
نویسنده: بارنت ر. روبین- واشنگتن پست
مترجم: مهدی غلامی
کابل– روز شنبه، سی و یکمین سالیاد خروج شوروی سابق از افغانستان بود. مردم در اینجا منتظر اعلام توافقنامهای میان ایالات متحده و طالبان بر سر خروج نیروهای امریکایی استند. شک و بدبینیها در مورد این که چه خواهد شد، جدیت کمتری در مقایسه به یقینی دارد که جنگ دوامدار شکست میخورد.
این توافقنامه میتواند روندی را آغاز کند که بهترین فرصت برای پایان دادن به جنگ چهلسالهی افغانستان است. این توافقنامه، نیاز عمدهی ضدقهرمانهای اصلی آخرین مرحلهی این جنگ را برآورده میکند: خروج سربازان امریکایی برای طالبان و تضمین برای پناه ندادن تروریستها در افغانستان برای ایالات متحده. سپس مذاکرات میان هواداران جمهوری اسلامی افغانستان و طالبان بر سر شرایطی برای پایان دادن به جنگ، حتا اگر جنگ علیه تروریستهای جهانی ادامه یابد، آغاز میشود.
این توافقنامه منجر به ایجاد جدول زمانی برای خروج سربازان، ضمانتهای مبارزه با تروریزم، مسیری به سوی آتشبس و روندی برای توافق سیاسی خواهد شد. برای تطبیق آن، نیاز است تا زیرساختهای طالبان در پاکستان برچیده شود و قدرتهای خارجی اطمینان دهند که هیچ کدام شان از افغانستان علیه دیگران استفاده نخواهد کرد.
ایالات متحده و هواداران جمهوری اسلامی افغانستان میترسند که ممکن است طالبان با سوءاستفاده از خروج سربازان امریکایی، به دنبال یک پیروزی نظامی باشند و گروه طالبان هم میترسد که امتیازهایش، باعث تضعیف روحیهی جنگجویانش شود و به ایالات متحده اجازه دهد تا خروج سربازان را به تعویق بیندازد. این توافقنامه، بیاعتمادیها را با ترتیبدهی اجزای آن و اعلام این که تمام آنها وابسته به هم استند، برطرف میکند. هر اقدامی که تطبیق شود، دو طرف پیش از برداشتن قدم بعدی، بر انجام شدن آن نظارت میکنند.
پس از اعلام توافقنامه، هر دو طرف آتشبس یکهفتهای و سراسری را تطبیق خواهند کرد. طالبان پیشنهاد چشمگیری از کاهش قابل توجه و پایدار خشونتها را در سراسر کشور ارائه کرده اند که هم شامل نیروهای ارتش افغانستان و هم نیروهای ائتلاف امریکا میشود. ایالات متحده نیز در پاسخ متقابل، عملیات تهاجمیاش را متوقف میکند.
اگر هر دو طرف به گفتههای شان عمل کنند، همان گونه که دولتهای امریکا و افغانستان به صورت مشترک از این روند پشتیبانی کردند، توافقنامه را در دوحه امضا خواهند کرد. ایالات متحده دوباره تأکید خواهد کرد که تنها دولت را به عنوان حاکم مشروع این کشور میداند. طالبان صریحا تعهد میکنند که به القاعده را در افغانستان جای نداده و به مبارزه علیه داعش ادامه دهند. ضمیمهی این قرارداد، مرکزی را تأسیس خواهد کرد که ارتش ایالات متحده و طالبان در آن به تبادل اطلاعات ضدتروریستی بپردازند و بر تخطیهای احتمالی نظارت کنند.
در ۱۳۵ روز اول پس از امضای توافقنامه، ایالات متحده شمار نیروهایش در افغانستان را به ۸۶۰۰ تن کاهش میدهد؛ این تعداد تقریبا مساوی به کمترین تعداد نیروها در دورهی ریاستجمهوری اوباما است. افزون بر این، خروجهای بیشتر وابسته به این است که طالبان تعهدات ضدتروریستی شان را عملی کنند. طالبان برای آسانسازی خروج نیروها، حمله بر نیروهای امریکایی را متوقف میکنند. حق کمک به دفاع از نیروهای افغان برای ایالات متحده محفوظ است.
در خلال ده روز، گروه طالبان با دولت افغانستان و آنهایی که حامی جمهوری اسلامی افغانستان اند، شروع به مذاکره میکنند. احتمال میرود که آجندای اول یک آتشبس فراگیر باشد. هواداران حکومت که اینجا در کابل با آنها صحبت کردهام، انتظار دارند که طالبان در بدل آتشبس، درخواست یک حکومت مؤقت که شامل تمام احزاب باشد را بدهند. دولت مؤقت، مسؤول انتقالی خواهد بود که شامل بازبینی قانون اساسی کنونی میشود.
توافقنامه نیازمند منحل کردن بسیج طالبان یا ادغام جنگجویان مسلح این گروه به نیروهای امنیتی است. انجام این کار در هر جنگ مسلحانهای دشوار است؛ اما اینجا در افغانستان، نیاز به رفع بسیج عمومی جنگجویان و منحل کردن زیرساختهای نظامی و تروریستی در هر دو طرف مرز افغانستان-پاکستان، این کار را دشوارتر کرده است. این کار نیازمند همکاری پاکستان است و گفتوگوهای نظامی سطحبالایی آغاز شده است.
برخیها با این روند مخالفت میکنند و میگویند که طالبان هرگز چنین توافقی را تطبیق نخواهند کرد، بر ایجاد دوبارهی امارت اسلامی شان متعهد میمانند و پاکستان هرگز پناهگاه امن طالبان را نخواهد بست. توافقنامهی صلح، با اجازه دادن به ایالات متحده و دولت افغانستان برای امتحان کردن طالبان و پاکستان بدون خط زدن پیش از وقتِ گزینههای بدیل، این خطرها را مدیریت میکند. حق آوردن تغییرات در جدول زمانی خروج نیروها برای ایالات متحده محفوظ است تا مطمئن شود که تمامی طرفها به تعهدات شان عمل میکنند.
طالبان دستکم حق شرکت در حکومت و تغییرات برای همتراز کردن بیشتر سیستم کنونی به تفسیر شان از احکام اسلامی را تقاضا خواهند کرد. این میتواند دستآوردها در بخش حقوق بشر، به ویژه زنان را با خطر مواجه کند. ایالات متحده و متحدانش باید در صحنه بمانند تا مطمئن شوند که هیچ انتقالی، پایداری دولت و نیروهای امنیتی را با خطر روبهرو نمیکند و دستآوردهای بنیادی دو دههی اخیر حفظ خواهد شد؛ اما بر پایهی اطلاعات دیدبان حقوق بشر، از سال ۲۰۱۶ به این سو، کودکان نزدیک به یک سومِ ۱۱۰۰۰ تلفات غیرنظامیان در سال را تشکیل میدهند که احتمالا این رقم دست کم گرفته شده است؛ این یعنی جنگی که برای جلوگیری از یک ۱۱ سپتامبر دیگر در جریان است، هر سالی که ادامه پیدا میکند، ۱۱ سپتامبر دیگری را برای کودکان افغانستان رقم میزند. این آمار تلفات به هیچ وجه متناسب نیست.
ایالات متحده برای دفاع از خودش در برابر تروریزم، نیاز به داشتن نیرو در افغانستان ندارد. حملات ۱۱ سپتامبر در کوالا لامپورِ مالزیا و هامبورگ طراحی شده بود نه در افغانستان. رهبری که مجوز آن عملیات را داد، به کشورهای میزبان در مورد نیتش دروغ گفته بود. امروزه، چنین طراحیها میتواند در دهها کشور صورت بگیرد. با ظهور قدرتهای جدید، نیاز نیست که ایالات متحده رد پای نظامیاش را گسترش دهد؛ بلکه باید شبکههای همکاری علیه تهدیدهای مشترک را ایجاد کند. پشتیبانی چین، روسیه، پاکستان و اروپا از این روند، نشان میدهد که این کار شدنی است. حفاظت از دستآوردهای این روند، نیازمند ابتکارات دیپلماتیک با این کشورها است. با ایران که بزرگترین تهدید علیه این روند است، نباید برخوردی صورت بگیرد. ممکن است دولت امریکا میان خروج مسؤولانه از افغانستان و مقابله با همسایگان این کشور، با انتخابهایی روبهرو شود. آن چنان که در قرآن آمده است: «برای خردمندان دلایل روشنی وجود دارد.»