انتخابات مردم یا قدرت‌مندان؟

بشیر یاوری
انتخابات مردم یا قدرت‌مندان؟

آرایش مبارزات انتخاباتی نشان می‌دهد که در کارزارهای انتخاباتی، به‌جای این که مستقیم به توده‌ی مردم مراجعه شود، برای گرفتن آرای جامعه، به حمایت چهره‌ها و عناصری توجه می‌شود که رهبران قومی گفته می‌شوند یا افرادی اند که از توده‌ی مردم نمایندگی نمی‌کنند.

اگر به ساختار و چینش مُهره‌های ستادهای انتخاباتی به ویژه، تیم‌های «دولت‌ساز» و «ثبات و همگرایی» که بزرگترین تیم‌های انتخاباتی بوده نگاه کنیم، می‌بینیم؛ برای گرفتن آرای مردم و پیروزی در انتخابات، به چهره‌های بانفوذ قومی، زورمندان خوش‌نام و بدنام و سرمایه‌داران، توجه شده است.

در تیم انتخاباتی «دولت‌ساز» برای این که آرای تُرک‌تباران گرفته شود، یوسف غضنفر، سرمایه‌دار اوزبیک به عنوان نماینده‌ی ترک‌تباران گرفته شده است. در تیم «ثبات و همگرایی» برای این که بتواند پیروز شود، ریاست اجرائیه را در نظر گرفته و برای آن سه معاون در نظر گرفته شده که معاون اول آن انور‌الحق احدی، معاون دوم آن عبدالغنی کاظمی و معاون سوم آن هنوز مشخص نشده است. عبدالله عبدالله، گفته که به زودی یک زن را به عنوان معاون سوم ریاست اجرائیه‌ی حکومت آینده‌ی خود معرفی می‌کند.

در تیم «دولت‌ساز» جای رهبران بزرگ قومی و جهادی را سرمایه‌داران قومی مانند یوسف غنضفر، عباس ابراهیم‌زاده، احمد شاه رمضان و… گرفته اند.

چهره‌های قومی و سیاسی‌ای که در تیم‌های «دولت‌ساز» و «ثبات و همگرایی» شامل اند، آن‌ها در بدل امتیاز مادی و سیاسی در این تیم‌ها شامل شده اند.

به غیر از چند فردی که هسته‌ی اصلی تیم‌های انتخاباتی را تشکیل می‌دهند، دیگر افرادی که در ستادهای انتخاباتی شامل اند، برنامه‌های انتخاباتی یا سیاسی آن‌ها را متشکل نکرده است.

 اکثریت کسانی که اعضای تیم‌های انتخاباتی محسوب می‌شوند، در بدل گرفتن پول یا وعده‌هایی که به آن ها داده شده یا مقام دولتی‌ای که برای شان در نظر گرفته شده است، شامل ستادهای انتخاباتی شده اند.

 در هر جامعه‌ی طبقاتی، رقابت انتخاباتی چنین ویژگی‌ای را دارد؛ اما در جامعه‌ی افغانستان که ساختار آن قبیله‌ای بوده و سطح آگاهی افراد از موقف طبقاتی و اجتماعی شان، بسیار ضعیف است، عناصر طبقه‌ی حاکم که بزرگان قبیله‌ای و قومی اند، با استفاده از جایگاه شان، ابزار و امکاناتی که در اختیار دارند، بازی‌گران اصلی انتخابات می‌شوند. این عناصر، توده‌ی مردم را اغفال می‌کنند. در فصل انتخابات به رهبران قومی، زورمندان، سرمایه‌داران و افراد دولتی بیشتر توجه می‌شود و این عناصر مرجع گرفتن آرای جامعه، شناخته می‌شود.

از هیمن رو است که در هر انتخابات ریاست‌جمهوری در افغانستان، نامزدان برای گرفتن حمایت رهبران قومی، افراد دولتی، زورمندان و کسانی که از طبقه‌ی حاکم محسوب می‌شوند، رقابت می‌کنند. به آن‌ها پول می‌دهند و پست‌های دولتی را تقسیم می‌کنند.

 به این صورت، این فراد در انتخابات نقش دارند و آرای توده‌ی مردم از طریق آن‌ها گرفته می‌شود. پس از آن که آرای جامعه توسط این عناصر گرفته شد، به خواست‌های مردم پاسخ داده نمی‌شود.

 هر نامزد و تیم انتخاباتی‌ای که پیروز‌ شود، وعده‌هایی که به افراد ضعیف‌تر داده است را نادیده می‌گیرد. موقف‌های حکومتی در میان سرمایه‌داران، رهبران قومی و سیاسی تقسیم می‌شود. بر خلاف خوش‌باوری‌های مطرح‌شده که انتخابات ممثل اراده‌ی مردم است، انتخابات در افغانستان هنوز ممثل اراده‌ی جامعه‌ نشده است. با وجودی که مردم در انتخابات بیشتر شرکت می‌کنند؛ اما انتخابات در انحصار عناصر طبقه‌ی حاکم است؛ به این دلیل، مصدر تغییر نشده است. رهبران قومی و زورمندان، از آن به عنوان ابزاری برای رسیدن به قدرت استفاده می‌کنند. پس از هر انتخابات، جایگاه و امتیاز رهبران قومی و سیاسی بازتولید می‌شود.

نگاه سیاست‌مداران افغانستان به انتخابات ابزاری و تنها به منظور رسیدن به قدرت و گرفتن امتیاز است. انتخاب هنوز در این جامعه، سازوکار دموکراتیک برای رسیدن به حکومت و موقف خدمت نیست.

 مشکل این است که از انتخابات برای گرفتن حمایت جامعه و برای خدمت‌گذاری استفاده نمی‌شود. در انتخابات، آن‌هایی که نامزد می‌شوند و کسانی که در کارزارهای انتخاباتی به نفع نامزدان، دنبال گرفتن آرای مردم اند، مربوط به طبقه‌ی حاکم اند. توده‌ی جامعه، به جز انداختن برگه‌های رأی در صندوق، نقش بیشتری ندارند.

 مثال این واقعیت را در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۹۳، تجربه کردیم که چگونه انتخابات به بازی گرفته شده و حکومت میان دو تیم انتخاباتی تقسیم شد.

کسانی که حکومت را تشکیل کردند، هدف شان گرفتن قدرت بود و بیشترین مصروفیت آن‌ها حفظ جایگاه طبقاتی و امتیازهای شان بود. تیم‌های انتخاباتی این دور انتخابات ریاست‌جمهوری نیز مانند گذشته و بلکه بیشتر از پیش نامتجانس است. از افرادی با گرایش مختلف و متضاد تشکیل شده است. هر تیم انتخاباتی‌ای که پیروزی شود، یک مشکل در حکومت آینده، تنش و اختلاف بر سر تقسیم قدرت خواهد بود.