در اغلب موارد، حرف از هزینهها که میشود، آن را با نماد دالر یا هزینههای کلی نشان میدهند، نه تعداد تابوتها. زمانی که مرگ نیز به عنوان یکی از عوامل به کار برود، مرگهایی که بر اثر جنگ اتفاق افتاده است، سرخط خبرها میشود یا گاهی اوقات، شمار تقریبا فوقالعاده زیاد تلفات غیرنظامیان جزء داغترین خبرها است. با این حال، تلاش کنونی برای بازسازی افغانستان هزینههای انسانی نیز داشته است.
در گزارشی که هفتهی گذشته منتشر شد، بازرس ویژهی ایالات متحده برای بازسازی افغانستان (سیگار) اشاره کرد که بخش عمدهی کارش، رهگیری هزینههای مالی و فعالیتهای پایدارسازی در این کشور جنگزده بوده؛ اما تا کنون تلاش کمی «برای رهگیری هزینههای انسانی مانند شمار کشتهشدهها، زخمیها یا ربودهشدهها برای انجام چنین فعالیتهایی صورت گرفته است.» سیگار در گزارش خود آورده است: «این کار باعث شده تا سیاستگذاران مان تصویر ناقصی از هزینههای واقعی تلاشهای مان در افغانستان داشته باشند.»
به لحاظ پولی، هزینهی جنگ در افغانستان بستگی به این دارد که به کدام اطلاعات نگاه میکنید و برای محاسبهی آن، چه بودجههایی را در نظر میگیرید. سیگار در آخرین گزارش ربعوار خود اشاره کرد که مجموع پولهای تخصیصیافته برای فعالیتهای مرتبط به بازسازی در افغانستان، از سال مالی ۲۰۰۲ به این سو، مجموعا نزدیک به ۱۳۷ میلیارد دالر بوده است. در سوی دیگر، وزارت دفاع ایالات متحده نیز در گزارشی که حاوی هزینههای جنگ از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به این سو بود و در ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۹ نشر شد، به طور رسمی اعلام کرد که عملیات آزادی بلندمدت و عملیات نگهبان آزادی، به طور مشترک ۷۷۶ میلیارد دالر هزینه داشته است. جنگ افغانستان از جهات زیادی پرهزینه بوده است.
سیگار در گزارش خود، به تلفات مرتبط به بازسازی و تلاشهای پایدارسازی نگاهی انداخته است. این بخش از گزارش سیگار شامل تلفاتی که در جریان جنگ یا مأموریتهای ضدتروریسم، حملات دشمن بر اماکن نظامی، حوادث یا تلفاتی که در مناطقِ غیرِ بازسازی مانند گردهماییها، بانکها، مساجد یا خانههای شخصی اتفاق افتاده است، نمیشود.
باید یادآور شد که سیگار تلفات انسانی در مأموریتهای اکمال مجدد نظامی و غیرنظامیِ لجستیکی را حساب نکرده است؛ البته اگر آن مأموریتها به طور مشخص حامل مواد بازسازی بوده است. تلفات دیگری هم که بر اثر حمله بر کاروانها صورت گرفته، حساب نشده است. سیگار همچنان شمار آدمرباییها را حساب کرده که معمولا شامل گزارشها نمیشود.
بر پایهی آمار سیگار که در گزارش از آن به عنوان یک رقم محافظهکارانه یاد شده، ۵٫۱۳۵ مورد تلفات از سال ۲۰۰۲ تا پایان سال ۲۰۱۸، بر اثر مأموریتهای بازسازی یا پایدارسازی صورت گرفته است. بیشتر تلفاتی که در گزارش سیگار آمده، در جریان اوج بازسازی بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱ به وقوع پیوسته است.
از آن تلفات، ۲۲۱۴ مورد که تقریبا نیمی از آن است، مرگ بوده و باقی ۲۹۲۱ مورد دیگر، شامل زخمیها میشود. بر علاوه، سیگار ۱۱۰۰ مورد از آدمربایی یا افرادی که گم شده اند را شناسایی کرده است. سیگار این تلفات را بر پایهی فعالیتهای مشخص پایدارسازی یا بازسازی مانند امنیت، حکومتداری، توسعه و فعالیتهای انساندوستانه و افرادی از نظامیان امریکایی، غیرنظامیان امریکایی و افغانستانی، نیروهای ایتلاف، شهروند کشور سوم یا افراد گمنام، دستهبندی کرده است. دستهی «حکومتداری و توسعه» به زیردستههای حکومتداری، بازسازی، جادهسازی، ماینروبی، فعالیتهای انتخاباتی و مبارزه با مواد مخدر تقسیم میشود.
تعجبی ندارد که بیشتر هزینههای انسانی این جنگ را مردم افغانستان پرداخته اند. سیگار میگوید: «در جریان مأموریتهای بازسازی یا پایدارسازی، ۱۴۴۷ غیرنظامی افغانستانی کشته، ۲۰۰۸ تن زحمی و ۱۰۰۳ نفر ربوده شدند.» سیگار میافزاید که در جریان مأموریتهای بازسازی یا پایدارسازی، دستکم ۲۸۴ شهروند امریکایی نیز جان شان را از دست داده اند. ۲۱۶ نفر از آنها سربازان امریکایی و باقیمانده غیرنظامیان امریکایی، معمولا کارمندان دولتی یا پیمانکاران بوده اند.
مأموریتهای امنیتی که نظامیان امریکایی در آن مؤظف به آموزش همتایان افغانستانی شان بوده اند؛ خطرناکترین مأموریتها برای امریکاییها بوده است. تلفاتی که در دستهی «حکومتداری و توسعه» دیده میشود، برای دیگر گروهها، مانند مردم افغانستان بیشتر بوده است. به طور مثال، از ۸۱۵ مورد تلفات در رابطه به فعالیتهای بازسازی، ۷۹ درصد آن متعلق به مردم افغانستان بوده است.
سرانجام، این دادهها برای آنهایی که با دقت این جنگ را دنبال کرده اند، تعجبی ندارد؛ اما سیاستگذاران به این اندازه آگاه نیستند. سیگار در بخش پایانی گزارشش مینویسد: «این بازنگری نشان میدهد در حالی که عملیات جنگی در جریان است، به طور کافی نتوانسته ایم هزینههای انسانیِ انجامِ پروژههای بازسازی و پایدارسازی، به ویژه هزینههای انسانیِ مردم افغانستان و شهروندان کشور سوم را جمعآوری کنیم. تا زمانی که دولت ایالات متحده، هزینههای انسانی را در نظر نگیرد، هزینههای واقعی بازسازی و پایدارسازی در افغانستان به درستی شمرده نمیشود.»