سطح پایین مشارکت در انتخابات چه پیام دارد؟

بشیر یاوری
سطح پایین مشارکت در انتخابات چه پیام دارد؟

برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری، یک گام موفق برای حمایت از دموکراسی و از افغانستان جدید بود. تجربه‌ی چند دور انتخابات پُرتقلب به عنوان عامل اصلی در کاهش اشتراک مردم به پای صندوق‌های رأی‌دهی، نقش داشت. به رغم تهدیدهای امنیتی، مخالفت‌ها و چالش‌ها‌ی بزرگی که متصور بود و در سطح جهانی نگرانی از برگزاری انتخابات افغانستان وجود داشت، انتخابات برگزار شد. حضور مردم به پای صندوق‌های رأی‌دهی به معنای مقاومت در برابر خواست طالبان و خودکامگی‌ای بود که به اراده و نقش جمعی اهمیت نمی‌دهد.

واقعیت دیگری را که انتخابات ریاست‌جمهوری نشان داد، وجود یک توان‌مندی و ظرفیت در دولت و نیروهای امنیتی است. بخش بزرگی از هزینه‌ی انتخابات را دولت افغانستان به عهده گرفت. نیروهای امنیتی با گرفتن امنیت و مقابله با تهدیدهای طالبان، موفق عمل کردند و ثابت شد که اگر مدیریت سالم وجود داشته باشد، این نیروها می‌توانند خوب عمل کنند. توانایی مبارزه با چالش‌ها و تطبیق برنامه‌های مهم ملی را دارند.

کمیسیون انتخابات گفته بود که بیش از ۹ میلیون تن برای شرکت در انتخابات ثبت نام کرده اند. هنوز آمار دقیق رأی‌دهندگان از سوی کمیسیون انتخابات نشر نشده؛ اما میزان مشارکت در انتخاب در مقایسه با انتخابات‌های گذشته کم بود. ناامنی، خدشه‌دار شدن اعتبار انتخابات و تقلب در انتخاب‌های گذشته، دروغ‌گویی حکم‌رانان و رهبران سیاسی، کارکرد ضعیف دولت و عدم پاسخگویی به نیازها از جانب دولت، در کاهش میزان مشارکت مردم در انتخابات نقش داشته است.

هر دولت و نظام سیاسی‌ای که مشروعیت خود را از جامعه می‌گیرد، میزان رضایت‌مندی و حمایت جامعه از آن نظام یا دولت، بیانگر کارکرد آن دولت یا نظام است. تهدید طالبان و ناامنی در پایین آمدن میزان مشارکت در انتخابات تا حدی نقش داشت؛ اما بزرگترین عاملی نبود که سبب کاهش مشارکت مردم در انتخابات محسوب شود. بزرگترین عامل تقلب بود که در چند دور انتخابات تکرار شد و این انگیزه را به جامعه تلقین کرد که اگر رأی بدهند یا نه، نتیجه‌ی انتخابات مبین آرای واقعی نمی‌شود و زمامداران از قدرت استفاده می‌کنند.

طالبان در واکنش به برگزارشدن انتخابات گفته اند که آ‌ن‌ها سبب کاهش مشارکت مردم در انتخابات بوده اند. این ادعای طالبان یک فریب است. گروه‌های مختلف اجتماعی‌ای که به پای صندوق ‌رأی‌دهی رفتند، این ادعای طالبان را باطل می‌کند. دولت‌داران و نهادهای دولتی باید کاهش مشارکت مردم را در انتخابات جدی بگیرند که دلیل آن، نارساسی‌های موجود در انتخابات بود. ناکارگی و اشتباهاتی است که حاکمان و رهبران سیاسی طبقه‌ای حاکم داشته اند.

انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۹۳ که تقلب آن را بی‌اعتبار کرد و نتیجه‌ی آن حکومت توافقی دو تیم انتخاباتی شد؛ بیشتر از هر عامل دیگری اعتبار انتخابات را ضربه زد و تردید مردم را از کارکرد انتخابات بیشتر کرد. کارکرد ضعیف حکومت وحدت ملی و دروغ‌گویی رهبران دولتی و سیاسی در کاهش علاقه‌مندی جامعه به انتخابات نقش دارد. اگر برگزاری انتخابات پاسخ منفی به طالبان و حمایت از دموکراسی بود، به دولت و زمامداران یک هشدار منطقی بود که باید پاسخ‌گو باشند و انتخابات باید ممثل واقعی اراده‌ی مردم باشد؛ در غیر آن مردم به آن متوسل نمی‌شوند.

در دو دهه‌ی گذشته، نقش مردم در حمایت دولت، دموکراسی، انتخابات و هر برنامه‌ای که جامعه را به پیشرفت نزدیک کند، برجسته و ستودنی بوده است. اشتراک معنادار مردم و حمایت از انتخابات، در این دور انتخابات یک‌بار دیگر این نقش مثبت را بازتاب داد.

به هیچ وجه سطح پایین مشارکت مردم در انتخابات به معنای عدم حمایت از دموکراسی و الگوهای دموکراتیک نیست. سطح پایین مشارکت مردم بیانگر این واقعیت است که حاکمان از رأی مردم برای امتیازگرفتن و رسیدن به قدرت استفاده کرده و از اعتمادی که جامعه با آن‌ها قایل شده است، سوء استفاده کرده اند.

اگر میزان مشارکت مردم را از اولین تا آخرین انتخابات ریاست‌جمهوری که به روز شنبه برگزار شد، در نظر بگیریم، می‌بینیم که سطح مشارکت پس از هر انتخابات رو به کاهش بوده است. دولت و سیاست‌مداران حاکم آسیب‌شناسی نکرده و از انتخابات به عنوان ابزار برای رسیدن به قدرت استفاده کرده اند و هیچ تعهدی برای تقویت و حمایت ارزش‌های دموکراتیک و انتخابات نداشته اند. نقض بزرگ دموکراسی بورژوازی همین است که حاکمان می‌توانند از قدرت سوء استفاده کنند. اگر جامعه قدرت‌مند و آگاه نباشد، انتخابات نمی‌تواند اراده‌ی جامعه را تمثیل کند.

کاهش مشارکت مردم در انتخابات نتیجه‌ی عدم پاسخ‌گویی و تقلب بوده است. دولت و عناصر طبقه‌ی حاکم، در دو دهه‌ی گذشته برای تقویت دموکراسی متعهد نبودند و در هر بار انتخابات سوء استفاده وجود داشت.

 دو دهه بیشتر نمی‌شود که مردم افغانستان انتخابات را تمرین می‌کنند. در دولت و سیاست، نقش زومندان و کسانی که متعهد به ارزش‌های دموکراتیک نیستند، برجسته است. ظرفیت حمایت از دموکراسی در این جامعه ضعیف است. تنها حمایت مردم از انتخابات نمی‌تواند دموکراسی را تقویت کند. نیاز جدی احساس می‌شود که دولت و عناصر حاکم پایبندی به معیارهای دموکراتیک داشته باشند. به هر میزانی دولت کارا، پاسخ‌گو و متعهد باشد به روند دموکراتیک شدن این جامعه کمک می‌کند.