت بیشتر از دقت به کارکرد خود، به سایر مسایل حاشیهای و غیر ضروری بپردازد.
وزارت معارف افغانستان چندی پیش طی یک خبرنامه اعلام کرد که به دلیل گسترده بودن ادارههای وزارت، معینیت تعلیمات اسلامی این وزارت را به ریاست تغییر خواهد داد.
این وزارت در این اعلامیه افزوده است که از گستردگی و سوء مدیریت ادارات خود رنج میبرد و برای انسجام ساختار وزارت این تصمیم را اتخاذ کرده است. از طرف دیگر؛ این تصمیم با واکنش تند مجلس نمایندگان افغانستان و مردم روبرو شده است. مجلس نمایندگان افغانستان، تغییر ساختاری معینیت تعلیمات اسلامی را عملی دینستیزانه برشمرده و از دادن رای اعتماد به رنگینه حمیدی – نامزد وزیر وزارت معارف خودداری کرد.
در قدم نخست پارلمان افغانستان بی آنکه این کار وزارت را مورد بازپرس قرار بدهد و در مورد تصمیم وزارت تحقیق بکند، خود مشابه به دیدگاههای افراطی زمینهساز کنشی شبیه به کنشهای تندروانه شد؛ تصمیم اخیر از سوی وزارت معارف چیزی در تعارف با رفتاری بود که مجلس نمایندگان، چندی پیش این وزارت را به انجام آن واداشته بود.
رنگینه حمیدی در مجلس سنا در مقابل سناتوران به پاسخ دهی پرداخت «جای شرم است، اما باید بگویم که شماری از فارغان مکتبها از فرایض نماز خود آگاهی ندارند». وی رد شدن خود را در مجلس نمایندگان عملی نکردن خواستهای نابهجای نمایندگان عنوان کرد.
رویارویی مجلس نمایندگان و خانم حمیدی در مورد ساختار معینیت تعلیمات اسلامی؛ رد شدن حمیدی از سوی مجلس نمایندگان، محکمه صحرایی خانم حمیدی از سوی مجلس نمایندگان و تغییر ساختاری معارف برای کودکان آشکار میسازد که چگونه ادارات دولتی با منطق سیاسی متحول میشوند و چطور منطق سیاست در افغانستان با قانون اساسی بیگانگی دارد.
آنچه در رویارویی خانم حمیدی و مجلس نمایندگان در نظر گرفته نشد؛ قربانی شدن کودکان با تیغ افراطیت است. همین برخوردهای سیاسی با سرنوشت کودکان، باعث شده که افغانستان امروز، در باتلاق افراطیت تا گلو فرو برود.
آنچه اکثریت اعضای مجلس نمایندگان افغانستان میخواهند، نظامی مبتنی بر اسلام تعریف شدهی خودشان است؛ نه توجه به کیفیت آموزشوپرورش.
اگر مجلس نمایندگان بهجای تغییر ساختار معینیت اسلامی به ریاست، روی کیفیت معارف و دزدهایی که از سوی این وزارت صورت گرفته، تحقیق میکرد؛ حالا وضعیت معارف کشور بهمراتب بهتر از این که هست، میبود. نمایندههای که با زد و بندهای سیاسی و تقلب وارد پارلمان شدهاند، جز ظاهر قضایا و کارهای عوامفریبانه چه میتوانند انجام دهند؟ به حق که توقع بیشتری نیز از این جماعت نمیرود.
خانم رنگینه حمیدی، گرچه در ظاهر یک تکنوکرات روشنفکر است؛ اما در عملکرد خود دچار سوء مدیریت است.
وی، با طرح بردن کودکان به مساجد، نشان داد که هیچیک از ارزشهای دموکراسی و انسانی برای این بانوی صادراتی مهم نیست؛ مگر آنکه روی کرسی یک وزارت بنشیند. سرپرست وزارت معارف دچار دو اشتباه بزرگ شده که فرایند آن، یک یا چندین نسل را قربانی خواهد کرد:
الف: ناآگاهی از ذهنیت جمعی، کار را دست خیلی از انسانها داده است، حتا اگر با هوشترین باشند. سرپرست وزارت معارف، زمانی تصمیم تغییر ساختار معینیت تعلیمات اسلامی را گرفت که روانهی پارلمان برای رایگیری بود؛ اما نداشتن جامعهشناسی دقیق و آگاهی از ذهنیت جمعی، باعث شده که هم از مجلس رای نگیرد و هم خلاف انتظار خودش، نتواند چهره موجهی از خودش را به مردم نشان دهد.
ب: رنگینه حمیدی، پس از رای نیاوردن، تصمیم خطیری برای یک نسل گرفت و آینده یک نسل را قربانی سیاستبازیها و چند سال ماندن در راس یک وزارت کرد و تمام کودکان سرزمین را دست ملاهایی میسپارد که افغانستان را بهدست افراطیت سپردهاند. بر ماست که نگذاریم؛ کودکان و نسل فردای ما قربانی باجدهی یک نامزدوزیر به مجلس نمایندگان شود.
هنگامی که وزارت معارف افغانستان، طی یک اعلامیه بیان داشت که از اینپس از صنف اول تا صنف سوم در مساجد تدریس شوند، چرا روحیه کودکا در نظر گرفته نشد؟ این طرح، ساختار زندگی ما را از قرن بیستو یک، به قرون وسطی برمیگرداند و با هیچ ساختار آموزشی مدرن سازگار نیست. القصه؛ این طرح ما را بیشتر به جهنم افراطیت غرق خواهد کرد و تنها از این طرح، طالبان، گروه داعش و القاعده سود خواهد برد.