سال ۲۰۱۹ میلادی، سالی پر از امید و هیجان برای افغانها بود. در این سال، تلاشهای جدی و گسترده برای ختم جنگ هژدهسالهی افغانستان صورت گرفت و به این منظور، مذاکرات صلح میان امریکا و طالبان کلید خورد که آغاز آن از شهر ابوظبی پایتخت امارات متحدهی عربی شروع شد. در عین حال، چهارمین دور انتخابات ریاستجمهوری نیز یکی دیگر از خبرهای خوش برای افغانها بود؛ انتخاباتی که در ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۹ برگزار شد و مردم با انگیزهی بقای جمهوریت و تداوم نظام سیاسی موجود به پای صندوقهای رأی رفتند. مردم اکنون انتخاب زعیم جدید کشور را به انتظار نشسته اند؛ اما از جانب دیگر، تنشهای سیاسی در نحوهی مدیریت انتخابات، منجر به بیثباتی سیاسی شد که برای نخستین بار در سال ۲۰۱۴ میلادی آن را به تجربه گرفتند.
پس از ایجاد نظام نوین سیاسی، مردم افغانستان حداقل چهار بار انتخابات را پشت سر گذراندند. مردم به این باور بودند که به چالشهای خلق شده در انتخاباتهای گذشته پایان داده میشود؛ به این علت که افغانستان نظام سیاسی جدید را تجربه میکند و طبیعی است که هر نظام جدید با چنین مشکلاتی مواجه میشود؛ اما در انتخابات چهارم، مردم انتظار داشتند که دیگر از انتخاباتهای گذشته عبرت گرفته شده و انتخابات کنونی منجر به توسعه و ثبات سیاسی شود؛ به همین خاطر، مردم مشارکت در انتخابات را نوعی از کنش اجتماعی-سیاسی دانسته، به هدف قوام و بقای نظام سیاسی جدید در انتخابات شرکت کردند. بدین ترتیب، با انجام کنشهای اجتماعی و سیاسی، پرده از هویت سیاسی شان برداشته و تعاملات سیاسی و رفتارهای اجتماعی را با محوریت «شرکت در انتخابات» آشکار کردند.
انتخابات ریاستجمهوری افغانستان نه تنها منجر به ثبات سیاسی و ملتسازی نشد، بلکه به بیثباتیهای سیاسی دامن زد. شکافهای اجتماعی و سیاسی را عمیقتر کرد، مردم و سیاسیون در صفهای مختلفی قرار گرفتند که هر کدام اهداف متفاوتی را دنبال میکند؛ اهدافی که ارتباطی به مسألهی «منافع ملی» و «هویت ملی» افغانستان نداشته است.
اختلافات سیاسی در سال ۲۰۱۹
در سال ۲۰۱۹ میلادی، صلح و انتخابات دو محور اصلی اختلافات سیاسی کنشگران سیاسی را شکل داد و دو قطب مخالف را به وجود آورد. این دو پدیده، از یکسو شماری از رهبران سیاسی را که در بحران چهلسالهی این کشور علیه یکدیگر سنگر گرفته بودند، همسو کرد و از سوی دیگر، به محتوای اختلافات، ابعاد جدیدتری افزوده شد. منظور از ابعاد جدید اختلافات میان سیاسیون، ایجاد حکومت مؤقت است که در گذشته چنین سروصدایی وجود نداشت. حامدکرزی، عبدالله عبدالله، گلبالدین حکمتیار، محمدکریم خلیلی، انوارالحق احدی و سایر رهبران دیگر در یک صف واحد قرار گرفتند و منافع مشترکی را علیه رقیبان امروزی شان تعریف کردند. منافع مشترک این سیاسیون، براندازی حاکمان موجود از قدرت سیاسی بود.
آگاهان سیاسی، سال ۲۰۱۹ میلادی را یک سال نکبتبار برای مردم افغانستان توصیف کرده و میگویند که این سال پر از انتظار کشندهی (مذاکرات صلح) و انزوای مرگبار دولت افغانستان در سطح داخلی و خارجی بود. موسا فریور، آگاه سیاسی، میگوید: «متأسفانه سال ۲۰۱۹ میلادی، از نظر سیاسی برای افغانستان سال خوب نبود. سال پر از انتظار کشنده که همان مذاکرات بسیار طولانی و پر از ابهام در پشت درهای بسته میان هیأت گفتوگوکنندهی امریکا و تحریک اسلامی طالبان بود. انزوای مرگبار حکومت موجود، اختلافات میان جناحهای سیاسی و اختلافات در بدنهی حکومت وحدت ملی، خصوصا انتخابات بود که این همه نشانگر واقعیت تلخ است که سال ۲۰۱۹ پر از التهاب، خساره و زیان برای ملت افغانستان بود.»
این آگاه سیاسی، بیان میکند که انتخابات ریاستجمهوری، به شکل ضعیف در افغانستان برگزار شد و میزان کمی از مردم با دلهره و عدم اعتماد به نظام حاکم سیاسی، کمیسیونهای انتخاباتی و نتایج انتخابات شرکت کردند که تا هنوز هم نتایج انتخابات در گِروِ اختلافات سیاسی گیرمانده است.
او مشخصا به حوزهی اقتصاد، اشاره کرد و گفت، در سال ۲۰۱۹ میلادی، به زارعان و مالداران افغانستان هیچگونه توجهی نشد و خسارههای زیادی را متقبل شدند؛ از جانب دیگر، مردم افغانستان در تمام حوزهها در سال ۲۰۱۹ آسیب دیدند؛ بنابراین، میتوان گفت که این سال، سال نکبتباری برای ملت بود.
به گفتهی آگاهان سیاسی، اختلافات احزاب، گروهها و سیاسیون افغانستان که نسبت به سالهای دیگر بیشتر بود، ناشی از منافع شخصی و خانوادگی آنها بود که هیچگونه تمرکزی بر تأمین منافع ملی کشور نداشتند. موسا فریور، همچنان میگوید که اگر منافع ملی در صدر اولویتهای تیمهای انتخاباتی قرار میداشت، بدون شک جمع بزرگی از مردم باوجود اوضاع بد امنیتی در انتخابات شرکت میکردند؛ اما عدم اشتراک مردم در انتخابات نشان داد که هیچ یکی از سیاسیون افغانستان خصوصا بازیگران انتخاباتی از حمایت ملی و سراسری برخوردار نبودند. با آنکه شمار زیادی از تیمهای انتخاباتی از حمایت خارجیها برخوردار بودند و در صورتی که ایتلاف سیاسیون جهت شرکت در انتخابات خودجوش میبود، اوضاع سیاسی افغانستان در سال ۲۰۱۹ به افتضاح نمیرفت.
روابط افغانستان با جامعهی جهانی در سال ۲۰۱۹
انتخابات ریاستجمهوری، اوضاع سیاسی را متشنج و مداخلهی کشورهای حامی افغانستان را به داخل کشور بیشتر برجسته کرد و سبب تردد دیپلماتهای خارجی در کابل شد. هیأتهای مختلف کانگرس امریکا به کابل آمدند، دیدارهای مختلفی میان سیاسیون و سفرای کشورهای خارجی در کابل انجام شد و در عین حال «دونالدترامپ» رییسجمهور امریکا به صورت غیر منتظره وارد کابل شد؛ همهی اینها نشان داد که اوضاع سیاسی افغانستان برای جامعهی جهانی مهم است.
آگاهان روابط بینالملل، معتقدند که در سال ۲۰۱۹ میلادی، روابط کابل با جامعهی جهانی به ویژه با ایالات متحدهی امریکا، با فراز و نشیبهای بسیاری همراه بود. عبدالشکور سالنگی، آگاه روابط بینالملل، میگوید: «مهمترین بحث، ایجاد دودستگی بین کابل-واشنگتن در خصوص مذاکرات صلح بود و از شروع مذاکرات دیده شد که روابط دوجانبه در مسیر درستی قرار ندارد.»
او بیان میکند، نقشهی راهی را که ایالات متحدهی امریکا برای صلح افغانستان ترسیم کرده بود، خلاف آن عمل کرد؛ هرچند این دودستگی در مذاکرات صلح تأثیر منفی نگذاشت؛ اما حد اقل میان افغانستان و بزرگترین حامیاش فاصله انداخت و دولت افغانستان در حاشیهی این مذاکرات قرار گرفت.
نمایندگان امریکا و طالبان که نُه دور مذاکرهی دوامدار را در دوحه پایتخت قطر انجام دادند، این مذاکرات به یک بارگی برای سه ماه توقف داده شد و پس از توقف این مذاکرات، توجه جامعهی جهانی و دولت افغانستان به برگزاری انتخابات ریاستجمهوری متمرکز شد. پس از برگزاری انتخابات، دولت افغانستان از حاشیهی مذاکرات صلح بیرون شده و تا حدودی در مذاکرات صلح نقش گرفت. اکنون امریکا بر اساس خواستهی دولت افغانستان تأکید دارد، تا زمانی که آتشبس مؤقت در افغانستان برقرار نشود، توافقنامهی صلح را با طالبان امضا نمیکند.