در ادامهی حملههای هدفمند بر مردم هزاره، امروز -شنبه، ۲۲ جوزا-، در نتیجهی انفجار ماینهای جاسازیشده در موترهای لینی ساحهی هزارهنشین در غرب کابل، دستکم ۷ فرد ملکی، بیدفاع و بیطرف در جنگ افغانستان کشته شد. کشتهشدن هزارهها در روزهای پسین، افزایش یافته است. چندی پیش، در جریان ۴۸ ساعت، چهار حملهی تروریستی بر موترهای لینی شهروندان هزاره، انجام شد که در آن، نزدیک به چهل رهگذر و کارگر که از محل کار به سوی خانههایشان میرفتند، کشته و زخمی شدند.
هرچند، کشتار هزارهها که کمیسیون مستقل حقوق بشر، معاون دوم رییسجمهور و جمع زیادی از فعالان حقوقی و مدنی، آن را نسلکشی میخوانند، در تاریخ افغانستان پیشینه دارد؛ اما در روزهای اخیر، ماشین این «نسلکشی» به گونهی متفاوتتری فعال شده است؛ به گونهای که بیشتر از کودکان، دانشآموزان، نمازگزاران و کارگران قربانی میگیرد.
در ۱۸ ماه ثور سال روان، سه انفجار مرگبار بر دانشآموزان مکتب سیدالشهدا، واقع در غرب کابل، انجام شد. در آن حملهی مرگبار تروریستی، دستکم ۹۰ دانشآموز که شمار زیاد آنها دخترانی بودند که از مکتب به سوی خانههایشان میرفتند، تکهپاره شده و روی خاکوخون غلتیدند. به تعقیب آن حملهی تروریستی، رییسجمهور غنی به حیث سرقمندان اعلای مسلح، به معاون دومش دستور داد که طرح امنیتی برای تأمین امنیت غرب کابل را آماده کرده و به ریاستجمهوری و شورای امنیت ملی، پیشنهاد کند. اکنون که بیشتر از یک ماه میگذرد و شهروندان غرب کابل، پس از هر چند روز، به خاکوخون کشیده میشود، نه تنها طرح امنیتی، آماده نشده، بل که تهدیدهای امنیتی بیشتر نیز شده است.
صبح کابل، پس از دستور رییسجمهور غنی مبنی بر آمادهکردن طرح امنیتی، سه بار به معاونت دوم ریاستجمهوری تماس گرفته است؛ مسؤولان مطبوعاتی معاونت دوم، در هر تماس، گفته اند که طرح امنیتی از سوی معاونت دوم و با مشورت بزرگان غرب کابل آماده و به ریاستجمهوری پیشنهاد شده است. از سویی هم، منبعی از معاونت دوم ریاستجمهوری که نمیخواهد نامی از او گرفته شود، میگوید که این طرح به دلیل این که با پذیرش آن، شماری از شهروندان غرب کابل در قالب نیروهای امنیتی فعال میشود، از سوی شورای امنیت، پذیرفته نشده است.
پس از حملهی تروریستی بر مکتب دخترانهی سیدالشهدا و آماج قرارگرفتن موترهای لینی، کاربران تویتر، کارزار دادخواهانهی تویتری را به راه انداختند؛ کارزاری که نزدیک به نیم میلیون تویت شد. در این کارزار، از حکومت افغانستان و جامعهی جهانی خواسته شده بود که نسلکشی هزارهها را به رسمیت شناخته و برای حفاظت از جان شهروندان هزاره، تدابیر لازم امنیتی گرفته شود. در این کارزار که سرخط خبرهای داخلی و خارجی را به خود اختصاص داده بود؛ اما دیده شد که رهبران حکومت افغانستان و نهادهای امنیتی، کوچکترین توجهی به آن نداشتند.
پس از حملههای مداوم، کمیسیون حقوق بشر افغانستان پس از ۱۹ سال فعالیت برای دفاع از حقوق بشر، آزادی و ارزشهای انسانی، کشتار سیستماتیک هزارهها را «نسلکشی» و «پاکسازی» قومی قلمداد کرده و گفت که از دادگاه بینالمللی کیفری، خواسته است که هیئتی را برای بررسی آن به افغانستان بفرستد؛ اما حکومت افغانستان، سفر این هیئت را به تعویق انداخته است.
شماری از کارشناسان حقوقی، نیز باور دارند که هزارهها نسلکشی میشوند و حکومت افغانستان در برابر این نسلکشی، خاموش است. داکتر امین احمدی، استاد دانشگاه و عضو هیئت گفتوگوکنندهی دولت افغانستان، به روزنامهی صبح کابل، میگوید که هزارهها به خاطر قومیت و مذهب خود، در معرض نسلکشی قرار گرفته اند. او، میگوید که دلیلهای زیادی برای اثبات «نسلکشی» هزارهها وجود دارد؛ «نخست اینکه کودکان مورد حمله قرار میگیرند؛ کودکان، کارگران و نمازگزاران در طرف هیچ یکی از طرفهای درگیر جنگ نیستند؛ دوم این که ایدیولوژی سیاسی دخالت ندارد؛ سوم این که به قصد نابودی یک قوم -هزارهها-، صورت میگیرد؛ چهارم اینکه نوع کشتار هم نشان میدهد که عملاً نسلکشی جریان دارد.»
در جریان شش ساله گذشته، در کنار حملههای خرد، ۲۵ حملهی بزرگ بر مکانهای عمومی هزارهها به شمول، نهادهای آموزشی، مسجدها، باشگاههای ورزشی و تجمعات مردمی که در آنها نزدیک به ۷۸۰ شهروند هزاره کشته و بیشتر از ۲۰۰۰ شهروند دیگر زخمی شده است، ادعای نسلکشی هزارهها را محکمتر میکند.
با این حال، حکومت افغانستان، تا اکنون اقدامی برای تأمین امنیت شهروندان هزاره و به ویژه باشندگان غرب کابل، روی دست نداشته است. طبق معلومات روزنامهی صبح کابل که از سه حوزهی امنیتی غرب کابل به دست آورده است، ۱۰۰۰ پلیس برای تأمین امنیت ۱.۶ میلیون نفر در حوزههای ۶، ۱۳ و ۱۸ امنیتی، موظف اند که در برابر حملههای گسترده و هدفمند، شمار بسیار اندکی است.
واکنشها در برابر حملهی تروریستی بر موترهای لینی
پس از حملهی تروریستی بر موترهای لینی، شماری از کاربران فضای مجازی و کنشگران اجتماعی، واکنشهایی از خود بیرون داده اند؛ واکنشهایی که عمق بیتوجهی حکومت افغانستان به حیث مسؤول درجهیک تأمین امنیت شهروندان و بیامانی مردم در برابر تروریستان را نشان میدهد. شمار زیادی از شهروندان، نوشته اند: «و نسلکشی ادامه دارد…»
امید طاهری، یکی از باشندگان غرب کابل، یادداشت کوتاهی نوشته است؛ یادداشتی که در آن، جریان زندگی هزارهها در سراسر افغانستان و به ویژه شهر کابل را به تصویر میکشد. «زندگی و زندهماندن در غرب کابل، تصادفی است. همدیگر را سیر ببینید، هیچ یکی ما از آخرین بدرود، نمیدانیم!»
محمد قاسیم وفاییزاده، رییس پیشین ادارهی هوانوردی ملکی، در برگهی فیسبوکش، نوشته است: «این حملات مطلقا جنایت علیه بشریت است که مردم ملکی را هدف قرار میدهد.»
رحمت رشیق، کاربر فیسبوک، افغانستان را به جهنم توصیف کرده و نوشته است: «گذشته از دیگر داشتههای مشترک جهنم و افغانستان، دستکم در یک مورد، این دو چنان شباهت دارند که دیگر هیچ تفاوتی بینشان نمیماند: سوختن آدمیان در آتش!»
ریحانه رها، نویسنده، با نشر یادداشتی از انفجار دیروز در برگهی فیسبوکش، نوشته است: «نرسیده به مصلا- دشتبرچی، افرادی را دیدم که سراسیمه در حال برگشت به سمت پلسوخته بودند. رانندهها با ترس و لرز از بیراههها راه افتادند. تا به مقصد نرسیده بودم، اصلن فکر انفجار در سرم نبود. خبر دو انفجار در گولایی دواخانه و سرپل، تکاندهنده و نگرانکننده بود.»
رها در ادامه پرسشهایی را مطرح کرده است که دیده میشود، پرسش همهی کسانی اند که در معرض این نسلکشی قرار دارند. «حالا به صورت آشکار، عادیترین افراد بیجرم و جنایت را به رگبار میبندند. این وضعیت به کجا خواهد رسید؟ مردم امنیت و آرامش لازم دارند. مسؤولین ما فکر و خیال چه چیزهای را در سر دارند؟»