
منبع: گلوبل تایمز
برگردان: ابوبکر صدیق
شهر کابل یکی از تاریخیترین شهرهای افغانستان است. تا همین چند سال پیش، بیشتر سازههای این شهر، از ساختمانهای گلی با کلکینهای چوبی و سقفی از چوب و بوریا که پیش از ۱۹۹۰ میلادی ساخته شده، تشکیل شده بود. این خانههای گلی قدیمی را چهاردیواری بزرگی با درختان و گلهای زیبا احاطه کرده بود که با روند رو به رشد جمعیت و مهاجرت داخلی، اکنون آن خانههای بزرگ کاهگلی جای خود را به آپارتمانهای کوچک سنگی و کانکریتی داده است.
با سرازیر شدن یکبارگی جمعیت به کابل و آمدن مهندسی جدید، آن خانهها با حویلیهای کلان که جزیی از میراث قدیمی نیز به شمار میرفت، آهستهآهسته رو به نابودی گذاشت. مهندسها، هشدار میدهند معماری جدید جای معماری قدیمی را در این شهر گرفته است و اعمار خانههای جدید – بلند منزلها و شهرکها- جای خانههای قدیمی را اشغال کرده است.
انجنیر سید فریدون صمیم مسئول اجرایی، شرکت معماری «Taak Inc» در کابل میگوید: «جنگ تمام میراث فرهنگی ما را نابود کرد؛ اما اکنون ما در جنگ علیه معماری جدیدی که پس از ۲۰۰۲ وارد افغانستان شده، قرار داریم.»
در ماه نوامبر، سینما – پارک کابل که بیش از ۷۰ سال قدامت تاریخی داشت، به دلیل فرسوده و بیکاره شدن، به دستور امرالله صالح معاون نخست ریاست جمهوری تخریب شد. این رویکرد با واکنشهای تند فعالان مدنی و سینماگران مواجه شد؛ اما در سوی دیگر، مقامهای کشوری، دلیل ویران کردن این بنای تاریخی را فرسوده بودن آن خواندند.
جنگ، کمبود درآمدها و نبود زیربنای اقتصادی مناسب، سبب شده تا مردم زیادی از دیگر ولایتها به کابل سرازیر شوند و در این شهر بهدنبال رفع نیازهای اولیه خود باشند.
بر مبنای گزارش سازمان اطلاعاتی «یو اِن هبیتات»-UN Habitat-در زمان شکست طالبان در ۲۰۰۱، حدود ۱۰ درصد از جمعیت کنونی در کابل زندگی میکرده ولی پس از سرنگونی رژیم طالبان و همزمان با اشتغالزایی نسبی در این شهر، بیشتر شهروندان افغانستان، بار و بندیل بستند و به کابل آمدند. با آنکه به دلیل نبود یک سرشماری دقیق، جمعیت کنونی کابل بهصورت دقیق مشخص نیست؛ اما تخمین زده میشود که از ۶ – ۷ میلیون نفر در این شهر زندگی میکند.
انجنیر صمیم میگوید: «مدرن شدن یک اصل است اما؛ این روند ساختمانسازی در کابل آسیب جدیای به میراث قدیمی وارد کرده است.»
مریم عظیمی-نام مستعار- که خانوادهاش چندین خانه و باغ را سالهای ۱۹۴۰ در منطقهی غرب کابل ساخته است، میگوید که معماری قدیمی بهصورت خطرناکی در حالی فروپاشی است. او اضافه میکند که شماری قصد دارند که بناهای قدیمی خانوادگی آنها را از چنگشان-با پول یا هر شیوهای- در بیاورند و بهجایش شهرک و آپارتمانهای بلندطبقه اعمار کنند.
بانو عظیمی بر این باور است که زندگی در شهر کابل دشوارتر از پیش شده و از همین رو، برخی خانوادهها از روی ناچاری حویلیهای قدیمیساخت خود را به نرخ زیاد- گاهی تا صدها هزار دالر امریکایی- میفروشند و با قسمتی از آن خانهای کوچکتر میخرند و با بخش دیگرش برای خود کار و کاسبی راه میاندازند. او میگوید: «با این کار البته چهرهی کابل تغییر میکند، خانهها با معماری قدیمی نابود میشود و خانههای جدید و بلند منزلها جایگزین میشود که این کار، تفکیک میان کابل امروز و کابل قدیم را مشکل میکند.»
در سوی دیگر، داود سلطان زوی-شهردار کابل- به رویترز میگوید: هیچ قانونی نمیتواند در برابر پیشرفت قرار گیرد. او میافزاید که بناهای تاریخی – قدیمی حفظ شدهاند، اما اگر ساحهی قدیمی که متروکه و بلااستفاده مانده باشد، نمیتوانیم صرفاً به دلیل «نوستالژیک» بودن آن را نگه داریم؛ ولی اگر یک خانه یا بنای تاریخی که در یک منطقه ارزش تاریخی داشته باشد، شهرداری کابل، اجازه ویران شدن آن را نخواهد داد.
میراث بیارزش
نبود یک روند قانونی معماری در کشور و غصب زمینها و بازسازی شهرکها و بلند منزلها بر تمام شهر سایه افکنده و هیچ آمار دقیقی وجود ندارد که نشان دهد که چقدر از خانهها و مکانهای قدیمی در کابل نابود شدهاند.
به اساس آمار بنیاد حمایت و ثبت بناهای تاریخی، ۱ هزار و ۳۰۰ مسجد و بنای تاریخی در سراسر کشور وجود دارد.
اجمل میوندی، رییس اجرایی بخش سیاحتی بنیاد آقاخان، میگوید که تعداد این مکانها بیشتر از آن است که گزارش شده است. تا هنوز ۱۸۴ مکان تاریخی تنها در شهر کابل ثبت شده است؛ اما در سراسر کشور، بناهای تاریخی زیادی هست که نیاز به حفظ، مراقبت و بازسازی دارد. میوندی میگوید: «بناهای تاریخی که در ۱۹۰۰ ساخته شده بود بیشترشان با سقفها و کلکینهای چوبی مزین شده است؛ اما برای حفظ بازسازی آنها توجه صورت نگرفته است.
چهرهی تغییریافته شهر
میوندی میگوید که شیوهی جدید معماری نمایانگر یک استعمار جدید معماری را در شهر کابل نشان میدهد که پس از جنگها و با روی کار آمدن حکومتهای تازه-پس از ۲۰۰۱- با پولهای بیرونی وارد این کشور شد. او گفت که رشد جمعیت در تغییر بخشی از چهرهی شهر کابل نیز سهم داشته است.
اگر شما روند سیاسی، اقتصادی و امنیتی شهر را بهصورت واقعی به بررسی بگیرید؛ میبینید که شرایط خیلی تغییر کرده است، در کابل قدیم، خانهها با دیوارهای گلی و باغها و مسجدها ساخته شده و با کوچههای باریک به بازار راه داشت.
انجنیر صمیم میگوید که در سال ۱۹۲۰ شاه امانالله یک «ماستر پلان» جدید را برای بازسازی شهر کابل روی دست گرفت، به اساس آن، نقشه دیوارهای بزرگ گلی در بیشتر ساحات شهر برداشته شد؛ اما بخشهایی از شهر کهنهی کابل دست نخورده باقی ماند و اکنون قسمتهای ساخته شده آن زمان-دورهی شاه امانالله-خود به میراث تاریخی تبدیل شده است.
روند نوسازی در افغانستان پس از ورود امریکا در ۲۰۰۱ آغاز شد و شهری که در زمان رژیم طالبان خالی شده بود دوباره پر از نفوس شد. دهها و صدها خانواده به بازسازی دوبارهی خانههایشان به شکل جدید معماری پرداختند.
یو اِن هبیتات، میگوید که نزدیک به ۸۰ درصد مردم از ساحات ناامن به پایتخت – کابل سرازیر شدهاند.
زمانی که بانو عظیمی همراه با خانوادهاش به کشور برگشت، امیدوار بود تا خانوادهاش خانههای قدیمیشان را با همان ساختار مرمت و حفظ کند؛ اما وضعیت تغییر کرده بود، همسایهها بهجای خانههای گلی ساختمانهای جدیدی بنا کرده بودند و از کلکینهای آنها تمام حویلی پیدا بود؛ اما با این وجود، ما هنوز برآنیم که خانههای قدیمی خود را که در واقع یک میراث فرهنگی است، حفظ کنیم.