
نزدیک ساعت نه پیش از چاشت امروز چهارشنبه (شانزدهم اسد) انفجاری بزرگ شهرکابل را تکان داد. این انفجار به حدی سنگین بود که در چند کیلومتری آن شیشههای منازل را شکستاند و صدای آن در دورترین نقطهی این شهر شنیده شد. لحظاتی پس از این حادثه، در شبکههای اجتماعی تصویرهایی نشر شد که نشان میداد هدف حمله، حوزهی ششم امنیتی بوده که در کنار غربی جادهی فیض محمد کاتب در نزدیکی مکتب نظامی، در غرب کابل واقع است.
وزارت داخله اعلام کرد که موتر بمبگذاری شده در قراول نخست حوزهی ششم پولیس، انفجار کرده است. این دومین حملهی مشابه انفجاری بر حوزه ششم پولیس بوده که در سالهای اخیر انجام شده است. در ماه حوت سال ۱۳۹۵، دو مهاجم انتحاری طالبان، با موتر بمبگذاری به آن حمله کردند. آن حمله نیز کابل را تکان داد و در چند کیلومتری شیشههای منازل شکسته شد. ده نفر کشته و بیش از صد نفر زخمی برجا گذاشت. حملهی صبح امروز نیز با موتر بمبگذاری شده انجام شد. شدت آن در حدی سنگین بود که صدها متر دورتر، افراد در خانههای شان بر اثر شکستن شیشههای منازل شان، زخمی شدند.
طالبان مسؤولیت این حمله را به دوش گرفته و ادعا کرده اند که به سربازان پولیس تلفات وارد شده است؛ اما خبرنگاران میگویند؛ بیشتر غیر نظامیان در نتیجهی این انفجار، زخمی و کشته شده اند. وزارت صحت عامه تا حالا آمار زخمیها را بیش از صد نفر گفته؛ اما شمار کشته شدگان معلوم نیست.
ذکریا حسنی خبرنگار، لحظاتی پس از این حادثه را در فیسبوکِ خودش چنین گزارش داده است: «۵۰۰ متر از حادثه فاصله داشتم؛ نگاهم ره (را) به سوی انفجار برگشتاندم و دیدم خانهی مان در میان این دود پر از نفرت طالبان گم شده است. در مسیر بازگشتم به سوی خانه، مادران زیادی دیدم که برخی خونین و برخی اشکآلود، ناله میکردند و سراغ فرزندان شان را میگرفتند. پدرانی که ممکن برای نخستین بار در زندگی به دلیل ترس از بیفرزند شدن آه میکشیدند و چیغ میزدند. سربازانی که سراسر خونین و خاکآلود به سوی شفاخانهها حرکت داده میشدند و صدها شهروند دیگری که مات و مبهوت به صحنهی وحشتآفرینی طالبان خیره مانده بودند و سرانجام از میان این همه ناامیدی و وحشت به خانه رسیدم و مادرم را وحشتزده در میان آواری از شیشههای شکسته دیدم.»
این یک روایت از آسیبپذیری غیر نظامیان در پنجصدمتری این انفجار است. این حادثه در جایی صورت گرفته که در اطراف آن صدها خانهی مسکونی وجود دارد. این که وضعیت در پنجصدمتری حادثه روایتی دارد این چنین، وضع و حال خانههای نزدیکتر به حادثه وحشتناکتر و فاجعهبارتر از این است. این انفجار به غیر از کشته و زخمی شدن غیر نظامیان، ترس و ناراحتی روانی را برای بیشتر از پنج میلیون انسانی که در کابل زندگی میکنند، بهوجود آورد، دومین حملهی سنگین و پرتلفات طالبان بود که از آغاز کارزارهای انتخاباتی تا حالا صورت گرفته است.
به تاریخ ششم اسد، دو موتر بمبگذاری شده، دفتر «روند سبز»، سازمانِ مربوط به امرالله صالح معاون اول تیم انتخاباتی «دولتساز» را در شمال کابل، هدف قرار داد. این حمله ۳۰ نفر کشته و بیش از ۵۰ نفر زخمی که اکثریت آنها غیر نظامیان به شمول کودکان و زنان بودند، بر جا گذاشت.
صلح و انتخابات، حملات طالبان را بر مراکز دولتی و بر نظامیان بیشتر کرده است. این گروه روز گذشته نیز مردم را هشدار داد که اگر در انتخابات و کارزارهای انتخاباتی شرکت کنند، کشته میشوند. حکومت مردم را از حملات طالبان اطمینان میدهد؛ اما هیچ تغییری در کارکرد نهادهای امنیتی برای جلوگیری از حملات بمبگذاری و تهاجمی طالبان بهوجود نیامده و احساس نمیشود؛ این وضعیت، سبب شده که مردم تاوان رقابتهای سیاسی و امتیازگیری در صلح و انتخابات را بپردازند.
طالبان تصمیم گرفته اند که از هر وسیلهای حتا با کشتار و انفجار، وضعیت را بحرانی کنند تا مردم از ترس در انتخابات شرکت نکنند. این گروه در کابل نفوذ دارد؛ این روزها اعضای رسمی و هودارانش علنی از برنامههای طالبان با برگزاری نشستهای خبری و صحبت در تلویزیونها حمایت میکنند. احتمال دارد حملات انفجاری و انتحاری در همکاری طالبانی که با مصؤونیت در کابل زندگی میکنند، سازماندهی و انجام شود. حکومت باید نقش این دسته را در حملات طالبان نادیده نگیرد. باید تدابیر جدی امنیتی وجود داشته باشد که عناصر و هواداران طالبان نتوانند به نفع این گروه فعالیت کنند یا زمینهی حملات تروریستی را مساعد کنند.
حالا وضعیت بحرانی و نگرانکننده است. باید بیشتر از پیش به حفظ امنیت مردم توجه شود. اگر وضعیت به حالت عادی نگهداشته شود، امکانات بیشتر وجود دارد که طالبان بتوانند هر روز حملات انفجاری و انتحاری را انجام بدهند.
طالبان گروه تروریستیای است که با جنگ و اعمال تروریستی میخواهد، به قدرت برسد. عملکرد این گروه، از ظهور تا حالا، ثابت میکند که در رفتار و عمل آنها تغییر نیامده است. تلاشهایی وجود دارد که این گروه به نام صلح در افغانستان قدرت بگیرند. این روزها اعمال جنایتکارانهی طالبان نادیده گرفته میشود. اگر سخن از صلح و پایان جنگ است، باید از طالبان تعهد گرفته شود که اعمال تروریستی و حملات انفجاری انجام ندهند. نگرانی بزرگ این است که در عملکرد طالبان تغییر نیامده. چه تضمیمی وجود دارد؛ اگر حالا امریکا و کشورهای قدرتمند جهان جنایت طالبان را با خوشخیالی صلح نادیده میگیرند، در آینده طالبان با چه شیوه حکومت خواهند کرد و چه تضمینی وجود دارد که حاکمیت استبدادی گذشتهی شان را برنگردانند.