نویسنده: مجیب مشعل
مترجم: مهدی غلامی
در روزهای پس از کشته شدن مأمور بلندپایهی اطلاعاتی و نظامی ایران توسط حملهی پهبادی ایالات متحده، رییسجهور اشرفغنی، برای دور نگه داشتن کشورش از چرخهی تنشها بین این دو قدرت، به تقلا افتاد. اکنون که موشکهای ایران هم وارد بازی شده اند، برخی از مناطق مشخص آسیبپذیر افغانستان که در مرز شمال-شرق ایران و هنوز هم میزبان نزدیک به ۱۳٫۰۰۰ پرسونل نظامی امریکا در شبکهای از پایگاههای نظامی است، به خوبی دیده میشوند.
رییسجمهور غنی در بیانیهای گفت: «دولت جمهوری اسلامی افغانستان به مردم و همسایگانش اطمینان میدهد که بر پایهی توافقنامهی امنیتی با ایالات متحده، قلمرو افغانستان در هیچ شرایطی علیه کشور دیگری استفاده نخواهد شد.» دستیاران او میگویند که او این پیام را از طریق تماس تلفونی به حسن روحانی، رییسجمهور ایران، مایک پمپئو، وزیر خارجهی امریکا و مارک اسپر، وزیر دفاع آن کشور تکرار کرده است.
نگرانی رهبران افغانستان از آن جا سرچشمه میگیرد که رییسجمهور ترامپ هشدار داد اگر ایران از حملهی پهپادی که منجر به کشته شدن سرلشکر قاسم سلیمانی شد، انتقام بگیرد، پاسخ سنگینی دریافت خواهد کرد. دو مقام ارتش ایالات متحده که به شرط افشا نشدن نام شان در مورد عملیات بحث کردند، گفتند که مکررا روی سرمایههای هوایی ایالات متحده در افغانستان در مورد پاسخهای بالقوه به ایران بحث شده؛ اما فرماندهی ارشد ایالات متحده در افغانستان بر احتیاط در مورد چنین برنامهها تأکید کرده است.
افغانستان علاوه بر مرز مشترک، روابط پیچیده و گستردهی سیاسی، فرهنگی و اقتصادی با ایران دارد. حتا در جریان حضور ۱۸سالهی ایالات متحده در افغانستان که ایران آن را تهدیدی علیه امنیتش میداند، این کشور به طور گستردهای یک رویکرد واقعبینانه داشته است. ایران با دولت افغانستان که توسط امریکا حمایت میشود، تعامل بسیاری دارد و یک منبع پشتیبانی اقتصادی برای این کشور [افغانستان] بوده است. بر علاوه حتا زمانی که اقتصاد خودش با مشکلاتی همراه بوده، به طور مخفیانه کیفهایی پر از پول به برخی از افغانهای بانفوذ داده است. این کشور همچنان با برخی از شاخههای شورش طالبان ارتباط داشته و روی این که طالبان میتوانند بیشتر از حضور نظامی ایالات متحده دوام بیاورند، شرط بسته است.
عمق اهمیت ایران برای افغانستان در واکنشهای علنی برخی از بانفوذترین رهبران سیاسی افغانستان پس از کشته شدن جنرال قاسم سلیمانی مشخص شد؛ مأمور باتجربهی امنیتیای که چندین سال با مقامات افغان حرف زد و هزاران مهاجر افغان را برای جنگیدن به سود ایران به جنگ سوریه فرستاد. حامد کرزی، رییسجمهور پیشین که پس از حضور امریکا در افغانستان به قدرت رسید و امریکا در دورهی ۱۳سالهاش از او پشتیبانی میکرد، جنرال سلیمانی را «شخصیت باوقار» خواند و حملهی ایالات متحده علیه او را محکوم کرد. محمد حنیف اتمر، مشاور پیشین امنیت ملی که در توافقنامهی راهبردی امنیتی میان افغانستان و ایالات متحده امضا کرده است، از جنرال [سلیمانی] به نیکی یاد کرد و او را شهید خواند.
مقامات گفتند حتا عبدالله عبدالله، رییس اجرائیهی دولتی که با پادرمیانی ایالات متحده ایجاد شد، به سفارت ایران رفت تا عرض تسلیت کرده و یک کتاب یادگاری که برای جنرال سلیمانی تهیه شده بود را امضا کند. ریچارد اولسون، نمایندهی ویژهی پیشین ایالات متحده در افغانستان گفت که با وجود هدفهای بالقوه و نظامی زیاد امریکا در افغانستان، احتمال این که ایران در جای دیگری انتقام بگیرد بیشتر است؛ شاید عراق، سوریه یا لبنان که ایران بر نیروهای نیابتی این کشورها کنترل بیشتری دارد. آقای اولسون گفت که در عوض، هر گونه پاسخ امریکا از خاک افغانستان، نسبت به خواستهای ایران، فشار بیشتری بر مقامات افغان وارد خواهد کرد. او گفت: «اگر وارد یک جنگ طولانی، با شدت کم همراه ایران شویم که احتمال آن نیز وجود دارد، متأسفانه در این صورت، ممکن است ایالات متحده به این فکر بیفتد که باید در افغانستان بماند و حضور نظامی نسبتا قویای داشته باشد تا ایران را از پشت تهدید کند. اگر به این تصمیم برسیم، به نظرم این به معنی پایان پروسهی صلح در افغانستان خواهد بود.»
آقای اوسلون به گفتوگوهای از سر گرفته شده میان ایالات متحده و نمایندگان طالبان در دوحهی قطر اشاره میکرد که هدف آن، مذاکره روی خروج نظامی ایالات متحده و سرانجام آغاز گفتوگوهای مستقیم دولت افغانستان و این گروه شورشی است. دو دیپلمات غربی که از پروسهی صلح آگاهند، گفتند حملهی ایالات متحده علیه ایران و انتقام ایران در عراق بیتردید گفتوگوها را آهسته خواهد کرد؛ زیرا طالبان تلاش میکنند سود و زیان اوضاع کنونی را سبک و سنگین کنند.
در حالی که برخی از تحلیلگران باور دارند آن عده از عناصر طالبان که به ایران نزدیک اند، اکنون احساس فشار میکنند تا خواستههای ایران را برآورده کنند؛ این دیپلماتها گفتند که امیدوارند طالبان در یک جنگ دیگر بیشتر از این غرق نشوند، آن هم زمانی که به یک توافق صلح بسیار نزدیک شده اند.
در جریان تحولات دههی ۹۰ میلادی که طالبان در افغانستان به قدرت رسیدند، حکومت شیعه و دینی ایران، طالبان را به چشم دشمنانی میدید که بر شیعیان افغانستان ظلم میکردند و دشمن ایران بودند؛ اما در حالی که ایالات متحده مشغول مصرف صدها میلیارد دالر و چرخاندن نزدیک به یک میلیون نیروی امریکایی در این ۱۸ سال جنگ افغانستان بود؛ ایران سیاستش را تغییر داد و تصمیم گرفت فرصت را غنیمت شمرده و طالبان را تقویت کند. نظر به گفتههای مقامات امریکایی و افغان، جنرال سلیمانی در مرکز این تلاش بود؛ تلاشی که با هزینهی بسیار کمی، به ایران دست بالاتری نسبت به امریکا در افغانستان داد.
آن مقامات میگویند که در برخی موارد، ایران با میزبانی از رهبران طالبان و اعضای خانوادهی آنان، به این گروه در برابر نیروهای افغان و امریکایی پناه داده است. یک مقام رسمی افغانستان گفت که جنرال سلیمانی به شبکههای قاچاق [مواد مخدر] که منابع مالی طالبان بودند، اجازه میداد به طور آزادانه از راه ایران عبور کنند. در موارد دیگر، حمایت ایران از شورش طالبان قابل ملاحظهتر بوده است. مقامات افغان و امریکایی میگویند که آنها از دفاتر طالبان در چندین شهر ایران و سفرهای ملا اخترمحمد منصور، رهبر پیشین طالبان از پایگاهش در پاکستان به ایران، با خبر استند. او در جریان برگشت از چنین سفرهایی، توسط یک پهپاد امریکایی در سال ۲۰۱۶ کشته شد. جنرال سلیمانی با بسیاری از رهبران افغانستان، در چندین دههی گذشته رابطه داشته است. جنرال سلیمانی در داخل افغانستان مقام بلندپایهای به حساب میآمد و مقامهای افغانی که به ایران میرفتند، اغلب با او ملاقات میکردند.
مقامات امریکایی نیز به طور مشتاقانهای از علایق جنرال سلیمانی آگاه بودند؛ زیرا برخی از جنرالهایی که برای رهبری [نظامی] به افغانستان آمده بودند، پیش از آن در جای دیگری علیه جنرال سلیمانی شمشیر زده بودند. جنرال آستین میلر، پیش از گرفتن فرماندهی جنگ در افغانستان، مسؤول رهبری عملیات ویژهی مشترک در جاهایی مانند سوریه، عراق و یمن بود. فرماندهی پیش از جنرال میلر در آن سِمَت، جنرال سلیمانی را «رقیب همتا»یش خوانده بود.
اما اگر اوضاع میان ایالات متحده و ایران همچنان وخیمتر شود، مقامات افغان و امریکایی میترسند که دخالت فعالتر ایران، جنگ در افغانستان را تغییر دهد. یکی از نگرانیهای عمده این است که آیا ایران اکنون سلاحهای پیشرفتهتری به طالبان خواهد داد؟ به ویژه موشکهای ضدهوایی قابل حمل که در این ۱۸ سال جنگ، عاملی که مقامات امریکایی و افغان در جنگ و شورش با آن روبهرو باشند، نبوده است.
پس از کشته شدن جنرال سلیمانی، رحمتالله نبیل، رییس پیشین امنیت ملی افغانستان، در توییتر گفت در صورت از میان رفتن توافقنامهی صلح، رسیدن این فنآوری موشکی به دست طالبان، «هیچ تعجبی نخواهد داشت.» دیپلماتها اما میگویند طالبان ممکن است عاقلتر از آن باشند که در شرف توافقنامهی صلح با ایالات متحده، وارد چنین تنشی شوند؛ مگر این که به این نتیجه برسند که ایالات متحده افغانستان را ترک نمیکند و باید به زور بیرون رانده شود.