گفت‌وگوهای صلح افغانستان و نظریه‌ی ‌بازی‌ها

صبح کابل
گفت‌وگوهای صلح افغانستان و نظریه‌ی ‌بازی‌ها

نویسنده: علی‌سجاد مولایی، پژوهش‌گر سیاست بین‌الملل
گفت‌وگوهای صلح افغانستان، در زمستان سال پار با امضای توافق‌نامه‌ی صلح میان امریکا و طالبان کلید خورد. بر اساس مفاد این توافق‌نامه، دولت افغانستان ملزم است تا پنج هزار زندانی طالبان که در زندان دولت افغانستان است را رها کند و از آن‌سو طالبان نیز، یک هزار زندانی نیروهای نظامی افغانستان را از بند رها خواهند کرد. این مورد یکی از پیش‌شرط‌های آغاز گفت‌وگوهای صلح افغانستان (طالبان و دولت افغانستان) بود. از ۱۲ سپتامپر ۲۰۲۰، گفت‌وگوهای صلح افغانستان در شهر دوحه مرکز قطر آغاز شد. در این نوشته، تلاش می‌شود تا با استفاده از نظریه‌‌ی بازی‌ها، گفت‌وگوهای صلح افغانستان را تحلیل و تجزیه کنم.
نظریه‌‌‌ی بازی (Game Theory)
به زبان ساده، نظریه‌ی ‌بازی، علم بررسی عمل‌ها و عکس‌العمل‌ها است و تلاش می‌کند، توسط مدل‌های ریاضی انتخاب‌های پیش ‌روی افراد را تحلیل کند. در ابتدا، این علم شاخه‌ای از ریاضیات کاربردی بود؛ ولی امروز در علوم اجتماعی، به ‌ویژه در اقتصاد، علوم سیاسی، روابط بین‌الملل، بازاریابی، زیست‌شناسی و… کاربرد دارد. آدم اسمیت، پدر علم اقتصاد مدرن، مطرح کرد که در رقابت، انگیزه‌های فردی به اهداف مشترک کمک می‌کنند و بهترین نتایج، موقعی پدید می‌آید که هر کسی در جامعه، عملی را که برای خودش بهترین است، انجام دهد.
این نظریه صد و پنجاه سال به ‌عنوان مهم‌ترین اصل اقتصادی مطرح بود، تا آن که «جان. اف. نش» تیوری خود را این‌گونه مطرح کرد: «بهترین نتایج موقعی حاصل می‌شوند که هرکس آن‌چه را که برای خود و گروه بهترین است، انجام دهد». او، مساله‌ی همکاری را در نظریه‌ی ‌بازی‌ها گسترش داد و نشان داد، اگر افراد همکاری کنند و نفع گروه را نیز در نظر داشته باشند، به بیش‌ترین منافع و سود برای خود و گروه دست می‌یابند. در ۱۹۹۴، جان نش به هم‌راه دو نفر دیگر، به خاطر مطالعات خلاقانه‌ی خود در زمینه‌ی تیوری بازی برنده‌ی جایزه نوبل اقتصاد شدند.
در نظریه‌‌ی بازی‌ها در سیاست سه مدل تحلیلی مورد نظر است؛ یک، معمای زندانی (Prison dilemma)؛ دوم، بازی پرنده/ جوجه (Chickens Game) و سوم شکار گوزن (Stag Hunt) است. در این نوشته از دو مدل آخری استفاده خواهد شد. البته در نظریه‌ی ‌بازی آن‌چه اهمیت دارد، موضوع عقلانیت و اطلاعات است.
بازی پرنده‌ها و گفت‌وگوهای صلح افغانستان:
بازی پرنده/ مرغ‌ها یا بازی عقاب و کبوتر (Hawk – Dove Game) یک مدل موثر برای تحلیل برخورد و تلاقی دو بازی‌گر است. واژه‌ی پرنده/ جوجه/ مرغ، ریشه در یک بازی خیابانی دارد که دو راننده با سرعت به سمت هم در حرکت استند. در این بازی، راننده‌ای که اول کنار بکشد، بازنده است که به همین دلیل راننده‌ی برنده به بازنده مرغ یا پرنده می‌گوید. بدترین سناریو در این بازی، برخورد دو راننده است که هر دو برای رسیدن به منفعت بیش‌تر کنار نکشیدند و بدترین نتیجه را برای همه رقم زدند. در این بازی، بازی‌کن عقلانی کنار می‌کشد و به عبارت بازیکن دیوانه برنده است.
این مدل به خوبی می‌تواند وضعیت جاری گفت‌وگوهای صلح افغانستان را تحلیل کند. سرور دانش معاون دوم ریاست‌جمهوری افغانستان، گفته است: «طالبان مذاکرات فعلی را به بن‌بست کشاندند» و از سویی هم، گزارش‌ها حاکی از این موضوع است که نزدیک به دو هفته می‌شود که گروه‌های تماس دو طرف با یک‌دیگر ملاقات نکرده اند. براساس مدل تحلیلی بازی مرغ‌ها، هر دو طرف از مسیر کنار نرفته و با هم تصادم کرده اند که نتیجه‌ی آن همان بن‌بست سیاسی فعلی است. دولت افغانستان تاکید مضاعف بر ارزش‌های نوزده سال گذشته دارد و در مقابل، طالبان نیز تاکید دارند که مذاکرات باید بر اساس روایت سفت و سخت طالبان از اسلام ادامه پیدا کند. در نظریه‌ی ‌بازی دو متغییر اطلاعات و عقلانیت، عامل مهمی در رسیدن به نتیجه‌ی ایده‌آل است. بهترین گزینه برای هر دو طرف این است که بازی را با عقلانیت دوام بدهند و هر دو از جاده کنار بکشند.
بازی شکار گوزن و گفت‌وگوهای صلح افغانستان
بازی شکار گوزن، بازی تضاد میان امنیت و همکاری اجتماعی است. این نظریه به عنوان‌هایی چون بازی اطمینان، بازی هماهنگی و دو راهی اعتماد نیز یاد می‌شود. در این بازی، دو شکارچی برای شکار گوزن به جنگل می‌روند؛ در حین هر دو می‌توانند به تنهایی به دنبال شکار گوزن باشند که احتمال شکار آن کم است و هم‌چنان می‌توانند به تنهایی دنبال شکار خرگوش باشند که احتمال شکار آن نیز کم است؛ چون شکار خرگوش توسط یکی، شانس شکارچی دیگر را برای شکار خرگوش کاهش می‌دهد. از سویی هم منافع حاصل از شکار گوزن بیش‌تر از شکار خرگوش است که احتمال شکار آن به شدت کم است. بهترین گزینه برای هر دو، همکاری شان برای شکار یک گوزن است. این امر نیازمند و صبر و شکیبایی، همکاری و اعتماد هر دو شکارچی به یک‌دیگر است؛ شاید روزها و هفته‌ها طول بکشد تا گوزنی به سمت آن‌ها بیاید؛ اگر تحمل زیاد داشته باشند و با دیدن خرگوش اغوا نشوند و سبب فرار گوزن نشوند.
در این بازی، اعتماد و نیت هر دو طرف به یکدیگر اهمیت دارد. در مذاکرات صلح نیز همین‌گونه است، هر دو طرف باید به دنبال هدف اصلی یا همان صلح باشند و نباید به دلیل منافع کوتاه‌مدت و کوچک، از مسیر هدف اصلی منحرف شوند. در این مرحله، نیاز است که طرف‌های مذاکره با دیدن خرگوش‌ها (منافع کوتاه مدت) اغفال نشوند. با این حال اما روند مذاکرات نشان می‌دهد که طرف‌ها نه به یک‌دیگر اعتماد ندارند و نه هم تمایلی به شکار گوزن.