با وجودی که هفتادویک سال پیش فوتبال افغانستان در بازیهای المپیک لندن شرکت کرد؛ اما این نخستین بازی مهم ما در عصر جدید است. نبرد برنامه و دارایی با بَلبشو و فقر!
نمیشود دو تیم و کشور را از نظر جمعیت، ردهبندی جهانی، مساحت، ارتفاع، تولید ناخالص داخلی، تولید سرانه و فوتبال با یکدیگر مقایسه کرد.
دو تیم هشتادوهفت پله در ردهبندی جهانی با یکدیگر فاصله دارند. افغانستان [جنوب آسیا را اگر در نظر نگیریم] افتخاری در سطح کل قاره ندارد و قطر همین حالا قهرمان آسیا است. افغانستان ۶۴۱٫۳۷۱ کیلومتر مربع بزرگتر از قطر است، بلندترین نقطهی قطر [قُرَین ابوالبول] ۱۰۳ متر ارتفاع دارد در حالیکه «نوشاخ» در افغانستان ۷۴۸۵ متر [۷۳۸۲ متر بالاتر] است.
جمعیت قطر [۲۰۱۷] ۲/۶ میلیون بوده و جمعیت افغانستان ۳۳٫۳۳۲۰٫۲۵ نفر [۲۰۱۶] بوده است.
جالبترین بخش مسألهی غیر ورزشی که ارتباط مستقیم با رشد ورزش دارد، مربوط به بخش تولید ناخالص داخلی و سرانهی دو کشور است که تولید ناخالص داخلی قطر [PPP]در سال ۳۵۳٫۱۴۳ میلیارد دالر و تولید ناخالص داخلی افغانستان ۶۵٫۲۹۵ میلیارد دالر [۲۸۷٫۸۴۸ میلیون کمتر] است.
تولید سرانهی قطر ۱۴۵٫۸۹۴ دالر و از افغانستان ۱٫۹۹۴ دالر [۱۴۳٫۹۰۰ کمتر] است.
شاید بگویید این فوتبال است و چه ربطی به این چیزها دارد؟ اما من معتقدم که همهی اینها مثل زنجیر به هم وصل اند. هیچ چیزی در دنیا اتفاقی نیست و اگر باشد فقط برای یکبار خواهد بود.
قطریها پانزده سال پیش [۲۰۰۴] آکادمی اسپایر (Aspire Academy)را در مساحت ۲۵۰ هکتار [دونیم کیلومتر مربع] ساختند که از آن به عنوان بزرگترین آموزشگاه فوتبال جهان یاد میشود.
این آکادمی به اندازهی مجهز و پرامکانات است که باشگاههای بزرگ دنیا مثل «بارسلونا، بایرن مونیخ، رئال مادرید، پاریسنژرمن و …» در آنجا اردوگاه تمرینی داشته اند.
فرن سوریانو، معاون باشگاه بارسلونا و مدیر اجرایی سابق منچسترسیتی، در کتاب «توپ شانسی گل نمیشود» از کمپ اسپایر به عنوان MIT دنیای فوتبال نام میبرد. این تعریف چندان بی راه نیست؛ چرا که تئوریسنها و مربیان اسپایر با بهرهگیری از ابزارهای تکنولوژیک و مدرن سالانه ۱۷ هزار تست و آزمون مختلف را پیاده میکنند که حاصل تجزیه و تحلیل فلسفهی فوتبال کشورهای صاحب سبک است.
مسؤولین قطر سالها پیش «فلیکس سانچز» اسپانیایی را که هفت سال در آکادمی فوتبال بارسلونا [لاماسیا] کار میکرد، به اسپایر آوردند تا نونهالان قطری را آموزش دهد.
تیم فعلی قطر [قهرمان آسیا] بیشترینه محصول مشترک اسپایر و سانچز اند که سالها با یکدیگر کار کرده اند.
فوتبال افغانستان که نه توانایی رقابت مالی و امکاناتی با قطر دارد و نه در بعد زیرساختها و کیفیت بازیکنان تیم ملی، قابل مقایسه استند. درست که فوتبال با هزار شگفتی همراه است که یکی از دلایل جذابیتش شمرده میشود؛ اما نه در این سطح!
من کاملا با سوریانو موافقم که توپ به هیچ عنوان شانسی گل نمیشود؛ اگر گل هم شود یک در هزار است. حتا همانها که از دید ما و شما شانسی اند نیز تمام و کمال آمیخته با شانس نیستند. برای همین، تیمی برنده است که برنامه دارد، درست تمرین میکند، بازیکنانش با اصول علمی و پیشرفته خو گرفته و بزرگ شده و با تمرین و علم چانس را خریده اند.
فوتبال ما در سالهای پسین دستخوش حوادث گوناگون بوده است. از جنجالهای گاردین تا کمیتهی اخلاق فیفا و برگزاری لیگ! لیگی که برگزاریاش مرهون و مدیون انتخابات پارلمانی، لطف یک تاجر و … است و گرنه چراغ فوتبال در این ملک کاملا خاموش شده است. لیگی که تا کنون نتوانسته هیچ تأثیری در تیم ملی بزرگسالان داشته باشد.
در آنطرف اما «ژاوی هرناندز» ستارهی تابناک دنیای فوتبال در لیگ ستارگان قطر باز نشسته میشود و بازیکنانی مثل «المعز علی» در آن لیگ پرورش مییابد.
افغانستان در گروه «E» با کشورهای بنگلهدیش، هندوستان، عمان و قطر همگروه است که فردا شب [ساعت ۹:۰۰] در سختترین بازی با قطر بازی خواهد کرد.
سایر دیدارهای افغانستان:
v دهم سپتمبر ۲۰۱۹ (افغانستان- بنگلهدیش) در تاجیکستان
v دهم اکتوبر ۲۰۱۹ (افغانستان- عمان) در عمان
v چهاردهم نوامبر ۲۰۱۹ (افغانستان- هندوستان) در تاجیکستان
v نوزدهم نوامبر ۲۰۱۹ (افغانستان- قطر) در تاجیکستان
v بیستوششم مارچ ۲۰۲۰ (افغانستان- بنگلهدیش) در بنگلهدیش
v سیویکم مارچ ۲۰۲۰ (افغانستان- عمان) در تاجیکستان
v نهم جون ۲۰۲۰ (افغانستان- هندوستان) در هندوستان
صعود از این مرحله، با توجه به اینکه بازیهای خانگی مان نیز در خارج از کشور برگزار میشود، ما نمیتوانیم از مزیت میزبانی استفاده کنیم. با توجه به رشد فوتبال هندوستان و حضور دو تیم قدرتمند قطر و عمان، بسیار سخت و دشوار است.
وقتی «انوش دستگیر» مربی جوان تیم ملی اعلام کرد که هدف افغانستان در این رقابتها فقط کسب سه پیروزی است، بسیاری بر او خرده گرفتند که چرا باید رأس هرم تیم چنین برداشت و روحیهی ضعیف و شکنندهی داشته باشد؟ چرا او همیشه شعار نمیدهد که ما میزنیم، میبریم و به جام ملتها صعود میکنیم!
به هر روی، جدال افغانستان و قطر، نبرد دارا و ندار و برنامه و شعار است. اگر کلاه مان را قاضی کنیم و نگاه واقعبینانه داشته باشیم، در این بازی باید به دنبال یک بازی آبرومند و یا باخت با گل آوراژ کم باشیم، نه پیروزی و سه امتیاز!
این هیچ ربطی به غیرت افغانی و تاریخ پنجهزار ساله ندارد. فقط معطوف به آگاهی و واقعیت است؛ همانگونه که مربی تیم ملی این را درک کرده است؛ چون او فوتبال را در اروپا و با منطق اروپایی آموخته است.