مسیر پرپیچ‌وخم صلح؛ طالبان به جنگ مشتاق‌تر اند

صبح کابل
مسیر پرپیچ‌وخم صلح؛ طالبان به جنگ مشتاق‌تر اند

نویسنده: محمدامین رسالت

خبر گفت‌وگوهای صلح طالبان این روزها داغ است و با آغاز سفرهای دوره‌ای زلمی خلیل‌زاد، این موضوع سرخط خبرهای منطقه و جهان قرار می‌گیرد. در میان امواج امیدواری به صلح و نگرانی از تداوم جنگ در افغانستان، برای مردم خسته‌ از جنگ این پرسش مطرح می‌شود که آیا به راستی طالبان اراده‌ی صلح با دولت افغانستان را دارند؟ در آغاز مواجهه به این پرسش، ارائه‌ی پاسخ شاید ساده به نظر برسد؛ اما دریافت پاسخ دقیق‌تر و قریب به یقین آن، نیاز به تحلیل ژرف‌تر دارد که در آن اهداف و خواست‌های طالبان، کنش این گروه در مورد درخواست‌های مکرر کشورهای منطقه و جهان در خصوص کاهش خشونت در میدان جنگ و بررسی خواست‌های جدی دولت افغانستان در گفت‌وگوهای رو در رو با طالبان موشکافی شود.

طالبان گروهی است که استقلال کامل سیاسی ندارد و از سوی کشورها و سازمان‌های مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد. کشورهای حامی و سوءاستفاده‌کننده از این گروه به‌ظاهر مسئله‌ی ایجاد حکومت اسلامی در افغانستان را مطرح می‌کنند و طالبان از این جهت که در مدرسه‌های دینی پاکستان تعلیم یافته‌اند و در این مدرسه‌ها تفسیر افراطی از دین ارائه می‌شود، سر سازش و مدارا با وضعیت کنونی افغانستان را ندارند و برای تغییر این وضعیت، برای راه رسیدن به قدرت می‌جنگند؛ اما چون انگیزه‌ی جنگ در این گروه انگیزه‌ی اعتقادی بوده بر پاداش‌های وسوسه‌آمیز اخروی استوار است و جنگ را به‌عنوان یک وظیفه‌ی دینی و ایمانی خویش به‌ پیش می‌برند، احساس خستگی از جنگ در این گروه به‌وجود نخواهد آمد. بنابراین، به نظر می‌رسد تا زمانی ‌که رهبران این گروه حمایت مالی و تسلیحاتی از حامیان منطقه‌ای خویش برای جنگ‌افروزی دریافت کنند، بی‌وقفه به جنگ ادامه خواهند داد.

اگر این گروه حاضر به اختتام جنگ و گفت‌وگوهای صلح با دولت افغانستان شوند، مسیر گفت‌وگو با خم‌وپیچ‌ها و فراز و فرودهای فراوان همراه خواهد بود؛ زیرا اهداف و خواست‌هایی‌که طالبان برای آن‌ها سال‌ها عاشقانه جنگیده ‌اند، برای ملت و دولت افغانستان قابل قبول نخواهد بود و طالبان این نکته را به‌ضوح تمام درک کرده ‌اند. از این جهت به درخواست‌های مکرر سازمان ملل، امریکا و کشورهای غربی مبنی بر کاهش خشونت تمکین نکرده‌ و به ‌آسانی انعطاف و نرمش در این مورد نشان نخواهند داد. طالبان درک کرده ‌اند که حاکمیت و حکومت این گروه برای مردم افغانستان از مسیر مسالمت‌آمیز ممکن نیست و افزایش خشونت و ایجاد وحشت و دهشت، یگانه نقطه‌ی قوتی است که این گروه با استفاده از آن می‌تواند حکومت خود را بر مردم تحمیل کند. این موضوع یکی از دلایل اساسی عدم پذیرش کاهش خشونت از سوی این گروه است.

رهایی بی‌قید و شرط تمام زندانیان طالب به‌ عنوان پیش‌شرط آغاز مذاکرات صلح طالبان و دولت افغانستان را نیز نمی‌توان با این هدف بی‌ارتباط دانست: طالبان به‌منظور تقویت جبهه‌ها و گسترش جغرافیای جنگ در افغانستان، خواستار رهایی پنج هزار زندانی خویش از بند حکومت افغانستان ‌اند و بر آن اصرار دارند. بی‌تردید رهایی این زندانیان و برگشت آنان به میدان جنگ، در قدرت و قوت این گروه خواهد افزود. به احتمال زیاد طالبان رهاشده از زندان، بی‌درنگ به صفوف نظامیان این گروه خواهند پیوست و با انگیزه‌تر و فعال‌تر از گذشته در مقابل نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان خواهند جنگید.

زخمی‌شدن برخی زندانی‌های رهاشده‌ی طالبان در حمله‌ی این گروه بر پاسگاه‌‌های نیروهای امنیتی در ولایت لغمان این موضوع را تأیید می‌کند؛ چنانچه‌ مجلس سنا نیز در اعلامیه‌ای نگرانی خویش را از پیوستن زندانیان رهاشده به صفوف نظامیان طالب و برگشت مجدد به میدان جنگ ابراز کرد. توافق صلح طالبان و امریکا از دید رهبران این گروه یک پیروزی بزرگ و فتح مبین پنداشته می‌شود که در اثر جنگیدن و بالادستی در میدان جنگ به دست آمده‌ است؛ بنابراین، تمام این مقدمه‌‌چینی‌های طالبان زیر نام گفت‌وگوهای صلح، زمینه‌سازی برای خروج نیروهای امریکایی و متحدان غربی‌اش از افغانستان خواهد بود و با خروج زودهنگام و بی‌برنامه‌ی این نیروها، طالبان خود را یکه‌تاز میدان جنگ خواهند دید. هنوز هم رهبران این گروه بر این باور اند که با خروج نیروهای بیرونی، پیروزی این گروه در میدان جنگ قطعی خواهد بود. از این جهت به آسانی و به‌شکل واقعی به میز مذاکره با دولت افغانستان حاضر نخواهند شد.

در نقطه‌ی مقابل، از اظهارات مقام‌های سیاسی دولت افغانستان معلوم می‌شود که دولت افغانستان، به امید ادغام طالبان در نظام کنونی و حفظ دست‌آوردهای ۱۹ سال گذشته، با گفت‌وگوهای صلح هم‌سویی نشان داده و برای آن برنامه‌ریزی می‌کنند؛ چنانچه رییس‌جمهور غنی در سفر روز چهارشنبه (۱۸ سرطان) خویش به ولایت کاپیسا، این موضوع را با صراحت بیان کرد که وظیفه‌ی او به‌عنوان رییس‌جمهور، جذب طالبان در درون نظام جمهوری اسلامی است و این کار را خواهد کرد؛ اما بعید به نظر می‌رسد که طالبان تن به ادغام به نظام جمهوری و پذیرش ارزش‌های دموکراتیک بدهند. از دید طالبان دموکراسی، حقوق بشر، تساوی حقوق زن و مرد، آزادی بیان و فعالیت‌ آزاد رسانه‌ای، مفاهیم وارداتی دنیای غرب‌ است و ارزش‌های اسلامی، بر اساس قرائت افراطی آن‌ها از دین، ظرفیت سازش با آن‌ها را ندارد و طالبان با آن‌ها هرگز کنار نخواهند آمد.

برای دولت افغانستان اما این ارزش‌ها، ارزش‌های بنیادی به حساب می‌آید و به‌آسانی قابل معامله نخواهد بود. مهم‌تر از همه مشارکت نسبی اقوام مختلف در نظام کنونی قابل اهمیت است؛ ارزشی که سال‌های سال مردم افغانستان برای به دست‌آوردن آن در دوره‌های مختلف تاریخ قربانی داده ‌اند؛ اما گروه طالبان ظرفیت ایجاد حکومت همه‌شمول و تحمل تداوم آن را نخواهد داشت و فراتر از قوت و ظرفیت این گروه، کشورهای حامی این گروه نیز چنین فرصتی را با آنان نخواهند داد؛ زیرا این فرض با منافع و رقابت‌های منطقه‌ای آنان در تضاد قرار خواهد گرفت.

از طرف دیگر، اگر طالبان حاضر به پذیرش ادغام و سهم‌گرفتن در حکومت افغانستان نشوند، جنگ در افغانستان به‌احتمال زیاد دوام خواهد کرد و حکومت رییس‌جمهور غنی برای حفظ موقف و جایگاه خویش دست‌کم این جنگ را به‌ اشکال مختلف تداوم خواهد بخشید و لکه‌ی واگذاری افغانستان به طالبان را به‌آسانی متقبل نخواهد شد؛ چنانچه حامد کرزی در روزهای اخیر حکومت خویش حاضر به امضای پیمان استراتژیک امریکا با دولت افغانستان نشد و این کار را کسر شأن برای حکومت خویش می‌دانست و نامزدان ریاست‌جمهوری دور جدید، برای گرفتن امیتاز از امریکا وعده‌ی امضا دادند و چنین شد. نقش مشابهی را حکومت رییس‌جمهور غنی در رابطه با آوردن طالبان به قدرت به فرضِ بن‌بست رسیدن گفت‌وگوهای صلح بازی خواهد کرد.

حاصل سخن این‌که موانع‌ و چالش‌های مسیر رسیدن به صلح فراوان است. از یک طرف طالبان به‌آسانی حاضر به ادغام در نظام کنونی و پذیرش ارزش‌های دموکراتیک نخواهند شد؛ چیزی ‌که حکومت افغانستان با تمام توان از آن دفاع خواهد کرد. از طرف دیگر مردم و دولت افغانستان حاضر به پذیرش حاکمیت و حکومت طالبان نخواهند بود؛ چیزی‌که طالبان به امید و انگیزه‌ی رسیدن به آن هم به میز گفت‌وگو می‌نشینند و سر موافقت یا عدم موافقت با طرف‌های دخیل تکان می‌دهند و هم در میدان‌های جنگ خود را در آستانه‌ی صعود به سکوی پیروزی دیده عاشقاته می‌رزمند.