«زنان افغانستان نگران اند که با حضور طالبان، دوباره تاریخ سیاه طالبانی تکرار شود. در چنین صورتی، همه دستآوردها، ارزشهای انسانی و مدنی، آرزوها و امیدهای زنان افغانستان به خاک یکسان خواهد شد… در واقعیت، آسیبپذیرترین قشر در افغانستان، زنانی اند که به مرکز شهرها دسترسی ندارند. جمعیت بزرگی از زنان افغانستان در ولسوالیهای به شدت ناامن زندگی میکنند. آنها، بنا بر دلایل گوناگون اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، از آموزش و پرورش دور مانده اند و حتا از حقوق اوليهی خويش دفاع نمیتوانند. حالا بفرمایید؛ کدام گروه آسیبپذیرترند؟ ۲ هزار زن یا میلیونها زن؟»
این بخشی از نامهی سرگشادهای است که زهرا ظهیر، افسر نظامی افغانستان، به مسؤولان و مجریان سازمان ملل متحد، نوشته است؛ خانمی که کارشناسی حقوق و علوم سیاسی دارد؛ اما شش سال از عمرش را در بخشهای نظامی شبوروز کرده است.
خانم ظهیر نامه اش را در واکنش به تصمیم ایالات متحدهی امریکا مبنی بر دادن ویزهی پناهندگی به ۲ هزار زن آسیبپذیر در افغانستان، نوشته است. شماری از کشورها، به شمول ایالات متحدهی امریکا، کانادا و تاجیکستان، اعلام کرده که حاضر اند به شهروندان آسیبپذیر افغانستان ویزهی پناهندگی بدهند. ظهیر در نامه اش به کشورهایی چون ایالات متحده، گفته است که به جای پناهدادن زنان، پناهگاهشان -افغانستان- را امن بسازند. «به ما پناه ندهيد، پناهگاه مان را امن بسازید!»
افغانستان، کشوری است جنگزده که همهروزه شماری از شهروندان آن کشته و زخمی میشود. توقع میرفت که پس از نشست بن و حضور جامعهی جهانی، تاریخ اجتماعی و سیاسی این کشور، حداقل برای زنان افغانستان که قشر آسیبپذیر اند، ورق تازهای بخورد و زنان بتوانند به حقوق انسانی شان دست پیدا کرده و یا کمازکم در راستای رسیدن به آن تلاش کنند؛ اما با گسترش دوبارهی جغرافیای جنگ و پیشروی جنگجویان طالب در شماری از ولایتها، دیده میشود که هنوز زنان در افغانستان، در معرض تهدید و خطر جدی قرار دارند؛ تهدیدی که از سوی گروه افراطی و تندرو طالبان، بر نیم پیکر جامعه اعمال شود.
بر پایهی گزارشهایی که از مناطق تحت کنترل طالبان نشر میشود، جنگجویان این گروه، محدودیتهای شدید گشتوگذار را برای زنان وضع کرده و نمیگذارند که با پوشش عادی از خانههای شان بیرون شوند. وحشتناکتر این که شماری از زنان در این مناطق، در معرض تجاوز جنسی قرار گرفته اند.
مسعود حسینی، خبرنگاری که چندی پیش برای تهیهی گزارش به ولسوالی سیغان ولایت بامیان سفر کرده بود، به نقل از منبع اش، نوشته است که طالبان قصد داشتند، دختران جوان را به نکاح جنگجویان جوان این گروه در آورده و بیوههای نیروهای امنیتی را برای رهبران شان تصاحب کنند؛ در افغانستان یا پاکستان!
به گفتهی حسینی، یک کمیسیون از گروه طالبان به کمک ولسوالی سیغان موظف به جمعآوری فهرست و اطلاعات در مورد دختران جوان و مجرد و «بیوههای نیروهای امنیتی» بوده است.
این گونه گزارشها از مناطقی که اخیرا به دست گروه طالبان افتاده، بسیار نشر شده. چند روز پیش، فردی به روزنامهی صبح کابل، تأیید کرد که گروه طالبان با شماری از زنان در ولسوالی مالستان ولایت غزنی، بدرفتاری جنسی کرده است.
در بخشی از نامهی ظهیر، آمده است که صدور ویزه و یاکمک به پناهندگی ۲ هزار زن، نه تنها مشکل زنان افغانستان را حل نمیکند، بل که جفای بزرگی برای دیگر زنان این سرزمین نیز دانسته میشود. «این رفتار امریکا در حقیقت فرار از واقعیتهای موجود در افغانستان است. تنها زنان سیاستمدار و کنشگران مدنی نیستند که شامل بخش آسیبپذیر میشوند؛ بل که میلیونها زن در سراسر افغانستان و در دورترین روستاهای این سرزمین زندگی میکنند و در حال حاضر، در میان جنگ، دود و باروت گیر مانده اند.»
زهرا ظهیر، در صحبت با روزنامهی صبح کابل، میگوید که در سال نخست کارشناسی اش، تصمیم میگیرد که برای آموزش علوم نظامی، راهی ترکیه شود؛ «از اين فرصت استفاده نمودم تا بتوانم مفكورههای مردم را نسبت به اجتماع تغيير بدهم و راه را برای ديگر دختران اين سرزمين باز كنم.»
زنانی چون زهرا به دلیل حرفه شان بیشتر در معرض تهدید گروه طالبان قرار دارند.
طوری که حدود یک سال و چند ماه پیش، جنگجویان طالب، چشمان خاطره، یکی از افسران پلیس در ولایت غزنی را هنگامی که از وظیفه به طرف خانه در حرکت بود، با چاقو از حدقه بیرون کشیدند. خاطره به روزنامهی صبح کابل، گفته است: «پدرم مخالف کارم بود، تا هنوز هم مخالف است که مه وظیفه بروم. اگر روزی خدا دوباره چشمی برایم نصیب کند، حاضرم دوباره به وظیفهام برگردم و برای وطنم خدمت کنم؛ برای زنان و کودکان وطنم. وطن به تلاشهای ما نیازمند است.»
با این همه، جنگ در افغانستان، هر روز شدیدتر میشود. گفتوگوهای صلح که میان دولت افغانستان و گروه طالبان در دوحه جریان داشت، دستآورد ملموسی در پی نداشته است و از سویی هم، تنها هیئت دولت است که زنانی را در میان خود جا داده است.
زهرا، میگوید که زنان افغانستان در روند گفتوگوهای صلح، خواهان معرفی حامیان تروریزم و دهشتافکنی، ممنوعالخروجشدن افراد کلیدی گروههای تروریستی از افغانستان، مسدودشدن حسابهای بانکی گروههای تروریستی، درج نامهای افراد کلیدی گروه دهشتافکن در فهرست سیاه سازمان ملل و مجازات علنی و بینالمللی اعضای گروههای دهشتافکن استند.
در روزهای پسین، جنگ در افغانستان، باعث شده است که شمار زیادی از خانوادهها از خانههای شان بیجا شوند. زهرا میگوید؛ شهروندان افغانستان سالها است که طعم تلخ پناهندگی و مهاجرت را چشیده اند و دیگر بس است. «لطفاً این بار جنگ، ناامنی و تروریزم را تنها به شانههای مردمان مان نگذارید.»
بانوان افغانستانی، نگران اند که مبادا روزهای سیاه تاریخ دوباره تکرار شوند و آنها از حقوق ابتدایی شان محروم نگه داشته شده و در پستوهای خانه، زندانی شوند. ظهیر، میگوید: «نه تنها من، بل كه تمام بانوان اين سرزمين از اوضاع فعلی نگران اند؛ به همين خاطر، من نامهای نوشتم به سازمان ملل متحد و مجريانی كه اوضاع مردم، خصوصا زنان را در اين شرايط درك كنند و به جای پناهدادن دو هزار زن كه درد اين ملت را دوا نمیكند، راه حل منطقیتر داشته باشند.»
زهرا میافزاید که دیدارهای کشورهای مختلف با گروه طالبان، در واقع، دشمنی با ارزشهای انسانی و مدنی است. «ما زنان افغان، با صراحت میگوييم که طالبان نه از كشور ما، نه از دين ما و نه از يك قوم ما و نه هم از ايدیولوژی ما نمايندگی میكنند، آنها يك گروه دهشتافگن خارجی است.»