اشاره: امروز ۱۷ سنبله ( ۸ سپتامبر) روز جهانی سواد است. مطابق مادهی چهلو سوم قانون اساسی افغانستان، آموزش متوسطه در کشور اجباری است و از سوی، آموزههای دینی نیز تاکید بر فراگیری آموزش میکند، اما با این حال، میلیونها نفر در افغانستان بیسواد است چنانچه به تازگی محمد میرویس بلخی وزیر معارف، نیز از وجود ۱۰ میلیون بیسواد در سراسر کشور خبر داد. این رقم نشان میدهد که افغانستان یکی از بیسوادترین کشورها در منطقه است. روزنامهی صبح کابل برای دریافت پاسخ به این که در طول هژده سال چه کارهای برای محو بیسوادی در افغانستان شده و چرا هنوز بیسوادی در این حد در کشور شایع است، گفتگویی با معین سوادآموزی کشور سردار محمد رحیمی انجام دادهاست. فردی که انتظار میرفت با آمدنش در معینیت سواد آموزی وزارت معارف تغییرات چشمگیری برای باسواد سازی جامعه صورت گیرد.
بعد از گذشت سه سال و اندی اکنون آقای رحیمی میگوید که معضل بیسوادی در کشور بزودی حل نمیشود. او تاکید میکند هر سال نزدیک به صد هزار نفر در افغانستان باسواد میشوند، اما به همین تعداد، کودکانی که باید آموزش ببینند، به دلیل جنگ، ناامنی و حوادث طبیعی آموزش نمیبینند و کم کم به جمعیت بیسواد افزوده میشود.
صبح کابل: آقای رحیمی، برنامهی ملی سواد در افغانستان چه رویکردی را دنبال میکند، نتیجه آن رویکرد تا کنون چه بوده؟
رحیمی: برنامهی ملی سواد، برای گسترش سواد در افغانستان کار میکند. این برنامه تمام افرادی را که در گذشته به هر دلیلی از مکتب و آموزش بازمانده را هدف قرار داده و به آنان زمینه فراگیری سواد ابتدایی را فراهم میسازد. طبق این برنامه افغانستان از سال ۱۳۸۱ که آمار سواد ۲۵ درصد بوده و حالا به ۴۰ درصد رسیده ما تاکنون ۱۵ درصد رشد در عرصه سواد داشته است. معنیت سوادآموزی نظر به استندردها یونسکو که کشورها را موظف به اختصاص ۱۵ تا ۲۰ درصد بودجهی معارف برای محو بیسوادی میسازد، اما افغانستان با داشتن آمار بلند بیسوادی تنها دو درصد بودجهی معارف را در اختیار معینیت سوادآموزی قرار داده است.
صبح کابل: اما گفته میشود که به دلیل عدم شفافیت، کورسهای سوادآموزی، به نتیجهی مطلوب نمیرسند تا با سواد بیرون دهد، پاسخ شما به عنوان معین، سواد آموزی در این مورد چیست؟
رحیمی: ببینید، چالشهای فراوانی سد راه آموزش در افغانستان قرار دارد و با آن که جامعه مدعی است که معینیت سواد آموزی برای گسترش سواد کار نکرده، اما طبق آمار ما، بالاتر از پنج میلیون نفر تا کنون شامل کورسهای آموزشی برنامهی ملی سواد شدهاند. در بدترین حالت ممکن است در نظر بگیریم، از طریق برنامهی سوادآموزی ۳ تا ۴ میلیون نفر با سواد شدهاند. ما در هر ولسوالی ۶ معلم داریم و در طول سالهای پیش تنها ۴۰ تا ۵۰ درصد ساحات را تحت پوشش برنامههای آموزش قرار دادهایم که نتیجه آن نظر به امکانات موجود قناعت بخش بوده.
صبح کابل: طبق آمار ارایه شده از سوی وزارت معارف، سالانه نزدیک به سیصد هزار نفر تنها از مکاتب فارغ میشوند، از سوی دیگر معنیت سواد نیز برای باسواد سازی کار میکند؛ پس چرا بیسوادی در کشور آن چنان که توقع میرفت، کاهش نیافته است و چرا بازدهی کورسهای سوادآموزی خوب نیست؟
رحیمی: اگر وضع تغییر نکند، بیسوادی در افغانستان بزودی هرگز محو نخواهد شد. مطابق برنامهی جهانی اهداف انکشاف پایدار ، بیسوادی در افغانستان باید تا سال ۲۰۳۰ میلادی به میزان قابل توجهی کاهش یابد . اما به دلیل ناامنی، مهاجرت و وضع بد اقتصادی مردم، بیسوادی با شرایط کنونی محو نمیشود؛ زیرا در حالی که معینیت سواد آموزی برای باسواد سازی بزرگسالان بالای ۱۵ سال کشور تلاش دارد، از آن سو مطابق آمار یونیسف، ۳/۷ میلیون کودک به دلایلی که در ابتدا گفتم از آموزش بازماندهاند. اینجاست که جنگ و فقر برنامهها را ناکام میسازد و در مورد بخش دوم نیز باید بگویم که عدم موفقیت برنامه به چند دلیل به میان آمدهاست. اول این که بودجه معنیت سواد آموزی تنها دو درصد کل بودجهی وزارت معارف افغانستان است. با این بودجه معنیت باید معاش آموزگاران، جای آموزش و حتا مواد آموزشی را برای دانشآموزان فراهم سازد. مکان نامناسب آموزشی، معاش اندک(معاش معلمان سوادآموزی ماهانه هفت هزار افغانی است) و نبود نصاب از دلایل دیگری است که بازده کورسهای سوادآموزی را به نظر مردم کم کرده است.
بیشتر کورسهای ما در درون خانههای مسکونی است. هیچگاه این مکانها محیط خوب برای آموزش بوده نمیتواند و از سوی به دلیل کمبود معاش و نارسایی در رسیدن به موقع آن، ما توان استخدام آموزگاران متخصص را نداریم. مطابق اهداف برنامه SDG بخش عمده مشکل بیسوادی در کشور باید تا سال ۲۰۳۰ رفع شود، اما رسیدن به این هدف زمانی ممکن است که برای سوادآموزی باید سالانه ۵۰ هزار آموزگار کار کنند، در حالی که فعلن ما تنها ۳ هزار آموزگار داریم که به وسعت بیسوادی بسیار اندک است.
افزون بر این، در طول ده سال گذشته یکصد هزار کتاب چاپ نشده، در حالی که انتظار دارند ما دو میلیون نفر را با سواد کنیم. به دلیل کمبود مواد آموزشی حتی نمیتوانیم از رضاکاران اجتماعی برای باسواد سازی جامعه استفاده کنیم. اگر روند به همین منوال ادامه یابد، باید ۶۰ سال دیگر (معینیت سوادآموزی، وزارت معارف و تحصلات عالی) کار کنند تا بیسوادی رفع شود.
صبح کابل: از کمبود امکانات و بودجهی اندک یاد کردید، ملا امامان مساجد تا چه اندازه برای گسترش سواد با معنیت سوادآموزی و معارف همکار بوده است؟
رحیمی: بدون منابع مالی هیچ کس حتا علمای دین حاضر نیستند که برای محو بیسوادی کار کنند. انتظار از علما بسیار کلیشهایی است. شورای علمای افغانستان در ابتدا اعلام همکاری کردند، اما تا هنوز تنها برای فراگیری کورسها تبلیغ کرده و خودشان عملا در روند آموزش سهم نداشته اند. زیرا آنان در مقابل کارشان معاش نیاز دارند و ما توان دادن معاش به آنان را نداریم. از سوی دیگر آنان حق دارند که این توقع را داشته باشند، زیرا آنان نیز از خود کار و زندگی دارند.
صبح کابل: برنامهی معینیت سوادآموزی، برای آموزش سواد، تا کدام سطح است و اشخاصی که از این برنامهها بهره میگیرند، چه تواناییهایی را بدست میآورند؟
رحیمی: تعریف ما از سواد نظر به تعریف دیگر کشورها از سواد فرق میکند. کیفیت آموزش در سوادآموزی افغانستان بسیار پائینتر از برخی کشورهای همسایه است؛ زیرا در ایران هزینه سوادآموزی برای یک فرد سالانه ۲۴۰ دالر است در حالی که در افغانستان ۴۰ دالر است. مطابق این هزینه و وضعیت کشور ما، داشتن قابلیت خواندن محاسبه و نوشتن حتا نوشتن تنها نام و تغییر ذهنیت خصوصا برای زنان برای حضور در کورس ها تعریف حداقلی سواد است. معینیت سوادآموزی مطابق به برنامه اش در همین راستا تلاش میکند تا افراد بتوانند با این قابلیت حداقل آدرسیابی کنند.
صبح کابل: معنیت سوادآموزی برای ارایه سواد تا این حد، در حال حاضر چه تعداد کورس و در کدام ولایتها دارد. تمرکز این کورسهای آموزشی روی چه افرادی بیشتر است و چرا؟
رحیمی: معینیت سواد آموزی از طریق برنامهی ملی سوادآموزی در حال حاضر۳ هزار معلم دارد و حدود ۶ هزار کورس سواد آموزی را در سراسر کشور فعال کرده است. از کورسهای آموزشی ۱۲۰ هزار نفر بهره میگیرند. در حال حاضر تمرکز معنیت در این کورسها بیشتر به روی زنان است. در گذشته تمرکز روی مردان بود، اما از آنجایی که مردان بعد از فراگیری آموزش سواد حیاتی بازدهی قناعت بخش نداشتهاند، حالا تمرکز بر زنان است؛ زیرا آنان میتوانند در باسواد سازی کودکان شان بیشتر نقش داشته باشند و سواد را تکثیر کنند. از سویی هم میتوانند مشکلات خودشان را با فراگیری مهارتهای لازم حل سازند و یا کمتر سازند.
صبح کابل: به جز از مهارت خواندن نوشتن کدام مهارتها به زنان آموزش داده میشود و چرا آموزش حرفه بعد از سالها اکنون در کورسهای سوادآموزی کمرنگ شدهاست؟
رحیمی: بسیاری از مشکلاتی که اکنون افغانستان با آن سر دچار است، به دلیل بیسوادی است، از جمله نداشتن شغل. معنیت سوادآموزی در گذشته فکر میکرد که برای تشویق مردم فنهای حرفهایی را آموزش دهد تا به افراد در زمینهی اشتغال نیز کمک کرده باشد و آنان را به آموختن سواد خواندن نوشتن علاقهمند بسازد، اما گذشت زمان این را ثابت کرد که به نظر من، این رویکرد به کلی اشتباه بوده است و مردم به جای آموختن سواد بیشتر به مزایای حرفه توجه داشته اند نه سواد ، اما به دلیل نداشتن سواد، حرفه نیز نیاموختهاند.
ما به این نتیجه رسیدهایم که فن آموزی را در سوادآموزی کمررنگ کنیم تا برنامهی آموزش سواد تحت تاثیر قرار نگیرد. رویکرد کنونی ما این است که در کنار آموختن سواد خواندن و نوشتن، معلومات اساسی پیرامون موضوعهای صحی، معلومات محیط زیستی و … را در اولویت قرار دهیم و در محتوای نصاب آموزشی سواد آموزی شامل سازیم.
صبح کابل: آموزگاران شما تا چه اندازه تخصص دارند و چرا در کورسهای آموزش برای بزرگ سالان، کودکان نیز دیده میشود؟
رحیمی: صد درصد میگویم که آموزگاران ما متخصص نیست. بسیاری آنان فارغ صنف دوازدهم اند و یا افرادی اند که سواد خواندن را دارند. اضافه به این و همان طور که در بالا ذکر کردم، برنامههای و نصاب آموزشی ما برای بزرگسالان طرح شده است حتا مطالب نیز برای بزرگسالان طرح شده است. اما در حالتهای خاص برای آماده سازی کودکان بازمانده از مکتب، آنان نیز شامل کورسهای سوادآموزی میشود و تا صنف سوم با بزرگ سالان آموزش میبینند، یعنی از ناچاری.
صبح کابل: کدام ولایتها بیشتر از سواد محروم اند و ناامنی چه تاثیر روی تطبیق برنامههای سوادآموزی داشتهاست؟
رحیمی: با آن که معنیت سوادآموزی در ۳۴ ولایت کورسهای فعال دارد، اما طبعا در ولایتهای ناامن میزان بیسوادی بیشتر است از آن جمع ولایتهای شرقی و جنوبی است. ناامنی خود خیلی روی آموزش تاثیر ندارد، زیرا زنان حاضر اند که درکورسهای سواد آموزی حاضر شوند، اما به بهانهی ناامنی کورسی نیست. در مناطق درو دست و ناامن افغانستان، نامنی زمینه ساز فساد شده است، یعنی در این ولایتها آمران به ما پاسخگو نیست. این وضعیت ظلم بزرگ در حق مردم به ویژه در حق زنان است.
روزنامه صبح کابل: چه نوع فساد در نظام آموزشی به ویژه در تطبیق کورسها سوادآموزی صورت گرفته است و چرا؟
رحیمی: متاسفانه فساد بخشی از فرهنگ مردم شده است و هیچ کس آن را رد نمیتواند. بخش از فساد به دلیل پالیسیهای کلی کشور به میان آمده و بخش دیگر در تطبیق کورسهای سواد آموزی که من در راس معنیت سواد آموزی قرار دارم، از درست کار نکردنها و به جا نکردن مسوولیتها تا کورسهای خیالی. ببینید ناامنی سبب میشود که کورس را دایر نکنند و هزینهآن را بیجا مصرف کنند و امثال این.
صبح کابل: فارغ از بحث امنیت، چه مشکلات دیگر دست شما را برای آوردن اصلاحات در ادارهی خود تان میبنند، آیا برای رفع این مشکلات برنامهای دارید؟
رحیمی:برای آوردن اصلاحات هیچ کس بیبرنامه نیست. معنیت سواد آموزی نیز تابع این امر است، اما باید خاطر نشان بسازم که آوردن اصلاحات تابع سیاست کلی و پالیسیهای کلان دولتی است. به طور نمونه کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی کشور، آمران ولایتی ما را استخدام میکنند، اما آمران ولایتی سوادآموزی به ما پاسخگو نیستند.
در حال حاضر، آمر سوادآموزی در ۲۰ ولایت ناکام بوده و چهار آمر ولایتی ما که درست کار نکرده و نمیکنند، اما ما توان مجازات آنان را نیز نداریم، اگر بخواهیم کار کنیم با موانع قانونی مواجه میشوم. این وضع ناشی از پالیسی کلان دولتی و ظرفیت پایین ساختار و قوانینی دست و پاگیر است. برای رفع این وضع، باید پالیسیها از نو تغییر کند و ما برای تغییر آن کار نمیتوانیم، حتا اگر ما بخواهیم کاری بکنیم با هزار و یک انگ سیاسی مواجه میشویم. سوادآموزی میخواهد که ساختار پایه تغییر کند و هزینهها بالا برود، اما استدلال مسوولان این است که ما پول نداریم. اما واقعیت این است که همه اینها واقعیت تلخ است، چرا که اینها پول اعمار پل و پلچک را دارد.
صبح کابل: پس میگوید که معنیت سوادآموزی سمبولیک است. در این صورت چرا شما ادارهی سمبولیک را پذیرفتید؟
رحیمی: نپذیرفتن و استعفا دادن راه حل نیست. زمانی که فرد به دلیل ساختارها و پالیسیهای عمومی به درستی کار نتوانست آن را رها کند، وضعیت از گذشته بدتر میشود. منطق این است که برای تغییر و بهبود پالیسی باید آهسته آهسته کار کرد و فرصت بهبود را داد. افزون براین از سه سال و اندی که من در این اداره آمدهام و با وجود وضع کلی و امکانات اندک، کارو تلاش ما در معنیت سوادآموزی، بازده قناعت بخش داشتهاست و این روشن و واضح است.
صبح کابل: در این صورت، شما آیندهی نظام آموزشی برای گسترش سواد را چطور میبینید. به شخصه شما به عنوان معین ادارهی سوادآموزی چه برنامهای برای گسترش سواد دارید؟
رحیمی: آیندهی نظام آموزشی و تطبیق برنامههای آموزشی تابع وضع عمومی کشور است. در صورت که فضای سیاسی بهتر شود و ناامنی نباشد، برنامههای آموزشی تطبیق میشود و نتیجهی خوب نیز خواهد داشت. برنامهی معنیت سوادآموزی نیز متاثر از جوی عمومی است. ما پالیسیهای منظم را ساختهایم و در طول چند سال گذشته ۴۰ تا ۵۰ درصد را تطبیق کردهایم و در آینده نیز تلاش ما این است که درصدیها را در صورتی که ارادهی جمعی باشد، بالا ببیریم و موثریت کورسها را بیشتر بسازیم.