کابل، یکی از خبرسازترین پایتختهای جهان. در کنار کشتار سازمانیافته، انتحار، سرقت مسلحانه، ناامنی، قاچاق آدم، مواد مخدر و دیگر نارساییهای اجتماعی-فرهنگی، فروش غیرقانونی داروهای آرامبخش و اعتیادآور از سوی برخِ داروخانهها به یکی از چالشهای نگرانکننده در این شهر تبدیل شده است.
فروش بدون نسخهی این داروها در شهری که بیشتر از هر شهر دیگری معتاد به مواد مخدر دارد، راهی است برای افزودن به تعداد معتادین و جوانانی که زندگی نداشتهی شان را میمیرند.
انسان؛ برای برای یافتن آرامش، تحریک شدن، خواب، بیداری و یا شدتبخشیدن به درک عادی، هرازگاهی دست به استفادهی داروها «روانگردان» های طبیعی و شیمیایی زده است.
دانشمندان؛ دلیل روآوردن انسان به این داروها را تغییر خلقوخو عنوان کردهاند و گاهی هم برای تسکین دردهای جسمی و روحی. از قهوه، سیگار و انواع قرصهای مجازی که از طرف پزشکان برای معالجهی کوتاهمدت ناراحتیهای روحی افراد تجویز میشود؛ تا چرس، شراب، تریاک، هیرویین و دیگر روانگردانهای غیرمجاز، همه اعتیادآور و مخدرند.
کابل که آزمایشگاهی شده است برای به استفاده رساندن مواد نیشهآور جهان، بیش از هر مرجعی قاچاقی، داروخانهها برای جوانان و نوجوانان مخدر عرضه میکنند. فروش غیرقانونی و خودسرانهی مسکنهای آرامشبخش و خوابآور از طرف برخی داروخانهها در شهر کابل، به مشکل عمدهای بدل شده است. استفادهکنندهگان این داروها که بدون نسخه از داروخانهها خرید میکنند؛ تاثیر این داروها را رفع کسالت، خستگی و دادن انرژی موقتی عنوان میکنند.
ترامادول
حسن بیست و پنج سال دارد. بیش از چهار سال میشود هرازگاهی ترامادول استفاه میکند. به گفتهی حسن؛ ترامادول باعث میشود، عمیقتر شود. آرامش و انرژی بیشتری داشته باشد.«همین که باعث میشود عمیق شوم به قضایا، گاهی حس بدبینیام را بیشتر میکند و پرخاشگریام را.» او عصبانیت و واکنشگری را نیز از تاثیرات ترامادول میداند.
حسن اما از وابستگی و اعتیاد ترامادول سردراورده است و سعی کرده است وقفهای از این دارو استفاده کند. به گفتهی وی، اول باری که بیست روز پیهم استفاده کرده است مدت سه شبانهروز جاندردی و خستگی داشته است.
ترامادول که به شکلهای قرص، کپسول، قطره و پیچکاری وارد بازار دوا میشود اولین بار در دههی ۱۹۷۰ توسط شرکت آلمانی گرونتال با نام تجاری ترامال ساخته شد. استفادهی درازمدت ترامادول سبب بالارفتن مقاومت بدن میشود و دوز مصرف آن را بالا میبرد. مقدار استفادهی ترامادول توسط فرد معتاد به آن، برای دیگران کشنده است. پزشکان ترک ترامادول را برابر میدانند با ترک تریاک، هیرویین و دیگر مواد مخدر سنگین.
پل سوخته، تپهی نادرخان، گذرگاه، سرای شمالی و چمن حضوری در کابل از محلهایی است که میتوان نام شهرکهای معتادان را بر آنها گذاشت. با این که پولیس کابل بارها تلاش کرده است باآواره کردن معتادان از این محلها، مانع تجمع آنان در جاهای مشخصی شود؛ اما هنوز روزانه بیشتر از صدها نفر در این محلها جمع شده در کار خرید، فروش و استفادهی مواد مخدر مصروفاند.
با موجودیت انواع مواد مخدر غیرقانونی، مخدرهای قانونی که به شکل بیرویه از طرف داروخانهها، بدون نسخه فروخته میشود برای همگانی کردن اعتیاد نقش بهسزایی دارد.
پریگبلین
امید بیست و پنچ ساله، از شش سال به اینسو از کپسولهای پریگلبین زیر نامهای زیگپ، میگپ و سنگپ استفاده میکند. امید استفادهی پریگبلین را اولینبار در دانشگاه کابل شروع کرده است. روزانه بین ۳-۸ عدد از آن استفاه میکند. امید میگوید: «روزهایی که پول خرید زیگپ را ندارم و نمی توانم استفاده کنم؛ وقتی در خیابان قدم میزنم احساس میکنم از همه میترسم. اعتمادبهنفس و انرژیام تحیلیل میرود.»
پریگبلین دارویی است ضد صرع و تشنج. کارکرد پریگبلین روی فعالیتهای مغزیای است که سبب تشنج میشود؛ همچنان روی مواد شیماییای که در مغز، سبب انتقال درد میشود، تاثیرمیگذارد تا مانع انتقال درد در طول سیستم عصبی شود. یکی از عوارض مهم پریگبلین کاهش اسپرم است. در مطالعهی آن، روی حیوانات، دانشمندان پی بردند که سبب نقصهای مادرزادی میشود. این دارو یکی از معدود داروهایی است که باید مصرف و ترک آن طبق رهنمایی پزشک انجام شود.
اینها تنها دارویی نیست که داروخانهها بدون نسخه برای مراجعه کنندگان میفروشند. انواع مسکنها و داروهای خوابآوری که به صورت معمول برای افراد کمخواب یا بیخواب و اشخاصیکه دارای افسردگی، استرس و دیگر ناراحتیهای روحیاند، قسمت دیگری از ماجرای معتادسازی در کابل است.
قرصهای خوابآوار و مسکنهای ضد افسردگی
مصطفا، هشت سال است از داروهای ضد افسردگی و خوابآور استفاده میکند. او میگوید که مصرف این داروها را از دوران آمادگی کانکور شروع کرده است. در همین دوره مصطفا که تلاش داشته است برای رفتن به دانشگاه؛ درس بخواند، سرگیجه و خواب داشته است. به مشورهی یکی از دوستانش شروع میکند به مصرف ترامادول. مصطفا وقتی وارد دانشگاه کابل میشود دیگر فهمیده است که اعتیاد دارد نسبت به این قرص. برای رفع بیخوابی شروع میکند به مصرف دیازپام/خوابآور. «یک هفته برای این که بتوانم راحت بخوابم، هر شب یک یا دوتا دیازپام میخوردم در حالی که صبح مجبور بودم ترامادول استفاده کنم.»
مدتی میگذرد که دوز مصرف ترامادول مصطفا بالا میرود. به گفتهی خودش مدت پنج سال است هر روز به تعداد ده قرص از دیازپام و ترامادول میخورد و گاهی هم کلونازپام. مصطفا این داروها را از داروخانههای مشخصی در غرب کابل خریداری میکند.«چند بار تلاش کردم ترک کنم. ممکن نبود. روزی که استفاده نکنم احساس میکنم استخوانهایم شکسته.»
داروهای خوابآور و ضد افسردگی، برای افرادی تجویز میشود که کمخوابی، استرس، افسردگی و مشکلهایی ازین دست دارند. این داروها عوارضی از جمله؛ سرگیجه، سردردی، خوابآلودگی، تهوع، ضربان نامنظم قلب، افزایش وزن و یبوست را در پی دارند. مصرف این داروها برای افرادی که دارای مشکلات کمخونی، کلیوی یا کبد دارند؛ ممنوع است.
هیچ داروفروشی نیست که از پسامد استفادهی این داروها بیخبر باشد. این داروها در موارد خاص طبق نسخهی داکتر تجویز میشود و هر داروفروشی میفهمد که فروش غیر قانونی آن میتواند برای فرد استفاده کننده اعتیادآور و مضر باشد. دنبال چونوچرایی فروش این داروها سعی کردم داروخانههای شهر کابل را دنبال کنم.
فروش بدون نسخه
داروخانهی امید، در نبش یکی از چهارراهیهای شلوغ حوزهی سوم امنیتی کابل است. مردی که دستکم شصت سالی از عمرش گذشته است با موها و ریش سفید آن طرف ویترین داروخانه پول حساب میکند. منتظر میمانم مشتریاش را تمام کند؛ اما با اشارهی پرسشبرانگیزی انتظارم را به حرف میآورد. یک تخته ترامادول میخواهم. بیاعتنا سراغ یکی از جعبههای ویترین میرود.«ترامادول؟ مچم دارم ندارم.» از لحن صدایش فهمیده میشود که انگار تمام کرده است. پاکتی را بر میدارد، تکان میدهد روی ویترین، یک تخته ترامادول از داخلش میافتد. می پرسم چند؟«پنجا افغانی» سعی می کنم سر به سرش بگذارم. بیست افغانی میگویم و تاکید میکنم که سابق بیست افغانی بود. با عصبانیت ترامادول را برداشته میگوید: «از مه پنجا رپه اس.»
بیرون میشوم دنبال داروخانههای دیگر بروم. دومی ندارد. سومی ندارد چهارمی اما؛ در ساحهی دیگری در غرب کابل است. جوانی شاید بیست و چندساله پشت ویترین به مبایلاش مصروف است. یک تخته زیگپ میخواهم. می پرسد «چند ملیگرام»؟ میگویم: «صدوپنجای شه داشته باشی بتی.» پاکت زیگپ را روی ویترین میگذارد.» سه صدوپنجا افغانی میپرسم برای فروش زیگپ نسخه لازم نیست. با لحن استواری پاسخ میدهد.«کسی که دارویی ر نام گرفته میخوایه حتما میفهمه که میخوایه.» لبخندی روی لبهایش مینشیند. «بیدر! وقتی تو خودت میفهمی که نقص داره میخری مه چه مسؤولیت دارم. مه دوا ر د فروختن آوردیم اینجا.» ظاهرن جواب قناعتبخشی گرفتهام. جوابی که از هر آدرسی در افغانستان میتوان گرفت.
نعمتالله نوروزی، رییس انسجام خدمات بعد از مارکیت، ادراهی ملی تنظیم ادویه و محصولات صحی، میگوید که فروش طرزالعمل خاصی برای فروش این داروها در برای داروفروشیها وجود ندارد. تنها طرزالعمل موجود در فروش این داروها به خریداران از داروخانهها تعین شده است که باید طبق نسخه فروخته شود.
آقای نوروزی میگوید که فروش بدون نسخهی این داروها، جرم پنداشته میشود و با افرادی که این داروها را بدون نسخه به فروش میرسانند، برخورد قانونی صورت میگیرد. به گفتهی آقای نوروزی، داروخانهها مکلفیت قانونی واخلاقی دارند که دست به فروش بدون نسخهی این داروها نبرند.
اینکه چه طرزالعملی میتواند از فروش بدون نسخهی این داروها از طرف داروخانهها جلوگیری کند، بستگی به این دارد که مقامات صحی کشور، باید در مورد تصمیم جدی بگیرند. داروخانهها، مرجع فروش دارو برای کسانی است که با نسخه یا بدون نسخه به آن مراجعه میکنند. از آنجایی که داروخانهها محل قاچاق یا تحت نظارت جدی نیستند، جلوگیری از فروش داروهای نیشهکننده و اعتیادآور به چالش حل نشدنی تبدیل شده است.