
پس از پنج سال درگیری میان سه گروه مسلح بهشمول نیروهای طرفدار حکومت، داعش و طالبان، درهی زیبای بایندر که روزگاری بیشتر از ۴ هزار شهروند افغانستان را در خود جای داده بود، به ویرانهی تبدیل شده است که جز کلاغها، زندهجانی را نمیتوان در آن دید.
درست پنج سال پیش، گروه داعش از همین دره در ولسوالی اچین ننگرهار در شرق افغانستان، اعلام حضور کرده و این منطقه را پایتخت خلافت اسلامی- شاخهی خراسان خود اعلام کرد. بهگفتهی بزرگان قومی، داعش با «ظلمهای» که بر مردم این منطقه کردند، آنها را مجبور به ترک خانههای شان کرده و سربازانشان را در آن خانهها جابجا کردند.
برخی از سربازان خیزش مردمی در ولسوالی اچین میگویند که یکی از استراتیژیهای گروه داعش این بود که به سربازانش توصیه میکرد که با فامیلهای خود به این گروه بپوندند. سربازانی را که همسر نداشتند، مجبور میکردند که دختر یا خانمی را برای «جهادالنکاح» پیدا کنند. به گفتهی آنها رهبران این گروه تلاش میکردند که خانههای بیشتری را برای سکونت فامیلهای سربازان شان در کنترل بگیرند. پس از گذشت یک تا دو سال از حضور داعش در بایندر، مردم این منطقه مجبور به ترک خانههای شان شده و به ولسوالیهای دیگر و حتا به ولایتهای دیگر، آواره شدند.
زبیر، منشی عمومی قرارگاه خیزش مردمی، کسی که نزدیک به یک سال را در زندان داعش سپری کرده، میگوید که در زندان بیشتر برای آنها درسهای دینی داده میشد. به گفتهی او، بیشترین تمرکز آنها روی این بود که نشان دهند، چهرهی اصلی اسلام، آنها استند که علیه کافران و کسانی که از آنها فرمان میگیرند، میجنگند.
زبیر میگوید: «تأکید دیگر آنها روی اطفال و نوجوانان بود. آنها میگفتند که باید اطفال و نوجوانان بیشتر داشته باشیم؛ چون فکر آنها تازه است و میتوانند بهتر به راه آنها هدایت شوند.»
مقامهای ریاست امنیت ننگرهار نیز تأکید دارند که هر عضو این گروه، پنج تا ده طفل دارد.
گروه داعش پس از چند سال حضور در بایندر، جمعیت شان را در این دره به بیشتر از ۳ هزار تن افزایش دادند. به گفتهی مقامهای ریاست امنیت ملی ننگرهار، آنها این منطقه را تبدیل به مرکز سوق و ادارهی خود کردند که تمام برنامههای تروریستی شان در سراسر افغانستان از همین ساحه مدیریت میشد. این گروه به تأسیس رادیو پرداخت و همچنان ارتباط با منابع شان را از طریق رادار در خارج و داخل تأمین کردند.
فرار به قیمت ناموس
برخی از جنگجویان داعش که تسلیم حکومت افغانستان شده اند، از شرایط دشوار سربازی شان در این گروه، پرده میبردارند. شماری از جنگجویان این گروه همچنان کسانی استند که تجربهی سربازی در سه گروه درگیر در افغانستان را داشته اند.علی ۲۴ساله که باشندهی ولسوالی قیصار ولایت فاریاب است، یک و نیم سال پیش همراه با خانوادهاش به گروه داعش در شرق افغانستان پیوست. او دلیل یکجاشدنش را با این گروه، تحت تأثیر قرارگرفتن تبلیغات این گروه عنوان میکند: «تبلیغات این گروه که میگفتند اسلام کامل و عدالت حقیقی در این گروه است، ما را تشویق به پیوستن با آنها کرد. مبلغان آنان که بیشتر دانشگاهی بودند، برای ما میگفتند که این خلافت، بهتر از حجالنبوت است. اما برای ما در طول سالهایی که در این گروه بودیم، ثابت شد که یک نقطه هم از حجالنبوت در آن نبود.»
علی، بیشتر از یک سال و نیم در منطقهی تنگی وزیر ولسوالی خوگیانی در برابر گروه طالبان جنگید؛ اما به گفتهی این جنگجوی داعش، او و دوستانش راه بیرونرفتی پس از داخل شدن در این گروه نداشتند: «بالای کسانی که مشکوک میشدند، خانههای آنها را خراب میکردند، مبایلها و وسایل جنگی شان را میگرفتند و خود شان را زندان میکردند. اگر کسی موفق به فرار میشد، همسرهای آنها را به سربازان دیگر به نکاح در میآوردند.»
عبدالواحد، عضو دیگر گروه داعش که چهار سال پیش به این گروه پیوست، کسی است که تجربهی سربازی را در نیروهای امنیتی افغانستان و گروه طالبان را نیز داشته است. به گفتهی این جنگجوی داعش، او در زمان حکومت طالبان، از ولایت فراه به ایران مهاجر شد و با روی کار آمدن حکومت جدید دوباره به کشورش برگشت و در صفوف نیروهای امنیتی افغان پیوست. او دلیل دیگری برای پیوستن به این گروههای تروریستی دارد؛ امتیازات و پول: «حکومت به ما رسیدگی نمیکرد و معاش عسکرهای مثل ما در آن زمان سه هزار افغانی بود»
این جنگجوی داعش پس از ظهور داعش و امتیازاتی که این گروه برای سربازانش در ابتدا داشت، صفوف طالبان را ترک کرده و به گروه داعش پیوست، اما تنها نه؛ همراه با چهار برادر، همسر، مادر و دو خانم برادرش.
چهرهی کنونی اچین
با آن که حکومت افغانستان، هستهی داعش را در اچین ننگرهار، بهگونهی کامل نابود کرده است؛ اما اکثر این مناطق تاکنون غیرقابل بودوباش است. درهی بایندر که خاستگاه اصلی این گروه در شرق افغانستان بود، بهدلیل ماینهایی که در خانهها و کوچههای فرعی فرش شده، هنوز مردم جرأت برگشت دوباره به خانههای شان را نکرده است. نیروهای امنیتی افغانستان تنها ۳۰۰ ماین را در جادهی درهی بایندر، منفجر کرده اند. تخریب خانهها در اثر عملیات هوایی، دلیل دیگری است که برگشت ساکنان این مناطق را دشوار کرده است. اکثر این خانهها توسط جنگجویان داعش از یک خانهی عادی به مرکز سلاحسازی و سنگر جنگی تبدیل شده و تونلهایی برای ارتباط میان این خانهها حفر شده است. خانههایی هم به گورستانی تبدیل شده که در آنها بیشتر از ۱۰ تا ۱۵ جسد باقی مانده است.
حاجی قلم، یکی از فرماندهان خیزش مردمی و مسؤول درهی بایندر میگوید که دلیل موفقیت آنها برای شکست داعش، همکاری مردم بود. او تاکید دارد: «جنگهای زیادی صورت گرفت؛ اما آخر مردم از ظلم این گروه به تنگ آمده بودند. مردم علیه این گروه برخاستند و در همآهنگی با نیروهای خیزش مردمی، نیروهای امنیتی به شمول امنیت ملی، پولیس ملی، اردوی ملی و نیروهای هوایی، توانستیم که این گروه را نابود کنیم.»
از سویی هم، ببرک، منشی عمومی قرارگاه خیزش مردمی در درهی بایندر اچین میگوید که شدت جنگ در ۴۵ تا ۵۰ روز آخر بیشتر شد. آنها هر روز یک قریه را در کنترل میگرفتند و بیشتر از یک تا دو کیلومتر به پیش میرفتند.
گلالی، اولین کسی است که با گذشت یک ماه پس از شکست داعش در شرق افغانستان، همراه با فامیلش پس از پنج سال مهاجرت، در زادگاهش به دامن درهی بایندر بازگشته است. او از مقامهای محلی ننگرهار میخواهد که زمینهی بازگشت دوبارهی ساکنان این دره را به زادگاه شان مساعد کند.
گلالی در حالی که زیر دیگدانش، آتش افروخته بود، گفت: «سرسبزی این دره بوی امید، بوی زندگی میدهد. این دره جایی برای زندگی انسانها است؛ نه برای کسانی که زندگی را از انسانها میگیرند.»