از جادهی فرخنده (مسیر شاه دوشمشیره) به سوی پل باغ عمومی شهر کابل در حرکت استم، به ادامهی تابلوهایی که سر در دکانها چسبانده شده، چشمم به دکانی میخورد که لباسهای نظامی از در و دیوار اش آویزان است.
تکسی به آهستگی پیش میرود. چند قدم پیشتر، دکان دیگری به چشم میخورد که لباسهای نظامی بیشتری را به نمایش گذاشته است و همینطور هرچند دکان در میان، تا پایان این جاده خیاطیهای دیگری نیز استند که یونیفورم نظامی میدوزند و میفروشند.
تکسیران اما میگوید که بازار اصلی لباسهای نظامی در مندوی و در بازار کهنه «چهارراه پلخشتی» شهر کابل است. کسی که در کنار راننده نشسته است، میگوید: «به فکرم که به اجازهی وزارت داخله، خرید و فروش میکنن!»
فردی که در چوکی پشتی کنارم نشسته و از ظاهرش نظامی به نظر میرسد؛ در حالی که ما از چرآیی نمایش و فروش لباسهای نظامیان در بازار آزاد، صحبت میکنیم؛ حرف ما را میبرد و میگوید: «چند سال پیش، در ساختمان وزارت دفاع، تروریستان با استفاده از همی یونیفورم تا دفتر وزیر پیش رفته بودند.»
از تکسی پیاده میشوم و وارد یکی از این دکانها یا خیاطیها میشوم، فروشنده در حال چانهزنی برای فروش لباسهای نظامی با دو مشتری اش است. هرچند چانهزنی هنگام خریدن چیزی در افغانستان معمول است؛ اما این چانهزنی روی نرخ یونیفورمهای نظامی پرسشبرانگیز است؛ زیرا اگر این فروشگاهها زیر نظر وزارت امور داخله فعالیت میکنند؛ باید یونیفورمها را با نرخ ثابت و تنها به نظامیان بفروشند.
در دروازهی این دکان، لباسهای پولیس و اردوی ملی افغانستان آویزان است و همینطور انبار کوچکی از تکههای پلنگی دیده میشود. «جعفر -نام مستعار» فروشندهی این دکان است. او در حالی که دستش را روی تکههای پلنگی گذاشته، میگوید که مردم از این تکهها دریشی و حتا پیراهنتنبان تهیه میکند. «خودت اگه میگیری، یک دریشی کامل را بری خودت در دو هزار و هشتصد افغانی جور میکنم.»
مرد کهنسالی که روی یکی از چوکیهای دکان نشسته است، میگوید؛ در جنگهای داخلی که گروههای نظامی و جهادی زیادی در افغانستان وجود داشتند، پوشیدن لباسهای پلنگی در شهر کابل و شهرهای دیگر مد بوده است؛ اما اکنون نیز جوانان برای مد و استایل از این لباسها میپوشند.
میپرسم که تکهها را به طور عمده میخرند؛ اما جعفر میگوید که تنها لباس میدوزد و تکهها را به گونهی پرچون میفروشد: «اگر زیاد میخری در چوک پلخشتی برو. در آنجا هر چه خواستی میتانی پیدا کنی.»
به گفتهی جعفر در ردیف دکان او، خیاطهای زیادی اند که لباس نظامی میدوزند؛ اما همهی آنها از وزارت داخله جواز گرفته اند. دکانها را میشمارم، هفت دکان در ردیف دکان جعفر قرار دارند. هر کدام آنان، حرفی متفاوت از دیگری میگویند.
سیدحبیبالله سادات، از دکاندارنی که لباسهای نظامی میدوزد و میفروشد، میگوید که اگر کسی کارت هویت نداشته باشد، برایش لباس تهیه نمیکند و تکه هم نمیفروشد. آقای سادات میگوید که گرفتن جواز برایش ۱۵ هزار افغانی هزینه برداشته است.
رضا -نام مستعار- یکی دیگر از خیاطهایی که یونیفورم نظامی میدوزد، میگوید که تکههای پلنگی اش هم برای نظامیان است و هم برای غیرنظامیان. رضا میگوید: «برای ملکی، پتلون جور میکنم با جمپر عسکری؛ اما دریشی نظامی جور نمیکنیم.»
همینطور «سلیمان –نام مستعار» میگوید که تنها پتلون برای افراد ملکی میسازد؛ دریشیها تنها با نشاندادن کارت هویت سربازان ساخته میشود.
سلیمان، نمونههای مختلفی از تکههای اردوی ملی را نشانم میدهد و میگوید: «اگر از اینا جور کنی، دوازده صد میشه؛ اما بری خودت یازدهونیم هم جور میکنم.»
طارق آرین، سخنگوی وزارت امور داخله، میگوید که این فروشندهها، جواز فعالیت دارند و بدون اجازه و جواز، یونیفورمهای نظامی را نمیفروشد. «لباسها را هم تنها به نظامیان میفروشد. اگر ما بفهمیم که کسی سر به خود لباسهای نظامیان را میفروشد، جلوی شان را میگیریم.»
با این حال، سوی مندوی شهر کابل میروم. در مندوی به کراچیای بر میخورم که جمپرهای پلنگی شبیه یونیفورم نظامیان را میفروشد. چند قدم آنسوتر، در یکی از دکانها، بیگهای پشتی پلنگی آویزان است که از فاصلهی چندمتری توجه ام را جلب میکند؛ فروشندهی آن، مرد کهنسالی است. او میگوید که از این بیگها برای سفر استفاده میشود. «کسایی که د سفر به خارج میرن، از اینا میخرن. قیمتش هم پنج و نیم صد افغانی اس.» عتیق، در پاسخ این پرسش که وزارت داخله به خرید و فروش اینها مزاحمت نمیکند، میگوید: «نه، وزارت داخله چه کار داره. مردم کرتی و دریشی اش میپوشه، ای خو یک بیگ اس.»
پس از گفتوگو با عتیق، به سوی یکی از کوچههای پلخشتی میروم. به کوچهای که ویژهی دوخت و فروش لباسهای نظامیان است، وارد میشوم.
این فروشندهها میگویند که جواز دکانهای شان را از وزارت داخله گرفته اند و برای نظامیان لباسهای نظامی میدوزند؛ اما وقتی که با دکانداران به صورت جداگانه، صحبت میکنم، شمار زیاد آنها حاضر میشوند که لباسهای نظامی را برایم که نظامی نیستم، بفروشند.
یکی از این فروشندهها که مرد میانسالی است، یونیفورمهای دست دوی نظامی را میفروشد. هنگامی که از او میپرسم که آیا برای غیرنظامیان هم میفروشد، میگوید که اگر در دهات پوشیده شود، میفروشد. «مگم در کابل اگر پولیس ببیند، از جانت میکشه، خبر دار باشی.»
تقی -نام مستعار- یکی از فروشندههای دیگری است که تنها بوتهای نظامیان را میفروشد. او، بوتها را نشانم میدهد و میگوید: «گردنبلند شه نگیر، پولیس گیرت میته. از اینا که گردنش پاینه بگیر، کسی کار نداره.»
از دکان تقی بیرون میشوم که در وردی کوچه، به خانمی برمیخورم که دو دست لباس نظامی با خود دارد. او میگوید که پدر و برادرش نظامی است و لباسهای کهنهی آنان را برای فروش آورده است. «اینشی میگیری سه صد، تنا پتلونش را میگیری دو صد.»
با این حال اما، وجود خیاطیها و فروشگاههایی که در آن بتوان به سادگی یونیفورم نظامی را تهیه کرد، خود میتواند یک تهدید بالقوه برای امنیت شهروندان باشد؛ زیرا در بیشتر حملههای مرگبار به ویژه حمله بر دانشگاه کابل، مهاجمان با یونفیورمهای نظامی عمل تروریستی شان را انجام دادند.
آقای آرین میگوید: «ما روی این طرح کار می کنیم که در تولید لباسهای نظامیان خودکفا شویم. این یک بحث کلان است و نیاز به کار زیادی دارد. در صورتی که ما در تولید البسه خود کفا شویم، این دکانها را بسته میکنیم.»
با این همه، وزارت داخلهی کشور، از شمار دقیق خیاطیهایی که برای دوخت و فروش یونیفورم نظامی از این وزارت جواز گرفته اند، آمار نمیدهد؛ اما مسوولان این وزارت، میگویند که فرد درخواستکننده تنها در صورتی میتواند جواز کار را به دست بیاورد که اسناد هویتی اش را به ضمانت بگذارد. آقای آرین میگوید: «شما راپور ندارید که تروریستان از همین دکانها، لباسهای نظامی تهیه کرده باشند.»
بازارهایی برای دشمن در قلب پایتخت
شما هم بارها اینگونه خبرها را شنیده اید که تروریستان با پوشش لباسهای نظامیان، بر پاسگاههای نیروهای امنیتی، یا وزارتخانه و یا هم به شهروندان کشور حمله کرده اند.
استفاده از لباس نظامی، یکی از خطرناکترین شیوه و تکتیک جنگی تروریستان است که تشخیص دوست و دشمن را برای سربازان ارتش افغانستان دشوار میکند؛ اما متاسفانه این لباسها، به راحتی از مرکزیترین نقطهی شهر کابل یافت و تهیه میشود.
هرچند وزارت داخله ادعای کنترل بر فروشندههای یونیفورم نظامی را دارد؛ اما به راحتی میتوان از جادهی فرخنده، مندوی و چهارراه پلخشتی -مرکز خرید و فروش لباسهای نظامی در کابل- لباس نظامی را با قیمت اندک تهیه کرد.