آنچه در متن گزارش میآید، اطلاعات به دست آمده از یک منبع امنیت ملی است که در اختیار روزنامهی صبح کابل و شماری از رسانههای دیگر قرار داده شده است. در این گزارش، بر اساس این اطلاعات همهجانبه، به سه رابطهی پرخطر برای امنیت افغانستان اشاره میشود. روابطی که با اطلاعات به دست آمده، از پیچیدگی جنگ در افغانستان حکایت دارد:
۱- پیوند ناگسستنی القاعده و طالبان
۲- رابطه سازی ISI میان ملاعاصم عمر با ایمنالظواهری
۳- حمایت گسترده ایران با طالبان و به ویژه شورای کویته
عملیات مشترک نیروهای امنیت ملی و دفاعی بر ولسوالی موساقلعهی هلمند، مهمترین عملیاتی بود که برای از بین بردن حلقهی رهبری القاعده و طالبان، اجرا شد.
ریاست عمومی امنیت ملی، اطلاعاتی را به دست میآورد که یکی از رهبران کلیدی شبکهی القاعده و شماری از فرماندهان این شبکه، در ساحهی زیر کنترل طالبان مصروف فعالیتهای تروریستی استند. این اطلاعات، موقعیت و پایگاه آنها را به امنیت ملی نشان میدهد و میگوید که ملاعاصم عمر، رهبر شبکهی القاعده برای شبه جزیرهی هند در ولسوالیهای موساقلعه، دیشو و خانشین هلمند رفت و آمد دارد. امنیت ملی افغانستان بعد از بررسیها، مشخص میکند که پایگاه عاصم عمر در ولسوالی موساقلعه است.
روز یکشنبه (۳۱ سنبله)، نیروهای قطعهی خاص امنیت ملی، نیروهای ارتش و نیروهای حمایت قاطع (ناتو) برنامهریزی میکنند تا بر ولسوالی موساقلعه، عملیاتی را انجام دهند. هدف عملیات، گرفتاری ملاعاصم عمر، رهبر شبکهی القاعده برای شبه جزیرهی هند، ابوریحان، فرد معتمد میان عاصم و ایمنالظواهری و شماری از فرماندهان القاعده و طالبان است. عملیات ساعت ده شب، از طریق زمین و هوا اجرا میشود. عملیات زمینی را قطعهی خاص ریاست امنیت ملی، رهبری میکند و نیروهای حمایت قاطع، از طریق هوا، نیروهای امنیت ملی را پشتیبانی میکنند. نیروهای امنیت ملی به منطقهی خاکسار ولسوالی موساقلعه داخل میشوند، جایی که پایگاه ملاعاصم است.
ملاعاصم عمر، ابوریحان و جنگجویان آنها در برابر نیروهای امنیت ملی مقاومت میکنند. ملاعاصم، ابوریحان به شمول جنگجویان القاعده کشته میشوند. هشت جنگجوی مرد و شش خانم مربوط به شبکهی القاعده، سختترین مقاومت را از خود نشان میدهند تا این که ۹ صبح روز دوشنبه (۱ میزان) بازداشت میشوند. در میان بازداشت شدگان «بیبی ثروت» خانم عاصم عمر نیز حضور دارد که در حال حاضر در بازداشتگاه امنیت ملی زندانی است.
این عملیات تلفاتی از غیر نظامیان نیز گرفت. در نزدیک پایگاه شبکهی القاعده، یک محفل عروسی از فرماندهان طالبان برگزار شده است. وقتی حمله بر پایگاه عمر انجام میشود، یک تعداد از محفل عروسی فرار میکنند تا از ساحهی جنگی دور شوند و جنگجویان طالبان به کمک رهبر شبکهی القاعده میشتابند. در تاریکی شب، تفکیک جنگجویان طالبان با افراد ملکی برای نیروهای حمایت قاطع، دشوار میشود و این نیروها حملات هواییای را انجام میدهند تا اینکه تلفات ملکی به بار میآید و در کنار تلفات ملکی، در این حملهی هوایی، ۱۵ نفر از جنگجویان مهم طالبان نیز کشته میشوند.
ملاعاصم عمر کی بود و چه زمانی به هلمند آمد؟
ملاعاصم عمر، متولد هندوستان و بزرگشدهی پاکستان است. در زمان کودکی، در میان موج مهاجرت مردم «سندی» از بنگلهدیش به پاکستان آمد و در آنجا بزرگ شد. او با دو خانم پاکستانی ازدواج کرده است. یکی از این خانمها بیبی ثروت است که فعلا در زندان امنیت ملی به سر میبرد. عمر، تمامی آموزشها را برای رسیدن به حلقهی رهبری شبکهی القاعده، در شهر کراچی پاکستان فرا گرفت. او از شبکههای کوچک تروریستی چون لشکر طیبه و حزب مجاهدین، شروع کرد. از آن جایی که شمولیت در حلقهی القاعده، کار سادهای نیست، عمر با به دست آوردن معیارهای عضویت، در سال ۲۰۱۴ میلادی عضو شبکهی القاعده شد و در سال ۲۰۱۵ میلادی، به جنوب افغانستان سفر کرد. در سال ۲۰۱۴، مراکز آموزشی و پایگاههای نظامی القاعده در مناطق زیر کنترل طالبان به خصوص در ولسوالیهای موساقلعه، دیشو و خانشین هلمند، فعال بود.
پیوند القاعده و طالبان
القاعده و طالبان از سال ۱۹۹۰ تا پیش از سال ۲۰۰۰، یک رابطهی نزدیک سازمانی داشتند. به این معنا، روابط دو گروه نهاد به نهاد بود؛ اما بعد از سال ۲۰۰۱، رابطه در سطوح پایین (فرد به فرد) برقرار شد که در حال حاضر، فرماندهان طالبان با فرماندهان القاعده ارتباط دارند و این رابطه بیشتر بر محور پول محکم شده؛ زیرا شبکهی القاعده، بزرگترین منابع پولی را در اختیار دارد و در برخی موارد، القاعده و طالبان رابطهی خونی و خویشاوندی نیز ایجاد کرده اند. بنا بر این، القاعده و طالبان پس از سال ۲۰۰۱ به مرور زمان به شکل پنهانی، هماهنگی خوبی را شکل دادند. در حال حاضر، در خشونتها در شرق افغانستان، جنگجویان این دو گروه، به همدیگر کمکرسانی میکنند. سقوط ولایت «غزنی» توسط طالبان و حمله بر شهر «فراه» با پشتیبانی و رهنمود عاصم عمر و کماندوهای القاعده انجام شد که طالبان توانستند، غزنی را سقوط دهند.
در جنوب افغانستان به خصوص ولایت هلمند، در کنار کمکهای مالی القاعده، افراد وابسته به این شبکه، فرهنگ جنگی و دینی را به نیروهای طالبان آموزش میدهند و این امر، اتحاد طالبان و القاعده را بیشتر کرده است.
سازمان استخبارات پاکستان (ISI)، رابطهی عاصم عمر را با ایمنالظواهری رهبر شبکهی القاعده برقرار کرده است.
نقش جدی ایران در ناامنی افغانستان
استخبارات افغانستان ظاهرا به این باور رسیده اند که ایران نقش برجسته تر از پاکستان در ناامن ساختن افغانستان و تمویل گروه طالبان دارد. بر اساس اطلاعات امنیت ملی، استخبارات ایران رابطه نزدیک با شورای کویته و دیگر گروه های طالبان دارد و به آنها کمک های نظامی و مالی میکند.
این اطلاعات نشان میدهد که استخبارات ایران بیشتر با کمیسیون نظامی طالبان رابطه دارد. نعیم بریکس، عضو برجستهی کمیسیون نظامی و مسؤول روابط شورای کویته و ملاگلآغا، مسؤول کمیسیون مالی، از پیروان ملااختر منصور، رابطهی نزدیکی با تهران ایجاد کرده اند. ملااختر منصور در سال ۲۰۱۶ میلادی، هنگامی که از ایران به پاکستان میرفت، توسط هواپیمای بدون سرنشین امریکایی در خاک پاکستان هدف قرار گرفت و کشته شد.
اطلاعات ریاست امنیت ملی افغانستان همچنان نشان میدهد که استخبارات ایران به شدت طالبان را کمک تسلیحاتی و مالی میکند و اعضای خانوادهی رهبران این گروه را به ایران انتقال میدهد. اکنون در کابل بییشتر نهادهای کشفی و استخباراتی به این نتیجه رسیده اند که به دلیل همکاری نزدیک و کمکهای نقدی و تسلیحاتی ایران به طالبان، آن قدر که این کشور برای افغانستان خطرناک است، پاکستان نیست.
با وجودی که ایران بارها گفته است که طالبان نیروی مطلوب آنها در افغانستان نیست؛ اما حکومت افغانستان و نیروهای خارجی مستقر در افغانستان بارها اسنادی را منتشر کرده اند که نشان میدهد ایران به طالبان در کنار پول، تسلیحات نظامی فراهم میسازد.
طالبان که نیازمند کمکهای دوامدار، گسترده و منظم از بیرون است، توانسته است با ایران رابطه خوب و اهداف مشترکی ایجاد و برای ضربه زدن به نیروهای امریکایی و حکومت افغانستان اتحاد خود را حفظ کند.