
دانشگاه کابل، مهمترین مکان علمی-آموزشی کشور است که بیشترین شمار دانشجو را در مقایسه با دیگر دانشگاههای کشور در خود جا داده است؛ اما در سالهای اخیر فعالیت گروههای سلفی و افراطگرای دینی، دانشگاه کابل را به محیطی دلگیر و مخربی بدل کرده است که باعث دلزدگی شماری از دانشجویان از درس شده و شماری هم، توسط این گروهها در جبهههای جنگ برای افراطیت دینی، سربازگیری میشوند.
برخی از استادان دانشکدهی شرعیات که با سفارتخانههای کشورهای عربی در ارتباط اند؛ این مأمول را به پش برده و به ترویج هر چه بیشتر خشونت پرداخته و زمینهی همزیستی مسالمتآمیز را از میان برده اند.
این استادان، بیشتر دانشجویانی را هدف قرار میدادند که از ولایتهای دوردست آمده و شناخت کمتری از مفاهیم مهم زندگی امروزی داشته اند. شماری از استادان حتا در صنفهای درسی مسائلی را که ریشه در افراطگرایی دینی دارد، تبلیغ و ترویج میکردند که این بچههای روستایی نیز به زودی گرویدهی این تبلغیات میشدند.
این ناهنجاریها، «جعفر راستین» و «عزمالدین برهکی» را بر آن میدارد که «گفتمان تساهل و مدارا» را در این دانشگاه شکل دهند که در آن، به آسیبشناسی این وضعیت پرداخته و با شناسایی ریشههای خشونت، به نقد و اصلاح آن بپردازند.
«گفتمان تساهل و مدارا»، حاصل تلاش این دو در سرطان سال پار است که نخستین جلسهاش را در تالار مرکز معلومات افغانستان (ACKU) در دانشگاه کابل برگزار میکند.
جعفر راستین که با عزمالدین برهکی، ابتکار آغاز این گفتمان را دارد، میگوید: «میدیدم که تریبونهای دعوتگر افراطگرایی و تندروی دینی با قرائتهای سلفی و قرائتهایی که توجیهگر خشونت است، گروههای دانشجوییای را شکل داده اند.»
آقای راستین در این میان از گروه حزب تحریر و شاخهی جوانان مسلمان (جمعیت اصلاح افغانستان) نام میبرد که به گونهی آشکار در دانشگاه کابل فعالیت دارند.
دوام این وضعیت و ایجاد تریبونی تازه که جای ترویج خشونت، دانشجویان را به «تساهل و مدارا» فرا بخواند سخت خالی بود؛ این خلا، در حقیقت انگیزهی اصلی شکل گرفتن گفتمانی زیر نام «تساهل و مدارا» را فراهم کرد. به باور برگزارکنندگان آن، تساهل و مدارا، تریبونی است که برای آن شماری از دانشجویانی که خود را نه در آیینهی نظام تحصیلی و نه در آیینهی گروههای تندرو دینی میبییند، در محور این گفتمان گرد آمده و از گوشهی تنهایی رهایی یابند.
«گفتمان تساهل و مدارا»، یگانه جریان روشنگری و فکری در افغانستان است که به شکل سازمانی کار نمیکند. آقای راستین میگوید که این گفتمان مربوط نسلی است که مثل ما محرومیت دیده اند و قربانی تندروی و خشونت در افغانستان استند؛ این نسل خود باید رهبری این گفتمان را در دست بگیرد؛ روی همین دلیل است که روز تا روز به شمار اعضای این گفتمان افزوده میشود.
این گفتمان از سوی هیچ سازمان و یا نهادی حمایهی مالی و یا انسانی نشده است.
«گفتمان تساهل و مدارا»، در جهان به جایی رسیده است که منتهی به شکلگیری اتحادیهی اروپا شده؛ اما در افغانستان گفتمان حاکم همواره گفتمان خشونت بوده و آنهایی بر حق اند که پرچمدار خشونت و تندروی دینی اند.
با این همه در این گوشهای از زمین، جعفر راستین، عزمالدین برهکی و ده جوان دیگر، کار اجرایی و تنظیم برنامههایی را زیر نام برنامههای علمی- فرهنگی در پیوند به اعتدالگرایی، به پیش میبرند که از شروع تا حالا این گفتمان پانزده برنامهی زنده در دانشگاه کابل داشته است.
این گفتمان به اضافهی گروه اجرایی، دارای اعضای غیر ثابت نیز است که در تولید فکری این گفتمان سهم میگیرند؛ اینها همان استادان دانشگاهها و کارشناسان حوزههای مختلف مردمشناسی، جامعهشناسی، ادبیات و فلسفه اند که در پیوند به تساهل و مدارا در برنامههای این گفتمان شرکت کرده و داشتههای شان را با دیگران شریک میکنند و یا مقالهها و نوشتههای شان را در پیوند به «تساهل و مدارا» به گونهی رایگان به نشانی این گفتمان میفرستند که پس از آن از سوی گروه اجرایی گفتمان همگانی میشود.
هدفهای گفتمان تساهل و مدارا
این گفتمان، چند هدف مشخص را دنبال میکند.
۱- آسیبشناسی برداشت چندگانه و بسیار سطحی از قرائتها و روایتهای دینی، نخستین هدف این گفتمان است.
آقای راستین میگوید که امرزو به اساس آمار وزارت حج و اوقاف، نزدیک به ۱۶۰ هزار مسجد در افغانستان وجود دارد که از این میان نزدیک به ۵۵ هزار آن خطبههای نماز جمعهی شان را از این وزرات دریافت میکنند؛ از این میان نیمی از آنها خطبههای دریافتی شان را تطبیق میکنند.
نزدیک به ۱۰۰ هزار مسجد عملا از کنترل دولت بیرون است. هر کدام از این مسجدها در خطبهها و مناسک مشخص مذهبی در پی ترویج تندروی اند و یا قرائتهای بسیار ضعیفی را از دین به خورد مردم میدهند که مانع توسعه و نهادسازی در افغانستان است. آقای راستین میگوید: «یکی از هدفهای مهم گفتمان این است که با دعوت کارشناسان، روشنگران دینی و پژوهشگران حوزهی دین، ما بتوانیم یک قرائت نرم و آرام از دین ارائه کنیم که مردم افغانستان آن را خوانده و مطابق آن عمل کنند؛ اینگونه به زندگی مسالمتآمیز و زیست جمعیای که خشونت و کشتار در آن کم باشد، میرسیم. «گفتمان تساهل و مدارا» از شروع فعالیت تا حالا پیوسته برای رسیدن به آن تلاش میکند.»
۲- تفهیم این امر به تصمیمگیرندگان سیاسی کشور که جنگ هیچ برندهای ندارد، جز تباهی و ویرانی.
راستین، میگوید، توجه به برنامههای علمیای که از درون آن ما روایتی را شاهد باشیم که سلامت زندگی و مصؤونیت فردی را در یک جامعه ایجاد کرده و آن را فراگیر سازد؛ این راه حل است نه جنگ.
«گفتمان تساهل و مدارا» در پی آن است که در میان مدت باید با تغییر جهت دید، روی این سرمایهگذاری شود که چگونه از راه ترویچ فرهنگ «تساهل و مدارا» و از راه بازنگری نصاب آموزشی در دانشگاهها و مکتبها، زمینهی خردورزی را فراهم آورده و نهادهای آموزشی و علمی کشور را بارور کند. چنین گفتمانی، در درازمدت اثرهای آن جامعه را فراگرفته و با توسعهی جنبههای علمی جنگ و اختلاف را کاهش میدهد.
۳- نقد دانشگاه و وضعیت نامطلوب جامعهی اکادمیک کشور، یکی از هدفهای مهمی است که این گفتمان آن را دنبال میکند.
راستین میگوید: «نظام تحصیلی ما جای این که تفکر انتقادی، دانشِ خرد بنیاد را ترویج کند، بیشتر مایه گرفته از قرائتهای سلفی است؛ حتا در رشتههای بسیار تخصصی، مسائل دینی و مذهبی پررنگتر از مسائل اصلی است.» به باور او، هدف از این حرکت، این است که با نقد سیستماتیک و همراه با ارائهی راهحل؛ نصاب دانشگاهی و حوزهی دانشگاهی را در افغانستان متحول کند. «از راه گفتو گو و هموار کردن گفتمان میتوان به این مهم دست یافت.»
جفر راستین میگوید، مقالههایی که به نشانی این گفتمان آمده است؛ نشاندهندهی این است که نصاب تحصیلی ما خود عامل بالقوهای در ترویج تندروی دینی است. این نصاب به ناچار باید بازنگری شود و از راه تولید اندیشه بتواند عقلانیت را نهادینه کند.
۴- جای خالی گفتمانی که در آن شماری از مردم که خود در پیوند به تساهل و مدارا پژوهش کرده اند و کنشگر همین حوزه اند؛ باعث شد این گفتمان شکل بگیرد تا تریبونی باشد برای نشر مقالهها و پژوهشهای آنان.
کارشیوهی گفتمان تساهل و مدارا
در این گفتمان برای پیشبرد برنامهها از روش گفتوگو کار گرفته میشود.
آقای راستین میگوید: «ما با این که به نقد تاریخ خود میپردازیم، باید درسهایی نیز از آن داشته باشیم. جنگ راه حل نیست، حذف کردن راه حل نیست. کثرتگرایی و موجودیت دیدگاهای متفاوت و متنوع از یک سو باعث تنوع فرهنگی شده و از سویی هم باعث از میان بردن تنشهای تاریخی میشود.»
او میگوید که در این گفتمان، بارها شاهد آن بوده اند که مناظرهها و بحثهای جدی از راه گفتوگو پیش رفته است و هیچ کسی بر دیگری که تضاد فکری داشته است نتاخته و سرکوب نکرده است. «ما به این باور استیم که اگر صفحهای برای گفتوگو باشد، مردم گفتوگو میکنند.» این گفتمان، همچنان به نشر مقالهها از این نشانی میپردازد.
دستآوردهای گفتمان تساهل و مدارا
این گفتمان باعث شده است که متن تولید شود؛ از مجموع مقالهها و نوشتهها به نشانی این گفتمان، چهار کتاب مهم در این زمینه تولید شده است. دستآورد دیگر آن، تأثیر روی نگرش شماری از دانشجویان است که این روند ظرفیت را در میان دانشجوبان ایجاد کرده و باعث میشود، خود محیط خود را متحول کرده و از درون به تغییر نصاب دانشگاهی بپردازند.
این گفتمان باعث شده است که جوانان روشنگر یا آن هایی که متمایل به روشنگری اند، کنار هم بیایند که از سال گذشته به این سو، نزدیک به ۴۰ جوان به ارادهی خود بدون دریافت امتیاز در محور گفتمان گرد آمده و در کارهای اجرایی این گفتمان همکاری میکنند.
«گفتمان تساهل و مدارا» در پی آن است که در درازمدت به جریان مسلط فکری بدل شده و تا زمانی فعلایتهایش را ادامه دهد که زمینهی خشونتها کم از کم از نشانی دین به صفر رسیده و یا به کمترین میزان آن برسد؛ خردورزی، تفکر انتقادی، عقلانیت، دیگرپذیری، تعامل، تسامح و خویشتنداری در جامعهی حاکم شود که شاید در نسلهای آینده، افغانستان به این وضعیت دست پیدا کند؛ اما تا زمانی که وضعیت تغیر نکرده به دوام چنین گفتمانهایی در جامعهی افغانستان نیاز است.