نبیل در انتخابات به دنبال چیست؟

ریحان تمنا
نبیل در انتخابات به دنبال چیست؟

کسانی که پشتوانه‌ی تجربه‌ی کار در زمینه‌های اطلاعاتی را دارند، غالبا در سیاست افراد موفقی استند. اداره‌های اطلاعاتی دست فرد را در رسیدن به اطلاعات پشت پرده باز می‌کند و او را قادر می‌سازد تا روابط و مناسبات و خصوصیات قوت‌های فعال سیاسی و جریان‌های خاص و اصلی را شناخته و دچار سردرگمی‌هایی که معمولا سیاست‌مداران بی‌تجربه در حوزه‌ی فعالیت‌های استخبارات می‌شوند، نشود. قسمت قابل ملاحظه‌ا‌ی از برآوردهای سیاسی به ذخیره‌ی اطلاعاتی فرد برمی‌گردد؛ اطلاعاتی که غالبا در ادارات اطلاعاتی در چرخش است. پوتین، شاید مصداق خوبی برای این گفته باشد. او توانست روسیه‌ا‌ی که از لحاظ اقتصادی و همچنین از لحاظ مدیریت به خاک نشسته بود را، سر پا ساخته و وضع روسیه را با سرعت سامان دهد.

تجربه‌ی کار در دستگاه‌های اطلاعاتی علاوه بر این که فرد را به حجم عظیمی از اطلاعاتی مسلط می‌کند که در اکثر مواقع مؤثریت کاربردی دارد، روی خصوصیات شخصی فرد هم تأثیر عمیق می‌گذارد. رحمت‌الله نبیل، از جمله سیاست‌مداران میان‌سن افغانستان است که مدتی را در شورای امنیت ملی افغانستان به حیث یکی از منابع مهم تمرکز اطلاعات خاص کشور و بعد هم مدتی به حیث رییس عمومی اداره‌ی امنیت ملی افغانستان که آن هم مسؤولیت اصلی‌اش جمع‌آوری اطلاعات است، کار کرده است. شاید قسمتی از آرامش و متانت سیاسی رحمت‌الله نبیل، به تجربه‌ی کارش در دستگاه اطلاعاتی کشور برگردد. وی، بعد از گذر از کانال فعالیت‌های اطلاعاتی، اکنون به میدان سیاست، آن‌هم در رده ‌های بسیار بالا چنگ انداخته است. تجربه‌ی سیاسی نبیل خیلی زیاد نیست و به سال‌های اخیر برمی‌گردد. او در گذشته در ادارات مربوط به سازمان ملل متحد کار کرده و بر اساس اطلاعات موجود، پیش از آن فعالیت‌های سیاسی قابل توجهی در رده‌های بالا نداشته است.

نبیل در این دور انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در کنار هفده نامزد دیگر وارد رقابت شده و توانسته مجموعه‌ای از افراد و شخصیت‌های متنفذ و جدی را با خود در این رقابت همراه کند.

این دور رقابت‌های انتخاباتی در محور احراز پست ریاست جمهوری افغانستان، ویژگی‌های خاصی دارد و با چند دور قبلی تفاوت بسیار جدی دارد. در دوره‌های گذشته، از میان مجموع نامزدهای پست ریاست جمهوری، رقابت بیشتر میان دو نفر داغ بود و احتمال برنده شدن یکی از دو رقیب پیشتاز فاصله‌ی زیادی با دیگر نامزدهای انتخاباتی داشت؛ اما در این دور رقابت اصلی میان دو تیم نه، بلکه بین چند تیم مدعی به جدی رسیدن به ریاست جمهوری است. حنیف اتمر با تمرکز بر ارتباطات و تجربه‌ی سیاسی و نفوذی‌ای که طی سال‌های اخیر در کشور یافته است، به نظر می‌رسد خیلی به خودش اطمینان دارد و تیم خود را از رقبای اصلی میدان می‌داند. گلب‌الدین حکمت‌یار، با تکیه بر نفوذ گذشته و ارتباطات ریشه‌دار با گروه‌های خاصِ حزبی‌اش، از هم اکنون خود را بلندتر از بقیه نامزدها قلمداد می‌کند. داکتر عبدالله عبدالله در دو دور گذشته‌ی انتخابات ریاست جمهوری، از رقبای اصلی بوده و توانست انتخابات را به دور دوم بکشاند و در ادامه اشرف غنی برنده‌ی دور گذشته‌ی انتخابات ریاست جمهوری و برخوردار از امتیاز مدیریت اداره‌ی کشور در پنج سال اخیر شد که فرصت گسترش حوزه‌ی نفوذ در میان توده‌ها و گروه‌های مختلف در ولایات را برایش دارد که رقیب جدی دیگری در این دور انتخابات ریاست جمهوری افغانستان محسوب می‌شود. به نظر می‌رسد که تیم‌های دیگر وزنه‌ی خیلی سنگین و رقیب سرسخت در این رقابت نباشند و همین چهار تیم رقبای اصلی محسوب شوند. در رقابت با این تیم‌های به شدت محکم و ریشه‌دار که از امکانات و امتیازات متعددی در این رقابت سود می‌برند، نبیل چقدر شانس برنده شدن دارد و چقدر می‌تواند به خود و تیمش در این رقابت‌ها امیدوار باشد؟

بر اساس تجربه‌ی چند دور گذشته، برای برنده شدن در انتخابات ریاست جمهوری باید امکان بازی در یکی از دو و یا هر دو زمینه‌ای که ذکرش خواهد آمد لازم است. اول رأی مردمی و دوم ارتباط خارجی؛ خصوصا با کشورهایی که امکان مدیریت و تاثیرگذاری بر جریان قدرت در افغانستان را دارند.

با اوصافی که نبیل دارد، می‌توان او را از سیاست‌مداران جوان دانست. شاید نه به دلیل سنجش زیست‌شناختی اش، بلکه به دلیل عمر حضورش در صحنه‌ی سیاسی. وقتی طول حضور او را در مقایسه با رقیب‌هایش می‌سنجیم، از تمام آن‌ها کم‌سن و سال‌تر به نظر می‌رسد. رأی مردمی در افغانستان بیشتر بر اساس معیارهای قومی و حزبی اعمال می‌شود. کسی که در پی گرفتن رأی است، یا باید با استفاده از پیوندهای قومی و با تکیه بر اعتمادسازی‌های قابل اتکا، مردم را به سوی خود بکشاند یا این که با استفاده از تشکیل یک ایتلاف متشکل از سران قومی، راه خود را به درون توده‌های مردمی باز کند و رأی توده‌ها را بگیرد. نبیل از لحاظ قومی پشتون است و به دلیل وجود فیگورهای بسیار قدرت‌مند پشتون در میدان رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری کنونی، شانس این که بتواند از این مدخل به رأی قابل توجهی دست یابد، بسیار کم است.

علاوه بر آن، نبیل تا کنون بیشتر به حیث یک شخصیت فراقومی عمل کرده است که این خصوصیت در فضای به شدت قومی افغانستان باز هم شانس وی را کمتر می‌کند. شاید خصوصیت فراقومی بودن در فضایی که سیاست مبنای قومی ندارد و بر پایه‌های پیوند تباری نمی‌چرخد، بسیار خوب باشد؛ اما واقعیت‌های دردناک جامعه‌ی افغانستان این ویژگی را نوعی ضعف نشان می‌دهد. نبیل در رقابت‌های درون‌قومی نه حریف اتمر می‌شود، نه حریف اشرف غنی و نه هم حریف گلب‌الدین حکمت‌یار. با توجه به این که نبیل در احزاب ریشه‌دار و توده‌محور افغانستان نقش جدی ندارد؛ امکان سود بردن از چرخه‌های حزبی هم بسیار ضعیف است. نبیل خود به دلیل تجربه‌ی کارش در دستگاه‌های اطلاعاتی کشور که قسمتی از وظایفش به تحلیل همین موارد برمی‌گردد؛ دقیقا بر جایگاهش واقف است و می‌داند در کجای کار قرار دارد؛ یعنی مناسبات قومی و تباری بودن رأی توده برای نبیل امر پوشیده‌ای نیست.

روابط نبیل با منابع بیرونی بدون شک تا کنون در یک سطح مشخصی وجود داشته و دارد؛ اما آیا این روابط به حدی هست که بتواند روی مناسبات قدرت در افغانستان به نفع نبیل به گونه‌ای تأثیر بگذارد که وی را تا پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری جلو ببرد؟ برآورد چنین چیزی از جایی که  به قضیه نگاه می‌کنیم بسیار سخت است.

پرسش این است که با وجود درک نبیل از چگونگی اعمال رأی و شناخت رابطه‌ها با منابع رأی، چرا او وارد رقابت شده است؟

تصور من این است که نبیل نیامده است تا برای پیروزی در انتخابات بجنگد، بلکه شاید او آمده است تا به حیث یک سیاست‌مدار نوظهور حضورش را در میدان سیاست افغانستان از این طریق جدی‌تر کند؛ یعنی با ورود به رقابت‌های انتخاباتی ریاست جمهوری پله‌ی دیگری را بالا برود. این پله برای نبیل دقیقا در نفس نامزدی در انتخابات معنا پیدا می‌کند.

موضع‌گیری‌های سخت و تند نبیل در قبال قضایا در سال‌های بعد از خروجش از دستگاه دولت، نشان می‌دهد که او در تلاش تجربه‌ی سیاست از نوع افغانی آن است. او هم مثل بسیاری از سیاست‌مداران دیگر افغانستان درست وقتی به نقد همه چیز شروع کرد که خودش خارج از دایره‌ی قدرت دولتی قرار گرفت. تا زمانی که با دولت همراه بود با کج‌روی‌ها خیلی در جنگ قرار نداشت؛ اما زمانی که خارج از قدرت آمد، با همان سنت معمول، به زیر سوال بردن تمام جریان‌هایی که روزی خودش قسمتی از آن را مدیریت می‌کرد، اقدام کرد.

شاید حضور نبیل در رقابت‌های انتخاباتی ریاست جمهوری، نوعی تلاش برای فراهم‌آوردن زمینه‌ی برگشت به ساختار قدرت و مشارکت با تیم پیروز بعدی باشد.