نویسنده: سید نورالله عالمی
با توجه به تحقيقات مربوط به قربانيان جرائم، زنان ترس بيشترى نسبت به مردان از احتمال قربانى شدن دارند. بيشتر اين تحقيقات در مورد جرائمى است كه در محيطها و اماكن عمومى صورت گرفته است كه مردان حضور بيشترى نسبت به زنان دارند و نمايانگر قربانى شدن در محيطهاى خانگى نيستند. قربانى شدن زنان در محيطهاى غير خانگى شيوهی زندگى آنان را تحت تأثير قرار داده و در صدد اجتناب از موقعيتهايى استند كه ممكن است قربانى شوند. ترس آنان ممكن است در اثر عوامل عينى مانند شبهنگام بيرون از خانه بودن و يا در اثر عوامل ذهنى مانند احساس ناامنى باشد. طبق نتايج مطالعات، بزرگترين موارد جرائم عليه زنان در محيطهاى غير خانگى (هرزهنگارى) يا سوء استفاده از بدن زنان در فروش كالا، استفاده از زيبايى زنان در فروش لوازم آرايشى و بهداشتى، استفاده از زنان در پسزمینهی آهنگها، تجاوز به عنف و نگهدارى زنان به همراه نوزادان شان در زندانها است.
هرزهنگارى پديدهاى است كه به وسيلهی آن زنان طعمههاى جنسى توليدكنندگان كالاهايى نظير پوشاك و لوازم تزئينى و آرايشى و مصرفكنندگان اين كالاها استند. در هرزهنگارى از لطافت و زيبايى زنان به عنوان وسيلهاى براى تبليغات تجارى در رسانههاى ديدارى، روزنامهها، مجلهها و بعضا در اماكن عمومى سوء استفاده مىشود. هرزهنگارى يا سوء استفاده از زنان را در يك دههی اخير ما در افغانستان به شكل وسيع آن شاهد بوديم. استفاده از زنان زيبا به خاطر جلب توجه بينندهها در برنامههاى تلويزيونى و رسانههاى ديدارى، استفاده از زنان در آهنگها، استفاده از زنان براى تبليغات رُب، انرژى و نوشابهها، همچنان استفاده از زنان خوشاندام براى فروش لباسها و لوازم آرايشى. موارد بالا مصداقهای بارز جرائم عليه زنان در محيطهاى غير خانگى است كه از زنان در محيط خارج از خانه قربانى ميگيرد.
چرا در هرزهنگارى و تبليغات تلويزيونى بيشتر از زنان استفاده ميشود تا مردان؟
طى تحقيقات روانشناسان اجتماعى، بدن زنان در مقايسه با بدن مردان پيامهاى متفاوتى منتقل كرده و از آن تفسيرهاى متفاوتى مىشود. «بار»، روانشناس غربى، ميگويد که تصاوير بدن مردان پيام كاملا متفاوتى در مقايسه با تصاوير بدن زنان منتقل مىكنند. تصاوير برجسته كه بدن جنس مذكر را به نمايش مىگذارد، آرمانهاى مردانه، قدرت و يا تناسب اندام را بيان مىكند؛ در حالى كه تصاوير بدن زنان با پوششهاى غير متعارف در رسانههاى ديدارى، روزنامهها، مجلهها و يا در انظار عمومى براى نگاه كردن به عنوان زيبا و زيبايى در چشم نظارهگر است.
با به نمايش گذاشتن زنان يا به تصوير كشيدن تصاوير آنان، توليدكنندگان كالا با قربانى کردن جنسى زنان در تبليغات تجارى، مصرفكنندگان كالا را دعوت مىكنند تا به زنان از روى ميل و هوس بنگرند؛ در نتيجه زنان به عنوان قربانيان جرائم يقه سفيدان به صورت يك شىء براى ديدن در مىآيند و تصاوير اندامهاى آنان در معرض نمایش قرار مىگيرد تا نظر تماشاچى را به كالاهاى مورد نظر جلب كند. به هر عضو از بدن زنان در بارهی اين كه براى فروش چه محصولاتى مناسب است تا جلوه يا احساس آن بيشتر شود توجه، مى شود. از اين ديدگاه، قربانى شدن زنان به گونهاى است كه هزليات جنسى، زنان را به شكل اشيای جنسى براى مردان درمىآورد كه به گرايشهاى جنسى مردان خدمت مىکنند.
متأسفانه زنان بدون اين كه متوجه اين موضوع شوند، همهروزه از اين ناحيه آسيب ميبينند، و با پای خود به طرف قربانگاه ميروند.
بحث عمدهى ديگر در قسمت قربانى زنان بيرون از خانه، اين است كه زنان در جرم تجاوز به عنف قربانى شناخته شده اند و از اين نوع جرم بسيار در هراس استند. اين جرم مىتواند در خيلى موارد شنيع باشد؛ زيرا مردان متجاوز به زنان مورد تجاوز يا بر قربانيان خود شكنجه و صدمات شديد تحميل مىكنند.
بحث خيلى عمده و اساسى ديگر در قسمت قربانى زنان در محيطهاى غير خانگى، بحث زنان زندانى است. چندى پيش گزارشهایی در صفحات اجتماعى دستبهدست ميشد كه مسؤولان زندان پلخرخى زنان زندانى را در بدل پول به خاطر استفادهی جنسى زندانيان مرد در اين زندان در اختيار آنها قرار میدهند.
جامعهشناسان در مورد زنان به عنوان قربانيان جرائم به زندانى شدن زنان نيز پرداخته اند. آنها به اين باور استند که زندانيان زن به ندرت به علت ارتكاب جرائم خشونتآميز محكوم شده اند. به علاوه، آن گونه كه در آمار رسمى آمده، جرائم زنان عمدتا كوچك است.
با توجه به اين كه يكى از اهداف مجازات زندان، درمان، بازپرورى و توانبخشى مجرمان است، با تأكيد بر اين اهداف، شواهد تجربى بيانگر آن است كه در جرائم كوچك، حتا در در مورد مردان، زندان نتوانسته است به اين اهداف دست يابد و به همين منظور جامعهشناسان و جرمشناسان مجازات جايگزين زندان نظير مراقبت در خانه را براى جرائم كوچك پيشنهاد مىكنند. در تحقيقات متعدد در بارهی زنان در نهادهاى جزايى، استدلال شده، زندان براى خلافكاران زن جاى مناسبى نيست. زنان بيش از مردان در زندان سختى مىكشند؛ زيرا در مدت زندان از زندگى خانوادگى محروم و از فرزندان خود جدا استند.
در ضمن افزايش زندانيان زن در زندانهاى مؤقت و دائم مشكلات فراوانى را به وجود آورده است. يكى از اين مشكلات موبوط به زنانی است كه بچههاى نوزاد داشته و يا حامله استند و مجبور اند نوزادان خود را تا مدتى در زندان تحت مراقبت خود نگه دارند. در اين موارد بچههاى زنان محبوس نيز به همراه مادران شان قربانى جرائم و شرايط اجتماعى استند. بچههاى زندان قربانيان پنهان جرائم والدين اند. آنان از يك زندگى باثبات خانوادگى محروم بوده و ممكن است در آينده از الگوىهاى رفتارى مجرمانهی والدين خود تبعيت كنند.
به طور كلى تمركز بر زنان به عنوان قربانيان جرم به اين امر منتهى شده كه زنان قربانيان و مردان مرتكبان جرم مطرح مىشوند. از اين ديدگاه، زنان تحت سيطرهی برترى مردانگى قرار دارند؛ مردان افراد قوى و مسلط و زنان افراد آسيبپذير، ضعيف و ترسو قلمداد مىشوند.