به افزایش حملههای تروریستی در افغانستان، دوشنبهی هفتهی گذشته(۱۲عقرب) مهاجمان مسلح وارد دانشگاه کابل شده و با هفت ساعت درگیر با نیروهای امنیتی، ۲۲ نفر که بیشتر شان دانشجو بودند را کشته و ۲۷ تن دیگر را با ضرب گلوله زخمی کردند.
هرچند تا اکنون مشخص نشده است که تروریستان از چه طریقی وارد دانشگاه کابل شده اند؛ اما روایتهای مختلفی از واردشدن آنها به دانشگاه وجود دارد که نمایانگر خلاهای امنیتی این دانشگاه است. نکتهی مشترک همهی روایتها کمک نیروهای امنیتی، استادان دانشگاه و یا دانشجویان با مهاجمان است. شماری از دانشجویان، یکی از استادان این دانشگاه؛ فیض زلاند را متهم به آوردن تروریستان به درون دانشگاه میکنند. سیما نظری، دانشجوی سال چهارم این دانشگاه میگوید: «به دیدن دوست زخمی خود رفته بودم و د بین اونا گفته میشد، استاد زلاند اوناره داخل آورده و بعد از ختم درس استاد، حمله شروع شده بود.»
شماری از دانشجویان دانشگاه کابل، نیروهای محافظتی دروازههای دانشگاه را متهم به همکاری با مهاجمان میکنند. آنها از نبود تلاشی دقیق شکایت داشته میگویند که امکان ورود افراد بیرونی به داخل دانشگاه به سادگی مهیا است؛ نه تنها این؛ بلکه امکان آوردن وسایل ممنوعه در داخل این دانشگاه نیز کار چندان سختی نیست.
از سویی هم احمدضیا نیکبین، استاد فلسفه در دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه کابل، با انتفاد از دولت میگوید: «چرا استاد را مورد بازجویی قرار نمیدهند؟»
بیشترین انتقادها در بخش تلاشی زنانه است. شگوفه ابراهیمی، دانشجوی این دانشگاه میگوید که او حتا گاهی دیده که شماری از دانشجویان پسر با استفاده از همصنفان دختر شان، وسایلی ممنوع، شبیه کمره را به دانشگاه آورده باشند. این نشان میدهد که اگر دختران خود شان بخواهند چیزی را به درون دانشگاه بیاورند، برای شان آسانتر است و هیچ تضمینی وجود ندارد که دختران نیز آله دست تروریستان قرار نگیرد.
عبدالنصیر موحد، نویسندهی کتاب افراطیت در دانشگاه کابل، به این نظر است که دخترانی که تحت تاثیر تبلیغات افراطی قرار میگیرند و قرار گرفته اند؛ نه تنها آلهی دست قرار میگیرند؛ بلکه خود شان عملا در انجام حملات کمک میکنند.
سیما نظری نیز میگوید: «پنجشنبهها و جمعهها هیچ درست تلاشی نمیشویم؛ نمیدانم چرا؟» در صورتیکه باشندهگان خوابگاه که بالغ بر دو هزار دانشجو میشود، در طول سمستر همیشه درون دانشگاه بودوباش دارند.
شماری از دخترانی که در خوابگاه دانشگاه زندگی میکنند، به روزنامه صبح کابل گفته اند که با آن که هراس چندانی از حمله بر این خوابگاه را ندارند؛ اما آن را دور از احتمال نمیدانند؛ چون در ورودی این خوابگاه تنها کارتهای دانشجویان دیده میشود و کسی را تلاشی نمیکنند. گفتنی است که اگر دست تروریستان به خوابگاههای دانشگاه کابل، به خصوص بخش دخترانهی آن برسد، ممکن است جنایت فراموش نشدنیای را خلق کنند.
از سویی هم خوابگاه پسرانهی این دانشگاه بیشتر در خطر مورد سوی استفاده قرار گرفتن ترویستان است. موحدی با آن که خوابگاهها، به خصوص خوابگاه پسرانهی این دانشگاه را مرکز رشد افراطگرایی میداند- که دانشکدهی شرعیات استفادهی اعظمی را از آن میبرد- میافزاید: «با مجهزشدن سیستم بایومتریک، در ۲۴ساعت شاید گاهی دانشجویانی که وارد خوابگاه میشوند، تلاشی شوند؛ اما در طول روز، هفته و ماه، خلاهایی در زمان غذاخوردن، نمازخواندن صبح، شام و یا زمان دیگری، وجود دارد و دانشجویانی با گرایشهای تندروانه، میتوانند مواد لازمهی شان را وارد خوابگاه ببرند. پنجرههای طبقههای اول این خوابگاه نیز چینین فرصتی را برای دانشجویانی که گرایشهای افراطی دارند، مهیا میکند.
فراتر از بحث خوابگاهها، مساجد، مکاتب و ساختمانهایی که چسبیده به دیوار محوطهی دانشگاه کابل ساخته شده است، امکان دیگری را برای انجام حملههای تروریستی فراهم میکند که اگر جدی گرفته نشود، ممکن است مورد سوی استفادهی تروریستان قرار بگیرد.
با وجود همه احتمالات، انتقاد اصلی در رابطه به حمله بر دانشگاه کابل، مربوط به نیروهای امنیتی میشود. انتقادها از نبود دقت در تلاشی گرفته تا به مدیریت سطح بالای رهبری وزارت داخله میرسد.
عتیقالله امرخیل، آگاه امور نظامی میگوید: «رهبری نادرست چنین نتیجه را دارد. در تجربهی چندینسالهی خود به عنوان نظامی، هرگز چنین چیزی را ندیده بودم.» او برای جلوگیری از چنین حملاتی در داخل دانشگاه به وزارت داخله و ریاست دانشگاه کابل پیشنهاد میکند که افراد مسلکی را در محافظت از دانشگاه بگمارند و سیستم سارندویی که در گذشته به کمک دانشجویان وجود داشت از سر گرفته شود. در کنار این کارها، کوشش شود در دانشگاه وحدت عمل و نظر ملی شکل بگیرد.
در همین حال، محمد کریم امیرزی، ریس مرکز ملی آموزش حقوقی دانشگاه کابل، از اقداماتی برای بهترشدن امنیت دانشگاه کابل خبر میدهد که طی آن دروازههای این دانشگاه مجهز با تجهیزات الکترونیکی شده و کمرههای امنیتی در سطح این دانشگاه نصب خواهند شد؛ بر علاوه یک کندک محافظتی که قبلا وجود داشت و در این اواخر لغو شده بود، دوباره برخواهد گشت.
او در قسمت تدابیر امنیتی کوتاهمدت فعلی میگوید که تلاشیها در دروازههای دانشگاه کابل جدی شده است. با این حال دیبا، دانشجوی دانشکده هنرها، میگوید: «در تلاشی فقط کارت را میبینند و بیک را تلاشی نمیکنن.» او اضافه میکند که هیچ تغییری در تلاشی دروازهی دانشگاه نیامده است.
در کنار خلاهای امنیتی، شماری از دانشجویان و استادن این دانشگاه که روزنامهی صبح کابل آنها گفتوگو کرده است میگویند که بدون همکاری نیروهای امنیتی، استادان و یا دانشجویان، وقوع چنین حملهای در دانشگاه ناممکن است. از سویی هم شماری به این نظر اند که دانشکدهی شرعیا کابل نیز میتواند عامل حمله بر دانشگاه کابل باشد. عبدالبصیر موحد، نویسندهی کتاب «افراطگرایی در دانشگاه کابل» در پیوند به حملهی اخیر بر دانشگاه کابل به این نظر است که احتمال همکاری شماری از استادان و دانشجویان با تروریستان بسیار بالا است؛ برخی دانشجویان، دید کاملا منفی در رابطه به دختران و پسران دارند که آنها را «واجبالتادیب» میدانند و دانشجویان دانشکدهی شرعیات و حامیان این دانشکده از عاملان اصلی و درجهیک میباشند. او دانشکدهی شرعیات را عامل اصلی حملههای تروریستی خوانده و میافزاید که افرادی از میان استادان شرعیات، عملا علیه گروه قومی و مذهب مشخصی تبلیغات کرده، فتوا داده و اعلان جهاد کرده اند.
همینطور احمدضیا نیکبین، استاد فلسفه در دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه کابل، میگوید که ممکن است در همه دانشکدههای این دانشگاه، افرادی با گرایشهای تندروانهی دینی و مذهبی وجود داشته باشد؛ اما این گرایشها در دانشکدهی شرعیات نسبت به دیگر دانشکدهها بیشتر است.
او میافزاید: «به چشم خود ضدیتهای بسیار شدید دینی را در رابطه به مسایل علمی از سوی استادان و دانشجویان این دانشگاه دیده ام.»
هرچند گروه داعش، مسوولیت حمله بر دانشگاه کابل(۱۲عقرب) را به عهده گرفت؛ اما دولت افغانستان گروه طالبان را مسوول این حمله میداند.