پس از سه سال از فاجعهی قتل عام تظاهرات جنبش روشنایی، در دوم اسد ۱۳۹۵ که این تظاهرات، هدف حملهی انتحاری و انفجاری قرار گرفت و بیشتر از چهار صد نفر کشته و زخمی شدند، به روز پنجشنبه (۲۱ سنبله ۱۳۹۸) ریاست امنیت ملی اعلام کرد که سه نفر از عاملان این حمله و هجده حملهی مرگبار داعش در کابل، بازداشت شده اند.
در کنفرانس خبری مسؤولان امنیت ملی، اسامی «محمد شریف فرزند دُر محمد» و «عبدالواحد» طراحان ۲۹ حملهی داعش در کابل معرفی شدند.
این افراد در مقابل دوربین خبرنگاران گفتند که در انتقال افراد داعش، تسهیل و زمینهسازی حملات در شهر کابل و ننگرهار، نقش داشته اند.
در خبرنامهی امنیت ملی آمده است، آنها «اعتراف کرده اند که در پرتاب هاوان بر ارگ ریاستجمهوری در روز عید، انتقال پنج عامل انتحاری برای حمله بر مرکز ارتش در چهارراهی قنبر، پرتاب مرمی بیامیک بر سفارت امریکا، انتقال افراد انتحاری به ششدرک کابل، حمله بر خبرنگاران، حملهی انتحاری در پل محمودخان، حملهی انتحاری بر دانشجویان دانشگاه نظامی مارشال فهیم، پرتاب هاوان بر مصلای شهید مزاری، دو حملهی انتحاری در پارک شهرنو بر تظاهرکنندگان، حمله بر منزل محمد محقق، حمله بر کاستر دانشجویان در جادهی سیلو، حمله بر موتر مأمورین حج و اوقاف در چهار راهی برکی، حمله بر خیمهی نامزدان معترض، حمله بر دیپلماتهای وزارت خارجه، حمله بر مسجد امام زمان در ناحیهی ۱۱ شهر کابل، حمله بر تظاهرات نمایندگان در نزدیک کمیسیون انتخابات، ماینگذاری بالای مفتی نعمان از عالمان دین و حمله بر تظاهرات جنبش روشنایی در دهمزنگ، نقش داشته اند».
فرد سومی به نام صابر، برای افراد داعش لباس نظامیان دولتی را تهیه میکرده و آنها را از کابل به ننگرهار و بر عکس آن، انتقال میداده است.
امنیت ملی که عامل بیست و نه حملهی مرگبار داعش را، افراد بازداشت شده معرفی کرده است، بزرگترین حملات سازمانیافتهی انتحاری و انفجاری این گروه، در کابل محسوب میشود که صدها قربانی گرفته و تاوان هنگفت را به بار آورده است.
از لحظاتی که خبر بازداشت این افراد نشر شد و گفته شد که آنها عامل اصلی بیست و نه حملهی مرگبار داعش در کابل اند، این خبر و روایت، واکنشهایی را در پیداشت. یک واکنش این است که این افراد علنی محاکمه شوند. واکنش دیگر، انتقاد در مورد عملکرد حکومت در این سالها و چگونگی این روایت است. بسیاری افراد به این باورند که گزارش امنیت ملی ساختگی بوده و اهداف انتخاباتی دارد.
پرسشی که مطرح شده این است؛ اگر طراحان اصلی این حملات دو فرد یا بیشتر از آن بوده اند؛ چرا حکومت با داشتن امکانات فراوان تا حالا برای جلوگیری از حملات انتحاری داعش و بازداشت این افراد، موفق نبوده است؟
حملات انتحاری و انفجاریای را که داعش، طالبان و دیگر گروههای تروریستی، در این سالها در کابل و سایر نقاط کشور انجام داده اند، تلفات فراوان و ویرانیهای سنگینی را باور آورده است. یکی از پیامدهای جبرانناپذیر تکرار حملات داعش و طالبان و جلوگیری نشدن از این حملات، به وجود آمدن بیاعتمادی میان دولت و مردم است که هنوز رفع نشده است.
در این سالها، پس از هر حملهی انتحاری و انفجاری، رهبران حکومت و نهادهای امنیتی وعده داده اند که عاملان این حملات را شناسایی و بازداشت میکنند و امنیت شهروندان گرفته میشود.
واقعیت این است، با آن که در این اواخر، رویکرد حکومت نسبت به داعش جدی شده است و خبر بازداشت افراد این گروه، شنیده میشود؛ با وجود آن، حملات مرگبار انفجاری و انتحاری به نام این گروه و طالبان در کابل صورت میگیرد. اقداماتی که از جانب حکومت و نهادهای امنیتی برای تأمین امنیت و بازداشت عناصر داعش صورت گرفته است، محدود بوده و مردم تصور میکنند که عاملان اصلی و سازماندهندگان اصلی حملات، هنوز بازداشت و شناسایی نشده اند.
افزایش ناامنی، تکرار حملات انتحاری و انفجاری در کابل و سایر شهرها که به نام داعش و طالبان انجام میشود، ثابت میکند که این حملات سازمان یافته بوده و کار افراد و حلقات کوچک نیست، توسط حلقات بزرگتر و قدرتمند، در تبانی با افراد زورمند انجام میشود.
دولت با امکانات فراوانی که در اختیار دارد، نتوانسته است که عاملان اصلی و حلقاتی را شناساسی و متلاشی کند که حملات مرگبار تروریستی را سازماندهی و برای انتحارکنندگان امکانات فراهم میکنند.
بیست و نه حملهی انفجاری و انتحاری مرگبار را که امنیت ملی یاد کرده، تعدادی این حملات بر مراکز دولتی و نظامی صورت گرفته است؛ با توجه به این واقعیت، نگرانی و پرسشهایی در مورد روایت امنیت ملی که دهها حملهی مرگبار سازمانیافتهی داعش را به چند فرد یا حلقات کوچک محدود میکند، قابل تأمل است. جامعه از نهادهای مسؤول و حکومت، انتظار دارد که اقدامات نتیجه بخش و قابل اعتماد را برای مبارزه با گروههای تروریستی و تأمین امنیت داشته باشد و در غیر آن، ممکن نیست که دستآوردهای اندک، قناعت و اطمینان مردم را فراهم کند.