صبح روز جمعه، جادهی برچی به روی ترافیک مسدود است، نیروهای امنیتی از آغاز چهارراهی پلسوخته الی مصلا دست به ماشهاند. تدابیر امنیتی برای تأمین امنیت بیستوپنجمین سالیاد شهادت عبدالعلی مزاری گرفته شده و صدها نفر از رهروان او، پیاده میخواهند تا به مراسم یادبود بروند. مردم در صحن مصلا صف کشیده و شخصیتهای سیاسی یکی پی دیگری پشت میزخطابه حضور مییابند. پس از سخنرانی داکتر عبدالله، نوبت به محمدکریم خلیلی میرسد. آقای خلیلی در سخنرانی اش، حرف از صلح میزد که جنگ شروع شد. او میگفت که «صلح یک کلمهی غریبه بود در افغانستان، فضا فضای جنگی حاکم بود، اگر در ولایات بود، اگر در ولسوالیها بود…» جملهی خلیلی تکمیل نشد که حملهی مسلحانهی مهاجمان، صدای او را قطع کرد و تیراندازیهای سبک و سنگین به شکل پیهم شروع شد. آقای خلیلی، از پشت میز خطابه دور شد و تمامی سیاسیون از راه خروجی مصلای مزاری، مراسم یادبود را ترک کردند و در نهایت جان سالم بردند. در آغاز این حمله، همه غافلگیر و در وحشت فرو رفتند. هیچکسی نمیدانست که چه اتفاقی افتاده، آیا مهاجمان در درون مردم حضور دارند و یا هم در جای دیگری سنگر گرفتهاند. بعد از لحظاتی، روشن شد که افراد مسلح در تعدادی از ساختمانهای نیمهکارهی نزدیک به مصلا سنگر گرفته و بیوقفه بر انبوهی از جمعیت غیرنظامی، شلیک میکنند. در این مراسم، داکتر عبدالله، محمدکریم خلیلی، حاجی محمدمحقق، صلاحالدین ربانی، باتور دوستم و شمار دیگری از شخصیتهای سیاسی، به شمول اعضای مجلس نمایندگان اشتراک کرده بودند و توسط محافظان امنیتیشان نجات یافتند. داکتر عبدالله که جان سالم برده، در منزلش درحال قدم زدن است و هواداران او به شمول بسماللهخان محمدی و اعضای مجلس نمایندگان به شکل سراسیمه احوال او را جویا میشوند. بسمالله محمدی آقای عبدالله را در آغوش میکشد و میگوید: «خوب شد، به خیر گذشت.»
عبدالرشید دوستم شریک سیاسی آقای عبدالله از جوزجان تماس میگیرد و در این تماس تلفونی، آقای عبدالله میگوید: «بله معاون صاحب سلام علیکم، همهگی برآمدند، خلیلی، محقق، باتور، صلاحالدین و همه برآمدند. مردم بیچاره کدام چیزی شده، نمیفامم، وقت برآمدن بیروبار بود. باقیمانده همه برآمدند. فیر خفیفه بود اول و حمله رقمش بیسور بود.»
تدابیر امنیتی
لحظاتی پس از این حمله، سؤالهای زیادی متوجه نهادهای امنیتی شد. سؤالهایکه هماهنگیها برای تأمین امنیت این مراسم چگونه صورت گرفته بود؟ در تأمین امنیت این مراسم، کدام نهاد امنیتی مؤظف شده بود؟ تدابیر از چه زمانی آغاز شده بود. در وضعیت کاملا جنگی و برگزاری مراسم بزرگ ملی، چرا ساختمانهای نیمهکاره، از چشم نیروهای امنیتی پنهان باقی ماند؟ همهی این سؤالها بیپاسخ اند و مسؤولان امنیتی به ویژه فرماندهی پولیس کابل و وزارت داخله، پاسخی برای مردم ارائه نمیکنند؛ اما آنچه عریان به نظر میرسد، این است که مهاجمان مسلح از همین دیروز آمادهی حمله نبودند، بلکه از چندین هفته پیش تدابیر گرفته بودند. مهاجمان مسلح با هر شیوهای ممکن که توانستند تجهیزات سبک و سنگین را در چندین ساختمان نیمهکاره جابهجا کردند و مراسم ملی را در سطح بزرگ، هدف شلیک گلوله قرار دادند. تا ساعت چهار عصر دیروز، تعداد مهاجمان مسلح مشخص نبود و آنها به قدر کافی تجهیزات نظامی را در اختیار داشتند که برای چندین ساعت با نیروهای امنیتی مقاومت کنند. هیچ گروهی مسؤولیت این حمله را به عهده نگرفت؛ البته پیش از این، گروه طالبان چنین حملاتی را راهاندازی کرده بودند؛ اما اینبار، طالبان اعلام کردند که حمله بر این مراسم از سوی آنها سازماندهی نشده است.
محمدکریم خلیلی و حاجی محمدمحقق، مسؤول برگزاری بیستوپنجمین سالیاد شهادت عبدالعلی مزاری بودند و به مردم فراخوان دادند که در این مراسم شرکت کنند. لحظاتی پس از این رویداد، افراد نزدیک به این دو رهبر، حمله بر مراسم را «مشکوک» خواندند. آقای خلیلی در نشست خبری گفت: «دشمنان وحدت و همدلی مردم افغانستان در آغاز صحبتهایم با شروع فیرهای خفیفه و ثقیله، مراسم سالیاد شهید وحدت ملی استاد عبدالعلی مزاری را که با حضور شخصیتهای ملی و رهبران سیاسی و اشتراک دهها هزار نفر شهروندان کابل برگزار شده بود، برهم زدند.»
کریم خلیلی از اینکه زنده مانده، خوشحال است؛ اما از ارگانهای امنیتی میخواهد که هرچه زودتر عاملان این رویداد را شناسایی کنند. خلیلی انگشت انتقاد را بر مدیران امنیتی کابل نشانه گرفت و گفت: «مسؤولان تمام نهادهای امنیتی مربوطه، بارها به ستاد برگزاری مراسم اطمینان داده بودند که امنیت مراسم را کاملا تأمین میکنند و ساحه را کلا تحت پوشش و مدیریت امنیتی قرار میدهند. لذا این مسأله باید روشن شود که عاملان و سازماندهندگان این جنایت تروریستی کیها بوده اند.»
وحدت معیوب
آنچه واضح است، «وحدت ملی» در افغانستان معمولا در جریان خلق یک فاجعه سر بیرون میکند. پس از حمله براین مراسم، شمار زیادی از احزاب و جریانهای سیاسی متشکل از همهی اقوام به سازماندهندگان این رویداد نفرین فرستادند. حامدکرزی رییسجمهور پیشین افغانستان، محمد اشرفغنی رییسجمهور و سایر رهبران سیاسی تأکید نمودند که گروههای تروریستی و حامیان آنها با راهاندازی چنین حملههایی، تلاش کردند تا وحدت ملی و همسویی مردم افغانستان را نشانه بگیرند؛ اما چنین توطئهها با درایت و تدبیر خنثا شدند.
رییسجمهور غنی، حملهی مسلحانه بر مراسم یادبود عبدالعلی مزاری را حمله بر وحدتملی افغانستان عنوان کرد. «از رويداد حمله بالاي گردهمايی مردمی شديدا متأثر شدم. اين حمله يك جنايت ضد بشری و عليه وحدت ملی افغانستان است. با برادرانم داكتر عبدالله و استاد خليلی از طريق تلفون جويای احوال شدم.»
صادق مدبر رهبر حزب انسجام در واکنش به این حمله میگوید: «من در حالیکه برحفظ وحدت و همبستگی ملی میان اقوام باهم برادر افغانستان تأکید میکنم، از مسؤولان میخواهم تا به صورت جدی حملهی امروز را مورد بررسی و تحقیق قرارداده و عاملان آن را دستگیر، محاکمه و مجازات کنند.»
امرالله صالح معاون نخست انتخاباتی آقای غنی و رقیب سیاسی آقای عبدالله در واکنش به این حمله گفته که با داکتر عبدالله صحبت کرده تا از سلامتی وی، مطمئن شود. «با جناب داکتر عبدالله عبدالله صحبت کردم تا خود را از سلامت شان مطمئن سازم. تروریزم را شکست خواهیم داد.» رحمتالله نبیل نامزد انتخابات ریاستجمهوری نیز در پیامی، گفته که دشمنان قسم خورده، همیشه در تلاش ریختاندن خون مردم بیگناه این سرزمین بوده و چنین حملاتی، دشمنی آشکار در برابر وحدت و همدلی مردم افغانستان میباشد. او از حکومت خواست که هرچه زودتر در مورد وقوع این رویداد، به مردم و سیاستمداران کشور توضیح دهد تا فضای سیاسی بیشتر از این تخریب نشود.
در جریان بیست سال اخیر، در اثر بیکفایتی و بیتفاوتی تمامی رهبران سیاسی، افغانستان در یک جنگ خانمانسوز و ویرانگر فرو رفت؛ اما در مقابل، به دنبال هر فاجعهای انسانی، اشک تمساح ریختند که ادعاهای تازهی رهبران سیاسی مبنی بر تحکیم وحدت ملی در برابر حملهی مسلحانه در غرب کابل، مصداق بارز این موضوع است. رهبران سیاسی، از اصطلاح وحدت ملی«گاو شیری» ساختهاند که از یک طرف احیاکنندهی ساختارهای معیوب و شکنندهی نهادهای امنیتی استند و با توسل به منافع قومی و حزبی، این ساختارها را ناقص کردند و آنچه که هماکنون در نهادهای امنیتی جریان دارد، محصول همین جریانهای سیاسی است که از مدیران ضعیف و ناکارآمد با محتوای حزبی و قومی حمایت میکنند و در عین حال، هرباریکه ضعف و ناکامی مدیران امنیتی، با وقوع رویداد خونبار برجسته میشود، آنها پرچمدار وحدت ملی میشوند. اصطلاح وحدت ملی مقدس و ارزشمند است که در عرصهی اجتماع و سیاست، راهگشای چالشها، تبیین کنندهی مناسبات و روابط سالم در جامعه است؛ اما در افغانستان این اصطلاح معیوب و به شعار خشک سیاسی تبدیل شده است.
حملهی تروریستی در آستانهی مذاکرات بینالافغانی
راهاندازی چنین حملات وحشتبار نمیتواند کار یک گروهک تروریستی باشد؛ بلکه در عقب این گونه حملات سازمانهای استخباراتی و قدرتهایی قرار دارند که نمیخواهند افغانستان به ثبات امنیتی و سیاسی برسد. امریکا و طالبان توافقنامهی صلح را امضا کردند و نیروهای امریکایی از این کشور بیرون میشوند و اکنون قرار است که در آیندهی نزدیک، مذاکرات بینالافغانی آغاز شود که با شروع این مذاکرات، انتظار میرود که به جنگ افغانستان خاتمه داده شود. ثبات افغانستان به نفع کشورهای منطقه چون پاکستان، هند و ایران نیست و هرکدام این کشورها، طی بیست سال اخیر، با تداوم جنگ نیابتی، استراتیژی و منافع خودشان را دنبال کردهاند. زیادهخواهی این کشورها در افغانستان یکی از مهمترین چالشهایی است که افزون بر تشدید منازعات سیاسی و تخریب وحدت ملی، منازعات مذهبی را نیز شدت داده است. حمله بر مراسمیکه اکثریت مطلق اشتراککنندگان آن شیعه مذهب اند، این موضوع را بیشتر روشن میسازد و البته بیپیشینه هم نیست.