
شکاف جنسیتی در اکثریت جوامع سنتی یکی از شاخصترین شکافها، در جریان زندگی افراد در طول تاریخ بوده؛ اما بعد از اینکه جوامع سنتی اندک اندک رو به مدرن شدن حرکت کرد، این شکافها هم به صورت چشمگیری کاهش یافت؛ اما به کلی از بین نرفته است. فرهنگهای جوامع سنتی، همیشه بر خلاف جوامع مدرن حرکت کرده و همیشه زن و مرد را از همدیگر جدا دانسته و مدام میان آنان تمایز و تبعیض قایل شده است. این محرومیتها و تبعیضها، به گونهی متفاوتی وجود دارد و حتا شرایط زندگی خصوصی مردم را نیز در امان نگذاشته است. بارزترین نمونهی محرومیتها در حوزهی عمومی و در عرصهی فعالیتهای اجتماعی دیده میشود. جامعه برای زنان حوزهی ممنوعه بوده و حضور و اشتراک در فعالیتهای اجتماعی برای آنان خلاف اخلاق و هنجار و حتا جرم تلقی شده است.
نخستین مشارکت زنان در تصمیمگیریهای سیاسی و اجتماعی، پس از ختم دورهی سیاهی طالبان، در کنفرانس «بن» رقم خورد و زنان پس از گذرندان یک دهه، شرایط ناسالم زندگی دوباره قدم در عرصههای اجتماعی و تصمیمگیریهای سیاسی گذاشتند. طالبانی که ۲۶ سال پیش با ظاهر مذهبی وارد جامعهی افغانستان شده بودند و از مذهب برای توجیه حکومت بیرحمانهی خود که فاقد هرگونه ارزش اخلاقی و مذهبی بود، بهره میجستند و مدام با وضع قوانین بر علیه زنان، محدودیتهای بیشتر را در برابر زنان در جامعهی افغانستان وضع میکردند و این هر روز شرایط را برای زنان تنگتر میکرد و پای آنها را از فعالیتهای سیاسی که هیچ، حتا از فعالیتهای اجتماعی و گشتوگذار در امکان عمومی نیز کوتاه میکرد.
با وجود آنکه نقش مشارکت زنان در مسایل اجتماعی و سیاسی، در حکومتهای پیش از طالبان هم چندان قابل لمس نبود؛ اما همان مشارکت نسبی هم که وجود داشت، با به قدرت رسیدن طالبان به کلی فراموش شد و حتا با وضع قوانین خاص خود، زنان را به کلی از صحنهی تصمیم گیریهای سیاسی و اجتماعی راندند.
حال که نزدیک به بیست سال از پایهریزی نظام جمهوری در افغانستان میگذرد؛ تا هنوز هم حضور زنان در سطوح تصمیمگیریهای کلان سیاسی خیلی اندک به چشم میخورد و زنان همیشه در تصمیمگیریهای سیاسی نقش سمبولیک را داشته و هنوز هم در حال تکرار شدن است؛ اما با آن هم که حضور زنان در مراجع تصمیم گیریهای سیاسی اندک بوده، زنان هر روز تلاش میکنند، باور مردان محافظهکار را که زنان برای رهبری مناسب نیستند، تغییر دهند.
با آن که هنوز هم سیاست و ادارهی امور اجتماعی در جامعهی امروزی افغانستان همواره یک امر مردانه پنداشته شده و حضور چشمگیر زنان در این عرصه، غایب بوده است، با آنهم دولت طبق پلان ملی کار و به منظور ارجگذاری به اهمیت جنسیت و رفع تبعیض جنسیتی در جامعهی افغانستان تصمیم گرفته است تا سال ۲۰۲۰ باید در حدود ۳۰%صد از پستهای تصمیمگیری، پالیسیها و قانونگذاریها در بخشهای قضایی، امنیتی و خدماتی در اختیار زنان قرار گیرد.
میزان مشارکت زنان در سطح تصمیمگیریهای سیاسی در افغانستان
هر چند که میزان مشارکت زنان در سطح تصمیمگیریهای سیاسی در افغانستان، مبنی بر حاکم بودن جامعهی مردسالار در این کشور اندک بوده است؛ اما با وجود آن هم دولت افغانستان در جریان چند سال پیاپی تلاش کرده است تا نقش زنان را در بدنهی حکومت افغانستان برجستهتر کند و اخیرا دولت افغانستان تصمیم گرفته است که باید میزان مشارکت زنان تا سال ۲۰۲۰ در حدود ۳۰ درصد از پستهای تصمیمگیری، پالیسیها و قانونگذاریها در بخشهای قضایی، امنیتی و خدماتی در اختیار زنان قرار گیرد؛ اما همزمان با آن ادارهی احصاییهی مرکزی افغانستان، دور سوم سروی خود را در سال ۱۳۹۵ به منظور بررسی مشارکت زنان و مردان در سطح تصمیمگیریها انجام داد است. در این سروی آمده است که میزان مشارکت زنان در تصمیمگیریها بسیار پایین بوده است. یافتههای احصاییهی مرکزی افغانستان نشان میدهد که میزان مشارکت زنان در بخش دولتی در حدود ۱۰٫۷ درصد، در بخش خصوصی ۹٫۶ درصد و در بخش سازمانهای غیر حکومتی نسبتا بلندتر ۲۰٫۳ درصد بوده است.
از سوییهم، یافتههای احصایهی مرکزی نشان میدهد که میزان مشارکت زنان در سالهای ۱۳۸۸-۱۳۹۲و ۱۳۹۵ در سطح تصمیمگیرها بسیار اندک بوده است. در حالی که دولت افغانستان اهدافی را در نظر گرفته بود که باید میزان مشارکت زنان برای سالهای ۱۳۸۸-۱۳۹۲ و ۱۳۹۵ بهترتیب ۸٫۲%، ۱۶٫۱% و ۲۲٫۱% برسد؛ اما یافتههای سروی احصایهی مرکزی افغانستان نشان میدهد، میزان مشارکت زنان در سال ۱۳۹۲ به ۹٫۹% و در سال ۱۳۹۵ به ۱۰٫۷% از اهداف تعین شده بوده و این آمار نشان میدهد، میزان مشارکت زنان در اینسالها بسیار پایین بوده است. با توجه با رشد اندک مشارکت زنان در جریان این چند سال معلوم میشود که رسیدن به این هدف کار بس مشکل و دست نیافتنی است.
با این همه؛ اما حکومت افغانستان اطمینان داده است که تا سه سال آینده میزان مشارکت زنان را بیشتر از ۳۰ درصد افزایش دهد. در کنار حضور زنان در فعالیتهای سیاسی و ادارات، نقش بانوان در اقتصاد کشور نیز اندک بوده است. بر بنیاد آمار که اتاق تجارت و صنایع زنان به روزنامهی صبح کابل داده است، در حال حاضر حدود ۵درصد اقتصصاد کشور از سوی زنان مدیریت میشود. سالها جنگ، نبود سواد کافی، رفتار نامناسب اجتماع و حنجارهای فرهنگی از عمدهترین مسأیل است که سبب شده زنان از فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به دور بمانند.
افزون بر این، وزارت امور زنان میگوید که سطح مشارکت زنان در تصمیمگیرهای بزرگ حکومتی نسبت به سالهای قبل افزایش یافته است و زنان اکنون در پستهای بلند حکومتی در این کشور ایفای وظیفه میکنند.
رویا دادرس، سخنگوی این وزارت به روزنامهی صبح کابل گفت که در حال حاضر بیش از ده درصد از بانوان در سطح تصمیمگیریهای بزرگ، در بدنهی حکومت افغانستان، شرکت دارند. او تأکید کرد که بیش از ۹۱ درصد زنان در سطح رهبری وزارت زنان قرار دارند.
تلاش کردیم تا آمار سالهای (۹۶، ۹۷ و ۹۸) را نیز داشته باشیم؛ اما ادارهی احصائیهی مرکزی از دادن این معلومات خود داری کرد.