
نویسنده: ویلیام راجر، رییس پالیسی انستیتوت چارلی کوچ
منبع: نیویورکتایمز
برگردان: ابوبکر صدیق
جو بایدن رییسجمهوری ایالاتمتحدهی امریکا با یک راهبرد از پیش تعریفشده در سیاست خارجی امریکا مواجه است: سال گذشته ایالاتمتحدهی امریکا توافقنامه را در دوحه قطر با طالبان به امضا رساند. به اساس این توافقنامه امریکا تعهد کرده است که تا اول ماه می سال روان میلادی، تمام نظامیان خود را از افغانستان بیرون میکند. طالبان نیز وعده سپردهاند که افغانستان دوباره به مرکز تروریزم بینالمللی مبدل نمیشود که منافع امریکا را تهدید کند.
در حال حاضر نزدیک به ۶۴ روز تا ماه می – روزی که به اساس توافقنامه (امریکا و طالبان) تمام نیروهای امریکایی باید افغانستان را ترک کنند – باقی مانده است.
کسانی که موافق به امضای توافقنامه با طالبان و خروج نیروهای امریکایی نبودند، خواهان حفظ نظامیان در جنگ افغانستان هستند. استدلال آنان است که خروج نیروهای امریکایی از افغانستان برنامهی مبارزه با تروریزم را در این کشور با شکنندگی مواجه میکند، دولت شکنندهی افغانستان را تضعیف کرده و ارزشهای نیمبند ما که در سالهای گذشته به دست آمده است را تهدید میکنند.
احتمال دارد که جو بایدن این دیدگاه – نگرانیها را رد کند و برنامهی خروج در ماه می عملی کند. برنامهی خروج کامل نظامیان از افغانستان راهبردی است که مزیتهای زیادی برای امریکا دارد؛ زیرا منافع امنیتی امریکا، طرفدار ادامهی حضور نظامی این کشور در افغانستان نیست.
حفظ نیروهای نظامی در افغانستان و دور زدن زمان نهایی خروج نیروهای در ماه می، طالبان را دوباره به میدانهای نبرد میکشاند و دوباره درگیر یک جنگ بینتیجه میشویم؛ چنانچه این جنگ تا هنوز بیش از ۲ تریلیون دالر هزینه مالی برداشته و ۲۴۰۰ سرباز امریکایی در آن جان باختهاند.
به نیت هدف قرار دادن شبکه و نهادهای تروریستیای که قابلیت صدمه زدن به امریکا را داشته باشد، نیازی به ایجاد پادگان و حضور نظامی در آن کشور –افغانستان- نیست.
در کنار آن، با امضای توافقنامه با طالبان، ما میتوانیم امنیت بهتر برای خود ایجاد کنیم. بدون کدام اشتباهی و بهصورت واضح برای طالبان و حامیان پاکستانیشان تفهیم کنیم؛ اگر آنان – طالبان و حامیانشان – توافقنامه را نقض کنند و حملات تروریستی از خاکشان در برابر ما انجام شود، با پاسخ و حملات سنگین نیروهای امریکایی مواجه خواهند شد.
اگر طالبان بازهم روی تحرکات خود پافشاری کنند، ایالاتمتحدهی امریکا تصمیم را به مردم افغانستان واگذار خواهد کرد که در مورد سرنوشت آیندهی کشور خود تصمیم بگیرند.
تجربه دو دهه گذشته به ما آموخته است که خروج نیروهای امریکایی به اساس یک آگاهی است؛ چون برای اعمار روند سیاسی و اجتماعی افغانستان بدون طالبان، فراتر از تحلیل ما بوده است.
اگر رییسجمهور جو بایدن برای حفظ نیروها در افغانستان تصمیم بگیرد، این روی روند گفتوگوهای صلح تأثیر دارد و این پیام را به دولت افغانستان میرساند: با تمام هزینههای هنگفت، ما از شما حمایت میکنیم، در حالی که این کشور در بخش مبارزه با تروریزم و فساد موفق عمل نکرده است.
این رویکرد اعتبار جهانی ما را نزد طالبان به پرسش مواجه میسازد و سنگر را برای گروه تروریستی داغتر میکند. خروج نیروها بدون اینکه با طالبان در میان گذاشته شود، روند خشونتها و حملات و کشتهها را افزایش دهد.
ادارهی بایدن ممکن است که به دلیل هراس و ادعای موجود، خروج کلی نظامیان را دور بزند؛ اما ممکن است این به مثابهی از دست دادن فرصت برای افغانستان باشد.
امریکاییها از رییسجمهوری حمایت خواهند کرد که برنامهی خروج نظامیان را روی دست بگیرد. بهصورت ویژه دوسوم مردم عام امریکا از آن حمایت میکنند.
در نظر نگرفتن توافقنامهی خروج نیروها، ادارهی بایدن را با انتقاد شدید از جمهوری خواهان نیز مواجه میکند. کسانی که در زمان دونالد ترامپ خواستار پایان دادن به جنگهای بیفرجام شدند.
اگر بایدن تصمیم به حفظ نیروها در افغانستان بگیرد، انتقاد شدید از جمهوریخواهان را بهدنبال خواهد داشت. چنانچه در ۱۹۹۳، زمانی که رییسجمهور بیل کلینتون نیروهای بیشتر به سومالیا اعزام کرد و یا رییسجمهور اوباما در زمان حاکمیتش به لیبیا فرستاد.
اگر اکنون تصمیم خروج نظامیان از نگاه سیاسی مشکل به نظر میرسد، رییسجمهور بایدن ممکن است سال ۲۰۲۴ را در نظر داشته باشد. در آن صورت او نیز مانند دونالد ترامپ که در سال ۲۰۱۹ تصمیم گرفت تا به جنگهای نافرجام نقطهی پایان بگذارد و سربازان را به خانه برگرداند، موردنقد شدید مردم امریکا قرار گرفت.
آقای بایدن با فرستادن نیروهای بیشتر در ۲۰۰۹ به افغانستان مخالفت کرد و در جریان کارزارهای انتخاباتی به خبرنگار «سیبیاس» گفت؛ این مکلفیت او نبود تا سربازان امریکایی را در یک مسیر خطرناک بفرستد که حقوق بشر در افغانستان مصون بماند. این سخنان به آن میماند که مردم امریکا از رییسجمهور بایدن انتظار دارند تا جنگ را مسئولانه پایان دهد.
«سارا کروکا»، استاد سیاسی در دانشگاه مریلند، در کتاب اخیرش– سیاست بومی از پایان جنگها – گفته است: «رییسجمهور، رهبر کارکشتهای است و ازنظر عامهی مردم البته مسئول تنشها اخیر شناخته میشود. البته او در یک بزنگاه زمانی قرار گرفته تا به تنشها پایان دهد و با یک جنگ هزینهبردار و ادامهدار مواجه است.»
اگر رییسجمهور بایدن تصمیم بگیرد که توافقنامه خروج نیروها را عملی نکند، او وارد فاز جدیدی از جنگ با گروه طالبان خواهد شد. طالبان حملات خود را دوباره علیه نیروهای امریکایی آغاز خواهند کرد و ما دوباره وارد یک دایرهی جنگ خونین که از گذشتگان به ما به میراث گذاشته شده، خواهیم شد.
رییسجمهوری ممکن است استدلال کند که ما باید روی اهداف بزرگ خود که ریشهکن کردن القاعده در افغانستان است، بیشتر تأمل کنیم. اسامه را کشتیم و طالبان را وادار به گفتوگو کردیم و درنتیجه توافقنامهی دوحه به دست آمد. بایدن دو انتخاب دارد؛ برنامهی خروج ترامپ را عملی کند یا جنگ بایدن را به دوش بکشد و تصمیم دقیق معلوم دار است.