واکنش شهروندان در برابر سقوط ولسوالی‌ها: صدای کی باشیم؟!

روح‌الله طاهری
واکنش شهروندان در برابر سقوط ولسوالی‌ها: صدای کی باشیم؟!

در هفته‌های اخیر، حمله‌های طالبان بر پاس‌گاه‌های نیروهای امنیتی و ولسوالی‌های شمار از ولایت‌های افغانستان، به خصوص ولایت‌های شمال افغانستان، دست‌کم در بیست‌سال گذشته، بی‌سابقه بوده است. گروه طالبان در دو هفته‌ی اخیر، حمله‌های‌شان را به هدف سقوط ولسوالی‌ها در صفحات شمال کشور، افزایش داده است؛ حمله‌هایی که منجر به سقوط بیش‌تر از ۲۰ ولسوالی در جریان دو روز گذشته، شده است. ولسوالی‌های بنگی، چال، هزارسموچ، وینگی‌قلعه، نمک‌آب، دشت‌قلعه و بهارک در ولایت تخار؛ شیرین‌تگاب و خواجه سبزپوش در ولایت فاریاب؛ دره‌صوف بالا و پایین در ولایت سمنگان؛ خانقا، مردیان، فیض‌آباد، منگجک و آقچه در جوزجان؛ چهاربولک در بلخ؛ میرزکه در پکتیا؛ دشت‌ارچی در ولایت کندز و جلگه در بغلان، ولسوالی‌هایی است که در جریان دو روز گذشته، به دست طالبان افتاده است.

سقوط پی‌هم ولسوالی‌ها، باعث شده که شمار زیادی از فعالان اجتماعی و رسانه‌ای، در قالب یادداشت‌هایی‌ در فضای مجازی، میدان جنگ را پوشش داده و هم‌چنان نقدهایی را حواله‌ی حکومت و نهادهای امنیتی کنند. شماری دیگر از کاربران فضای مجازی، در واکنش به یادداشت‌های کاربران، گفته اند که «صدای طالبان نشویم» و ناخواسته، گلویی برای جنگ تبلیغاتی طالبان نباشیم!

عارف رحمانی، عضو مجلس نمایندگان، در برگه‌ی توتیرش خطاب به رییس‌جمهور غنی، نوشته است که ‏سرقمندان اعلای قوای مسلح، درک کند‌ که کشور در حالت بحرانی قرار دارد و هرچه عاجل باید «شورای عالی مبارزه با تروریزم» و «اتاق جنگ» را با حضور عالی‌ترین نخبگان سیاسی – نظامی دارای قدرت بسیج مردم، تشکیل دهد و از کشور در قبال هجوم گسترده‌ی تروریستان حفاظت کند.

زکریا مصور، فعال اجتماعی، با انتقاد از کارکردهای رهبران حکومت، نوشته است: «وقتی بیست طالب تروریست، بتوانند سه صد کیلومتر را طی کرده و ده‌ها ولسوالی را سقوط دهند و صدها نیروی امنیتی را با تمام تجهیزات تسلیم خود کنند، معلوم است که هیچ اراده‌‌ای برای جنگ وجود ندارد، نه سرباز قهرمان وجود دارد و نه این حکومت ارزش ماندن را دارد.»

واکنش فعالان رسانه‌ای در برابر سقوط ولسوالی‌ها به دست طالبان.

در برابر این واکنش‌ها، شماری از کارمندان دولت افغانستان به شمول سخن‌گویان دولتی، می‌گویند که آن ‌چه در فضای مجازی جریان دارد، در واقع تبلیغ کاربران از کارکردهای گروه طالبان است و این باعث می‌شود که روحیه‌ی نیروهای امنیتی افغانستان در میدان نبرد، ضعیف شود.

حسین نصرت، رییس دفتر معاون دوم رییس‌جمهور، کاربرانی که خبرهای سقوط ولسوالی‌ها را نشر می‌کنند را «سخن‌گویان رضاکار طالبان» عنوان کرده و نوشته است؛ درست است که شرایط و وضعیت کشور شکننده است؛ اما، باید گفت که مبلغان و رسانه‌هایی که مفت و ناآگاهانه به نفع طالبان تبلیغات می‌کنند، در شدت‌دادن این پیچیدگی و شکنندگی نقش جدی دارند. «با این وضعیت، می‌توان گفت که طالبان طالع‌مند اند که این همه سخن‌گویان/رسانه‌های رضاکار را مفت در اختیار دارند.»

شاه‌حسین مرتضوی، مشاور امور فرهنگی رییس‌جمهور نیز، نوشته است که کاربران فضای مجازی به صورت ناخودآگاه بدل به صدای طالبان شده اند. به باور آقای مرتضوی، هم‌صداشدن برخی از کاربران با طالبان در فضای مجازی، نشان از باورمندی به این گروه نیست. «گاهی برخی ناخودآگاه در خدمت دشمن قرار می گیرد. شاید هم ترس درونی یکی از عوامل آن باشد؛ اما هم‌صدایی با طالبان، نه ثواب دارد و نه افتخار. بدل به صدای طالبان نشویم!»

شماری از کارمندان مطبوعاتی ریاست‌جمهوری، در فضای مجازی، نوشته اند که خشونت‌های اخیر هم‌زمان با گفت‌وگوهای صلح قطر، نشان می‌دهد که طالبان در کنار این که مردم را می‌کشند، «دروغ» نیز می‌گویند. محمد حیدری، متخصص روابط عامه‌ی دفتر مطبوعاتی ریاست‌جمهوری، طالبان را یک گروه مزدور، دروغ‌گو و وحشت‎گر خوانده و نوشته است که وقت آن رسیده که هم‌صدا با نیروهای امنیتی و دفاعی، در برابر این گروه بیستیم. «تعدادی به عمد یا غیرعمد به بلندگویان طالب مبدل شده است… این کار در واقع هیچ تفاوتی با جنگیدن و تقابل با نیروهای امنیتی ندارد.»

واکنش کارمندان دولتی در برابر سخنان فعالان رسانه‌ای و کنش‌گران اجتماعی.

با این‌ حال، شماری دیگر از فعالان رسانه‌ای، نوشته اند که سخن‌گویان حکومت، کارزاری را برای تبرئه‌ی حکومت از فساد، ناکارآمدی و حتا خیانت آغاز کرده است. به باور این کاربران، کسانی که پشت نیروهای امنیتی را خالی کرده و به آن‌ها خیانت می‌کنند، فعالان رسانه‌ای نه، بل‌ که رهبران حکومتی استند.

خادم‌حسین کریمی، روزنامه‌نگار، یادداشتی را زیر عنوان «حامیان طالبان چه کسانی استند؟» در برگه‌ی فیسبوکش نشر کرده. کریمی، نوشته است که اگر رسانه‌ها و فعالان اجتماعی و سیاسی نبودند، همان فشار اندکی که از این منظر در برابر خیانت‌ها، فسادها و طالب‌پروری‌ها وارد می‌آمد نیز وجود نداشت. «مجموعه‌ی دستگاه دولت، باید پاسخ بدهد که چرا در کنار سرباز و علیه طالب نبوده؟» او، در این یادداشتش، پرسش‌هایی را مطرح کرده و در اخیر یادداشتش، جمله‌ی کوتاهی را نوشته است: «این وطن، سرزمین سربازان قهرمان و پاک‌باخته و سیاست‌مداران فاسد و خیانت‌کار است.»

بسیج مردمی در برابر گروه طالبان

در بحبوحه‌ی درگیری بر سر سقوط‌دادن و بازپس‌گیری ولسوالی‌ها میان نیروهای امنیتی و گروه طالبان، به دستور رییس‌جمهور غنی، تعیینات جدیدی در رهبری وزارت‌ دفاع و داخله صورت گرفت. بسم‌الله محمدی، به حیث سرپرست وزارت دفاع و عبدالستار میرزکوال، به حیث سرپرست وزارت داخله گماشته شدند. بسم الله محمدی، در مراسم معرفی‌اش به حیث سرپرست وزارت دفاع، از مردم خواست که در کنار نیروهای امنیتی کشور بیستند و دولت، تسهیلات جنگی برای رویارویی با طالبان را فراهم می‌کند.

اضافه بر این، صدها تن از باشندگان پروان، بادغیس، فاریاب، جوزجان، تخار و برخی از ولایت‌های دیگر، علیه جنگ‌جویان طالب بسیج شده اند. تصاویری که در شبکه‌های مجازی دست‌به‌دست می‌شود، نشان می‌دهد که صدها تن از نیروهای مردمی، سلاح بر شانه انداخته و در کنار نیروهای دفاعی و امنیتی، به جنگ علیه طالبان می‌روند.

شماری از کاربران فضای مجازی، با دست‌به‌دست‌کردن این تصاویر، باور دارند که بسیج‌های مردمی در کنار نیروهای امنیتی، می‌تواند روزنه‌ی امیدی برای جلوگیری از پیش‌روی طالبان باشد.

خبرهایی از بسیج مردمی در برابر طالبان در ولایت تخار.

اسدالله زمری، خبرنگار، در برگه‌ی فیسبوکش نوشته است ک درکنار نیروهای امنیتی برای دفاع از تخار مبارزه می‌کند. او، گفته است که انجنیر شفیق‌الله عمر، معاون مقام ولایت تخار، به خط جنگ رفته به نیروهای امنیتی و دفاعی و خیزش‌های مردمی، اطمینان داده است که با افراد تحت امرش برای دفاع از مردم و این سرزمین، مبارزه می‌کند.

این همه در حالی است که درگیری میان نیروهای امنیتی و گروه طالبان در بیش از بیست ولایت و ده‌ها ولسوالی جریان دارد. با این ‌که گروه طالبان، تا نزدیک مرکز شماری از شهرها رسیده؛ اما وزارت دفاع ملی، اعلام کرده است که در ۲۴ ساعت گذشته، در جنگ با نیروهای امنیتی-دفاعی کشور، ۱۷۲ طالب کشته و ۵۲ طالب دیگر زخمی شده است.