![غنی و عبدالله اختلافها را کنار بگذارند](https://subhekabul.com/wp-content/uploads/2020/03/kabul-4.jpg)
نیکولاس کی، نمایندهی غیرنظامی ناتو در افغانستان، روز شنبه (۲۴ حوت)، در برگهی توئیترش نوشته است: «از تمام رهبران سیاسی افغانستان میخواهم که اختلافهای شان را حل کرده و سازش کنند.»
او از رهبران سیاسی افغانستان خواسته است که برای صلح، متحد شوند؛ چون ویروس کرونا دامن جهان را گرفته است.
آقای نیکولاس کی، با آن که به گونهی روشن، از غنی و عبدالله نام نبرده است؛ اما بدون شک هدف او از رهبران سیاسی افغانستان، غنی و عبدالله و مهرههایی اند که دور این دو میچرخند.
از سویی هم، نیکولاس کی، با زرنگی به ویروس کرونا اشاره کرده و مبارزه با آن را محوری میداند که رهبران سیاسی مخالف را دور هم گرد بیاورد.
نیکولاس کی، پس از آن رهبران سیاسی را به صلح فرا میخواند که میانجیگریهای زلمی خلیلزاد، نمایندهی ویژهی امریکا در امور صلح، به نتیجه نرسیده و سرانجام غنی و عبدلله، هر دو در دوشنبهی هفتهی گذشته (۱۹ حوت)، به گونهی جداگانه سوگند وفاداری با نام رییسجمهور افغانستان، ادا کردند.
بحران کنونی افغانستان، در نتیجهی کمکاری و کوتاهی کمیسیونهای انتخاباتی و بیباوری مردم به این کمیسیونها شکل گرفته است.
عبدالله، مدعی است که کمیسیون مستقل انتخابات، آرای باطل را از دَور بیرون نکرده و با درست شمردن آن، اشرفغنی را برندهی انتخابات ریاستجمهوری اعلام کرده است؛ اما اشرف غنی خود را برندهی واقعی انتخابات دانسته و خود را رییسجمهور قانونی افغانستان میداند.
از سوی دیگر، بودن نمایندهی نظامی ناتو و سفیران کشورهای بیرونی در مراسم سوگند غنی، خود بیانگر این است که کشورهای بیرونی و مهمتر از همه امریکا، خواستار به قدرت رسیدن غنی است، نه عبدالله و یا کس دیگری.
بحران انتخاباتی ۱۳۹۸، تنها بحران انتخاباتی افغانستان نیست؛ این بحران ادامهی بحران انتخاباتی ۱۳۹۳ ریاستجمهوری است.
در انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۳، همچنان کمیسون مستقل انتخابات، اشرف غنی را برندهی انتخابات اعلام کرد؛ اما نتیجهی انتخابات از سوی عبدالله، رقیب انتخاباتی وی، پذیرفته نشده و باعث ریختن مردم به خیابانها و برپایی خیمههای اعتراض در گوشههای مختلف شهر کابل شد؛ اما در نهایت عبدالله از موقفش کوتاه آمده و برای شریکشدن در قدرت با غنی، وارد معامله شد و وی را به عنوان رییسجمهور افغانستان، پذیرفت.
بحرانهای سیاسی افغانستان، همواره شکل زنجیرهای خود را نگه داشته است؛ تاریخ دو قرن اخیر افغانستان، هیچگاهی تجربهی حالت عادی را کم از کم برای دو یا سه سال نداشته است؛ این باعث شده است که هر روز بحران تازهای از راه برسد، تا مردم را درگیر معاملههای پنهانی و آشکار قدرتخواهی، تیکهداران قومی کرده و زمینههای شکلگیری ارزشهای دموکراتیک را از میان بردارد.
عبدالله و غنی با این که تجربهی کنار آمدن را در انتخابات ۱۳۹۳ دارند؛ اما این بار عبدالله بیشتر روی موقفش پافشاری کرد، تا جایی که در قصر سپیدار، میان جمعی از هوادارانش سوگند وفاداری را زیر نام رییسجمهور حکومت همهشمول به جا آورد.
بحران انتخابات ۱۳۹۸ از سوی غنی و عبدالله، پس از انتخابات ۱۳۹۳، بنیان گذاشته شد؛ غنی و عبدالله در تبانی با هم، مؤلفههای دموکراسی را زیر پا نهاده و بدون توجه به آرای مردم و در تضاد با قانون اساسی، در اثر توافق سیاسی، حکومتی را زیر نام حکومت وحدتملی به وجود آوردند که هر دو سهم دار آن بودند؛ اما عبدالله امروز از کارکرد کمیسیون مستقل انتخابات که جزوی از حکومت است، راضی نیست و کار کمیسیون را غیر قانونی میداند؛ این در حالی است که خود او با همکاری غنی، حکومت غیر قانونی وحدتملی در ،۱۳۹۳ اساس گذاشت.
از سویی هم، منطق سیاسی نیز اجازه نمیدهد که از حکومتی غیر قانونی، درخواست قانونگرا بودن را داشت.
راه رسیدن به قدرتسیاسی در افغانستان، از گذشتههای دور به این سو، همواره از کوچه پسکوچههای قومگرایی و زبانگرایی گذشته است و از همین راهها، سیراب میشود؛ این حقیقتی است که تجربهی ناکام سه دور آخر انتخابات ریاستجمهوری افغانستان آن را بیشتر برجسته میکند، در این سه دور، با وجودی که کمیسیونهای انتخاباتی، میلیونها دالر از کمکهای بیرونی و از بودجهی ملی را هزینه کردند؛ اما دستآخر نتیجهی انتخابات نبود که اریکهدار قدرت را مشخص کند؛ بلکه آنی که از پیش، قدرت بیشتر داشته و از سوی دولتهای بیرونی پشتیبانی میشود، باید در رأس قدرت قرار بگیرد.
با این همه، حالا بحث کنارآمدن غنی و عبدالله از آن جهت، مهم است که مسألهی صلح با طالبان، مطرح است و قرار است حکومت افغانستان با نمایندگان طالبان وارد گفتوگو شده و حکومت پسا گفتوگوهای بینالافغانی با ترکیب طالبان شکل بگیرد.
آنچه آشکار است، قدرت مرکزی در دست غنی است و حالا او است که بر افغانستان حکم میراند، نه عبدالله؛ اما تنش میان عبدالله و غنی و گردآمدن شماری از تیکهداران قدرت دور عبدالله، میتواند افغانستان را با بحران تازهای مواجه کرده و یا کم از کم افغانستان را در برابر طالبان، بییشتر آسیبپذیر بسازد.
اگر غنی و عبدالله با هم به توافق نرسند؛ بدون شک حکومت افغانستان در گفتوگوهای بینالافغانی با طالبان، ضعیف عمل کرده و طالبان امتیاز بیشتری به دست خواهند آورد.
با این همه، در شرایط کنونی، بیشتر از انتخابات ۱۳۹۳، به کنار آمدن غنی و عبدالله نیاز است؛ غنی و عبداللهای که خود اساس بحران امروزی را گذاشته اند.
برای این که حکومت افغانستان بتواند در برابر طالبان موقف قویتری داشته باشد؛ نیاز است که غنی و عبدالله با هم کنار آمده و اجازه ندهند که طالبان با بهرهگیری از فرصت به دست آمده، همه خواستهای خود را در گفتوگوهای میانافغانی به حکومت افغانستان بقبولاند.
با این همه، با وجودی که این خبر از طرف مراجع رسمی تأیید نشده؛ اما گفته میشود که روز شنبه (۲۴ حوت) غنی و عبدالله، برای رسیدن به توافق با هم دیدار داشته اند؛ این که برآیند این دیدار چه میتواند باشد، زیاد روشن نیست؛ اما نشانهها و تجربهی قبلی نشان میدهد که عبدالله میتواند با گرفتن امتیازی از غنی، با او کنار بیاید.