در سه روز عید قربان بیشترین صدایی که از شادی کودکان در کوچههای کابل به گوش میرسید، صدای مهیب انفجار ترقههای بود که حالا دیگر تبدیل شده اند به اسباب بازی رایجی در دست کودکان پایتخت که با فرا رسیدن روزهای عید و شادی در بین کودکان کابل رواج بیشتری پیدا میکند.
عصر روز گذشته برای دید و بازدید عیدانه به یکی از کوچههای غرب کابل که معروف به کوچه کله پزان است رفتم تا به یکی از آشنایان سری بزنم. جنب و جوش کودکانی که در این کوچه سرگرم بازیهای کودکانه بودند، توجه هر رهگذری را به خود جلب میکرد. این کودکان در صداقت تمام گروه شان را به دو دسته پولیس و طالبان تقسیم کرده بودند و با تفنگچههای پلاستیکی و ترقههایی که در دست داشتند، به صورت فرضی به سمت همدیگر شلیک میکردند و آنهایی که نقش طالب را بازی میکردند، ترقهای را به آتش میکشیدند و زیر پاشان میانداختند و با بلند شدن صدای انفجار ترقه خود را به زمین میانداختند و لحظهای را نقش آفرینی میکردند که یک مهاجم طالب خود را انتحار میکند.
تنها اسباب بازیهای این کودکان همین تفنگچهها و ترقهها است که در روزهای عید توانسته اند جمعی از کودکان را برای بازیهای گروهی دور خود جمع کرده است و البته در دیالوگهای این کودکان به خوبی میتوان شوق و ذوق تکرار دیالوگهای سریال چقر که فضای خشونت باری نیز دارد و در یکی از تلویزیونهای خصوصی کشور به نشر میرسد را مشاهده کرد.
مشاهده این کودکان در حال بازی کردن این نوع شادیهای کودکانه تنها میتواند یادآور ترویج خشونتی باشد که این چنین در بازهای کودکانه پایتخت رخنه کرده است و حتی شماری از این کودکان که در کوچه کله پزان مشغول بازی بودند حاضر نشده بودند که لباس عیدی بر تن داشته باشند و تنها برای سرگرم شدن شان با چنین سرگرمیهای از خانه شان بیرون زده بودند.
بتول سید حیدری استاد دانشگاه در رشته روانشناسی درباره ترویج خشونت در بازیهای کودکانه به روزنامه صبح کابل میگوید: اسباب بازیهایی که شکل ابزار جنگی را دارند، خود به خود حس خشونت را در کودکان میپروراند و به همین سبب چون کودکان به آن رشد فکری نرسیده اند که خیال و واقعیت را از هم تفکیک کنند و اگر این کودکان به مدت شش ماه با این گونه اسباب بازیها سرگرم شوند دیگر علاقمندی خود را به دیگر اسباب بازیها و بازیهای کودکانه از دست میدهند و چون کودکان در شرایط مهم سنی قرار دارند از طریق همین بازیها احساسات و ناکامیها و اضطرابهای خود را بیان میدارند.
در همین حال تحقیقات نشان داده است، اگر والدین به اسباب بازی که کودکان استفاده میکنند توجه صورت ندهند، پیامدهای نامطلوبی را به همراه خواهد داشت و به مرور زمان گرایش به خشونت و پرخاشگری در کودکان تقویت میشود.
پاچا که دوره گرد است و در کوچههای کابل اسباب بازی میفروشد، میگوید: « در روزهای عید فروش ما چند برابر میشود.کودکان به تفنگچههای پلاسیتکی علاقه دارند و ما هم به هر شکلی شود این اسباب بازیها را از پاکستان وارد می کنیم.»
این در حالیست که فردوس فرامرز سخنگوی فرماندهی پولیس کابل به روزنامه صبح کابل میگوید: در روزهای قبل از عید بیش از۲۵۰کارتن اسباب بازی آتش زا که به شکل قاچاق از سمت پاکستان وارد خاک افغانستان شده بود را کشف کرده و چند فرد نیز در پیوند به این قضه بازداشت شدند .
بتول سید حیدری میگوید:«در کشور ما کودکان به دلیل شرایط جنگی هرروز با خشونتهای مختلف روبرو میشوند و شاهد بازتاب خشونتها از رسانهها هم هستیم و کودکان متاسفانه صحنههای انفجار را از نزدیک میبینند که این عوامل گرایش کودکان به خشونت را بیشتر میکند و کودکان احساسات خود را از طریق بازی کردن با این گونه اسباب بازیها به نمایش می گذارند. وی از والدین میخواهد که خود شان باید رفتارهای کودکان شان را مدیریت کنند و اسباب بازی مطلوبی را در اختیار کودکان قرار بدهند».
متاسفانه افغانستان در زمینه تولید اسباب بازی کودکان یک کشور وارداتی است و بیشتر این اسباب بازیها از کشورهای پاکستان، ایران و چین وارد میشوند و مردم هم از روی ناچاری برای کودکان شان این اسباب بازیها که ارزانتر هستند را خریداری می کنند.
در بازارهای کابل اسباب بازی کودکان بیشتر به شکل ابزار جنگی مانند تفنگچههای پلاستیکی، چاقوهای پلاستیکی، ترقهها(کپسولی، توپی، بمبک، نارنجک، بمب دود زا، هفت ترقه، زنبوری، مثلثی) میباشد.
استفاده از ترقهها و تفنگچههای پلاستیکی در چند سال اخیر بیشتر در بین کودکان رواج یافته است که در بسیاری موارد منجر به پیامدهای ناگوار مانند از دست دادن بخشهایی از بدن، نابینا شدن و زخمی شدن کودکان شده است.
روف پسر ده ساله ای که زخم عمیقی از منفجر کردن ترقه در صورتش دارد چنین میگوید: به خاطر پافشاری رفیقانم در کوچه بالای پتاقی سنگ انداختم وقتی منفجر شد رویم را زخمی کرد.
بیشتر کودکان با گرفتن عیدانه از بزرگان به کوچهها میروند و تفنگچه میخرند ویا هم والدین شان اقدام به خرید اسباب بازی میکنند که شکل ابزار جنگی را دارد.
لطیفه مادر کودک شش ساله است که خودش تفنگچه خوش رنگی را برای کودکش خریده است وی میگوید: وقتی پسرم تفنگچه به دست پسران دیگر میبیند، گریه میکند و مجبور هستم برایش بگیرم تا مانند دیگران بازی کند.
باید بدانیم و آگاه باشیم که بازی و نوع اسباب بازی که در اختیار کودکان قرار میدهیم تاثیر مستقیم در رشد ذهنی و افزایش مهارتهای حرکتی کودکان دارد.كودك در جريان بازی به پرورش فكری، عاطفي و جسمي دست میيابد. زیرا بازی، راهی برای ابراز و نشان دادن احساسات است و باعث تخلیه فشار و استرسهای عصبی کودک میشود.
به باور بسیاری از مردم آینده کودکان کشور که در میان خرابههای جنگ تولد شدند و تمام این سالها با صدای انفجار و انتحار بزرگ میشوند و خوشی شان را با خشونت بیان میکنند، در ابهام قرار دارد و اگر هم اکنون فرهنگ ترویج خشونت را از بازیهای کودکانه این کودکان برنداریم در سالهای بعد شاهد این خواهیم بود که همین نسل بزرگتر میشوند اما با افکاری که هر لحظه آماده پرخاشگری هستند.
نامعلوم است و اگر مسوولین توجه جدی در این مورد نداشته باشندنسل آیندهی افغانستان خشن، زورگو، بیکاره و منحرف بار خواهد آمد.