
به تازگی، یک هیأت امریکایی به ریاست «لیندسی گراهام»، سناتور برجستهی حزب جمهوریخواه امریکا به کابل آمده تا چگونگی خروج نیروهای خود را از افغانستان با رهبران سیاسی حکومت وحدت ملی مورد بحث قرار دهد. این سناتور امریکایی در دیدار با رییسجمهور غنی، گفته است که هدف اصلی سفر او به کابل، ارزیابی وضعیت افغانستان است تا پیرامون کاهش مسؤولانهی نیروهای امریکایی گفتوگو کند.
او، همچنان تأکید کرده که قرار است در پایان هفتهی جاری، رییسجمهور امریکا خروج نیروهای خود را از افغانستان اعلام کند و در گام نخست، نزدیک به چهار هزار سرباز امریکایی، این کشور را ترک خواهند کرد و ۸۶۰۰ سرباز دیگر همچنان در افغانستان باقی خواهند ماند.
گراهام که یکی از مخالفان خروج نیروهای امریکایی از افغانستان است، در این سفر خود در کابل، به مقامهای حکومت افغانستان گفته که خروج کامل نیروها از این کشور باید وابسته به شرایط در افغانستان باشد. در عین حال، او همچنان در خصوص مذاکره با طالبان تأکید کرد، این گروه (طالبان)، هرآنچه را که در مذاکرات صلح میپذیرند، متعهد و پابند باقی بمانند.
در همین حال، محمداشرف غنی، رییسجمهوری افغانستان، میگوید، در شرایط کنونی تروریزم هنوز هم امنیت ملی دو کشور را تهدید میکند؛ بنابراین، نیاز است تا به گونهی مشترک در برابر این پدیده مبارزه صورت گیرد. آقای غنی خطاب به سناتور جمهوریخواه امریکا گفت، اجماع عمومی در خصوص پروسهی صلح در افغانستان وجود دارد؛ اما آتشبس و پرداختن به پناهگاههای امن طالبان در خارج از مرزهای این کشور از جمله سوالات مردم افغانستان است که باید به آن پاسخ داده شود.
این گفتوگوها و نشر خبرهایی مبنی بر خروج نیروهای امریکایی از افغانستان، نشان میدهد که تبوتاب خروج این نیروها، بیش از هر زمان دیگر جدی شده و این خروج، نتیجهی مذاکراتی است که دو طرف در قطر انجام داده و بالای خروج بخشی از سربازان امریکایی توافق کرده اند؛ زیرا خروج نیروهای امریکایی، شرط اصلی طالبان در امضای توافقنامه است. هرچند، امریکا و طالبان هنوز به گونهی رسمی «توافقنامه» را امضا نکرده اند؛ اما گفتوگوهای اخیر زلمی خلیلزاد با نمایندگان طالبان در قطر، بیانگر این موضوع است که پیشرفتهای چشمگیری در مذاکرات دو طرف به وجود آمده است.
با این حال، نوعی نرمش میان دو طرف در جهت رسیدن به یک توافق احیا شده؛ اما تنور جنگ در جغرافیای افغانستان هنوز هم داغ است و هیچگونه فروکشی از این خشونتها به چشم نمیخورد. طالبان هنوز هم با دولت افغانستان در ستیز اند و هیچگونه انعطافی برای گفتوگو با دولت کابل از خود نشان نداده اند؛ در عین حال، این گروه دولت افغانستان را از یک طرف به رسمیت نمیشناسد و از طرف دیگر، به عنوان یک دولت نامشروع مذاکره نمیکند؛ بلکه در یک اجماع داخلی مذاکره میکند که دولت بخشی از این اجماع باشد؛ بنابراین، خروج نیروهای امریکایی از افغانستان و یا هم، توافق امریکا با طالبان نشان میدهد که واشنگتن به تعهدات طالبان اعتماد کرده و به این گروه «میدان» داده است؛ اما در سطح داخلی افغانستان، نگرانیهایی وجود دارد که میدان دادن به طالبان یک اشتباه خواهد بود؛ زیرا طالبان برای رسیدن به قدرت سیاسی، هرگونه ابزاری را برای توسعهی خشونت مورد کاربرد قرار خواهند داد.
در پیوند به این موضوع، شماری از آگاهان نظامی افغانستان معتقدند، قبل از آنکه به طالبان اعتماد شود، باید تفهیم شود که آیا اعتماد به امریکاییها یک امر مثبت است یاخیر؛ زیرا واشنگتن همواره به دنبال منافع خود در افغانستان بوده است.
جاوید کوهستانی، آگاه نظامی، به روزنامهی صبح کابل میگوید، در هژده سال گذشته، ایالات متحدهی امریکا هیچگونه اقدامی را در جهت شکلگیری دولت-ملت در افغانستان انجام نداده است، واشنگتن از فساد اداری حمایت کرد، مواد مخدر، فقر و بیکاری گسترش یافت و عناصر وابسته به خود را در ساختارهای افغانستان جابهجا کرد که خطر این عناصر کمتر از طالبان هم نیست.
آگاهان نظامی، بر این باورند، در نخست باید دانسته شود که آیا اعتماد کردن به امریکاییها چقدر کار پسندیده خواهد بود؟ در عین حال، طالبان پذیرفته اند که شریک قدرت سیاسی در افغانستان شود و این امر در حال اجرایی شدن است. کوهستانی تأکید کرد، خواسته یا ناخواسته دیده میشود که طالبان و القاعده شکست خورده بود و بارها، مقامهای امریکایی اظهاراتی را مطرح کردند که طالبان و القاعده با شکست روبهرو شده اند؛ ولی هنوز هم تروریزم به شمول طالبان یک تهدید کلان برای افغانستان شمرده میشود.
جاوید کوهستانی گفت: «این به مردم افغانستان تعلق دارد که در چنین وضعیتی، چه جایگاه و چه موقفی را اتخاذ میکنند. نخبگان سیاسی از اقوام مختلف کشور به خاطر آیندهی شان چگونه میتوانند اجماعی را به وجود آورند که اگر تهدیدی از سوی طالبان باشد، آن را مهار کنند. این مهم است. اعتماد کردن به طالبان، بهتر از اعتماد کردن به امریکاییها است.»
در همین حال، میرزامحمد یارمند، آگاه نظامی، در خصوص خروج سربازان امریکایی از افغانستان، میگوید که محتوای مذاکرات قطر بر همین مبنا است که نیروهای امریکایی در کشور کاهش یابد و یک جدول زمانی برای خروج این نیروها، میان دو طرف نهایی شود.
آقای یارمند خوشبین است، در صورتی که برنامهی صلح سیر طبیعی و بنیادی خود را طی کند تا تروریزمپروری در پاکستان خاتمه یابد، مدارس جلب و جذب طالبان مسدود و پایگاه گروههای تروریستی در یک «نظارت بینالمللی» از بین برده شود، در این صورت با تحقق مذاکرات صلح، احتمال ختم جنگ در افغانستان هم وجود خواهد داشت.
پرسش این است، اگر امریکا با طالبان به توافق برسد و نیروهای خود را از افغانستان بیرون کند، این خروج را میتوان شکست نامید یا پیروزی؟ میرزامحمد یارمند پاسخ میدهد، هرچند باور کردن به خروج کامل نیروهای امریکایی از افغانستان سخت است؛ اما اگر تصمیم واشنگتن جدی باشد، این خروج نه پیروزی است و نه هم شکست؛ بلکه حالتی است که طرفین در یک جنگ فرسایشی فرو رفته اند. او ادامه داد که در چنین حالتی، راهی جز صلح وجود ندارد و باید برنامهی مصالحه به هر شکل ممکن عملی شود.
به گفتهی او، برنامهی صلح دقیق تنظیم شود و روند ادغام طالبان در کشور تعریف شود تا مردم افغانستان مطمئن شوند که دیگر جنگی صورت نمیگیرد و ثبات در کشور تأمین میشود. هرگاه، این برنامهها از سوی جامعهی جهانی تضمین شود، امیدواری نسبت به آینده بیشتر است؛ اما در صورتی که برنامهی صلح تعریف نشود و زوایای پنهان و تاریک همچنان وجود داشته باشد، نگرانیهای مردم نسبت به ختم جنگ، فروکش نخواهد کرد.
خروج سربازان امریکایی از افغانستان پس از توقف مذاکرات چندروزه میان امریکا و طالبان در قطر، مطرح شد. زلمی خلیلزاد، فرستادهی ویژهی امریکا برای صلح افغانستان، پس از توقف این مذاکرات راهی اسلامآباد شد. گفته میشود که آقای خلیلزاد تلاش دارد تا همکاری صادقانهی پاکستان را در عملیسازی روند صلح، جلب کند.