«با آمدن طالبان باید فاتحه هنر را در افغانستان بخوانیم؛ طالبان به هنر هیچ بهایی قایل نیست. من با آمدن طالبان نگران آیندهام استم؛ طالب هیچگاهی به زنان اجازه کار کردن بیرون از خانه را نمیدهد. نگران سیاست آشفته افغانستان استم که قربانی این سیاست ما زنان استیم.»
این را رحیمه همدرد، دانشجوی دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه کابل میگوید. این روزها که حرف صلح با طالبان و سهیم شدنشان در قدرت سیاسی در پیش است، رحیمه نگران آیندهی کاریاش شده است. او میگوید که اگر با طالبان صلح شود، زنان نمیتوانند روی پردهی تلویزیون بیایند. رحیمه که مشغول فراگیری رشتهی تیاتر است، نمیداند که با آمدن طالبان به پایتخت، آیا میتواند در این بخش کار کند یا خیر؛ چیزی که این روزها او را بیشتر از هر چیز دیگری آزار میدهد.
نگرانی زنان از آمدن طالبان، بیشتر برمیگردد به اینکه؛ در زمان حاکمیت پنجسالهی این گروه در افغانستان، زنان از بیشتر حقوق بشریشان محروم بودند. در زمان حاکمیت طالبان، زنان حق آموزشوپرورش، حق کار و حقوق سیاسی نداشتند.
پس از سرنگونی طالبان و رویکار آمدن نظام نو، زنان به حقوق هرچند اندک اما مهمی دست یافتند. در این دوره، زنان از چهاردیواری خانهها آزاد شدند، حقوق زنان در سندهای حقوقی ملی –قانون اساسی و سایر قانونها- جای گرفت. زنان توانستند حق آموزشوپرورش، حق کار در بیرون از خانه و حتا به حقوق سیاسیشان دست یابند؛ توانستند از حق انتخاب کردن و انتخاب شدن برخوردار شوند.
اکنون که دولت افغانستان با گروه طالبان در تلاش رسیدن به صلح است، زنان نگران آناند که با توافق با طالبان، اینهمه دستآوردهایشان را ازدستداده و دوباره زندانی خانگی شوند.
مروه امانی -باشندهی کابل- میگوید: «من بهعنوان مادری که در این کشور زندگی میکنم و شوهرم را در جنگ با طالبان ازدستدادهام، صلح با طالبان را بدون در نظر گرفتن حقم، نمیپذیرم.» او میگوید که؛ اگر با آمدن طالبان، دخترانش از آموزش محروم شوند، همانگونه که خودش در زمان حاکمیت این گروه شده بود، صلح با طالبان را بیارزش میداند. «در یک کشور باید حقوق مرد و زن بهطور مساویانه در نظر گرفته شود. پس از مرگ شوهرم نانآور خانه بودم و تمام سختی را بهتنهایی کشیدم. نمیخواهم دوباره به عقب برگردم و هیچ سهمی از حق یک شهروند نداشته باشم.»
کلانترین نگرانی زنان از روند صلح بحثهای پنهانیای است که در پشت پردهی میز گفتوگوها انجام میشود؛ زنان افغانستان هنوز نمیدانند که در صورت توافق با طالبان، چه تصمیمی در موردشان گرفته میشود. زنان افغانستان، هنوز هم نگرش طالبان را زنستیزیانه میدانند و به باور بسیاری از زنان، دیدگاه طالبان رویهمرفته و در پیوند به آنها هیچگونه تغییری نکرده است.
فهیمه رسولی، فعال حقوق زنان، به صبح کابل میگوید: «صلح در نخست نیازمند یک تضمین برای قطع خونریزی است. اگر بخواهیم حرفی از صلح بزنیم اول باید به افغانکشی، قتل و خونریزی نقطهی پایان بدهیم. هنوز ما در یک خونریزی به سر میبریم؛ هنوز که در گوشهکنار افغانستان زنان قربانی میشود.»
بانو رسولی نقش زنان را در روند صلح افغانستان، نقشی نمادین دانسته و میافزاید: «زنانی که در گفتوگوی صلح با طالبان شرکت کردند، نتوانستند از زنان افغانستان نمایندگی کنند. در این دور گفتوگو، جایگاه زنان هنوز مشخص نشده که زنان در کجای این گفتوگوها قرار دارند.»
او خطاب به طالبان میگوید که آنها باید بدانند که زن افغانستانی امروز، زن بیست سال پیش نیست و از حقش ساده نمیگذرد.
این در حالی است که پنج زن- فوزیه کوفی، فاطمه گیلانی، شهلا فرید، حبیبه سرابی و شریفه زرمتی- در گروه گفتوگوکنندهی صلح دولت افغانستان عضویت دارند.
زندگی در دورهی حاکمیت گروه طالبان و ستمهایی که در این دوره بر زنان رفته، سبب شده است که زنان از آمدن طالبان و صلح با این گروه در هراس باشند؛ شهروندان زن افغانستان از این میترسند که آزادیشان دوباره به برقع و شلاق منتهی شود.
شمار زیادی از زنان، در آغاز گفتوگوهای صلح با طالبان، با روشهای گوناگونی نگرانیشان را از نابودی دستآوردهای دو دههی گذشتهشان بازگو کردند؛ شماری با راهاندازی هشتک «ما به عقب برنمیگردیم» در شبکههای مجازی و شماری هم با ریختن به خیابانها.
پس از امضای توافقنامهی صلح امریکا-طالبان، شماری از فعالان حقوق زن در هشتم مارچ سال پار در برلین –پایتخت آلمان- با شعار «نه به سنگسار» از احتمال بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان بیزاری خودشان را ابراز کردند و یکپارچگی و همبستگیشان را با زنانی که در افغانستان زندگی میکنند، اعلام کردند.
همینگونه، شبکهی زنان افغانستان، در یک کنفرانس خبری در کابل با نشر اعلامیهای نگرانیاش را از آمدن طالبان اعلام کرده است. در بخشی از این اعلامیه آمده است: «زنان افغان بیش از ۵۰ درصد جمعیت افغانستان را تشکیل میدهند و باید نقش و سهمشان در تصمیمگیریهای کشوری و مذاکرات صلح افغانستان فراموش نشود. سهم زنان باید متناسب با جمعیتشان در گفتوگوی صلح نیز محاسبه گردد.»
زنان افغانستان این را حق خود میدانند که در رویدادهای سرنوشتساز کشور؛ مانند روند ملی صلح، سهم فعال و مؤثری داشته باشند، حقوق بشریشان در گفتوگوهای صلح بهعنوان اصل بدون برگشت در نظر گرفته شود.
گسترش تروریزم و بدتر شدن وضع امنیتی افغانستان، حضور کمرنگ زنان در حکومتهای محلی و نبود سازوکار پشتیبانی از زنانی که کار میکنند، بخشی از چالشهایی است که روند مشارکت سیاسی زنان را در افغانستان متأثر کرده است.
زهرا سروری -خبرنگار- از نگرانیاش در رابطه به گفتوگوهای صلح، میگوید: «طالبان که شنیدن موسیقی را حرام میدانند و اجازهی بیرون رفتن زنان را بدون محرم نمیدهند؛ در هیچ صورت اجازه ظاهر شدن زنان را در پردهی تلویزیون نخواهند داد.»
زنانی که درگیر خبرنگاری و کار رسانهای استند، بهدلیل باورهای سنتی طالبان و شناخت بیشتر از دیگر زنان از طالبان، بیشتر از زنان دیگر نیز نگران آمدن طالبان استند. سروری میگوید: «صلحی که در آن صدای خبرنگار خاموش شود، برای هیچ زن افغان قابلقبول نیست. زنان افغان صلح میخواهد، اما نه به هر قیمتی.»
خانم سروری، آزادی بیان را از مهمترین دستآوردهای افغانستان در دو دههی گذشته میداند که به هیچ رو نباید برای صلح با طالبان از آن گذشت.
در بیشتر از شش ماه گذشته که گفتوگوهای صلح با طالبان جریان دارد، در کنار سایر شهروندان، زنان بیشتر نگران ازدستدادن حقوق بشریشان استند؛ زنان افغانستان نمیخواهند، حق آموزشوپرورش، حق کار در بیرون از خانه و در کل حقوقی که در قانون اساسی ۱۳۸۲ به دست آوردهاند را از دست بدهند؛ آنچه که صلح با طالبان ترس آن را به جان زنان افغانستانی انداخته است.