زندگی در سایه‌ی جنگ؛ بی‌جاشدگانی که با گرسنگی مبارزه می‌کنند

صبح کابل
زندگی در سایه‌ی جنگ؛ بی‌جاشدگانی که با گرسنگی مبارزه می‌کنند

گزارش‌گران: روح‌الله طاهری و شریفه شهراد

زندگی در سایه‌ی جنگ، پیامدهای ناگواری را روی زندگی شهروندان افغانستان می‌گذارد؛ در کنار کشته‌شدن ده‌ها نفر در روز، جنگ، حاشیه‌های تکان‌دهنده‌‌ی دیگری نیز دارد؛ بی‌جاشدن و آواره‌شدن صدها هزار نفر در هر سال.
مندل‌گل، یکی از بی‌جاشدگانی است که هم‌راه با خانواده‌ی‌ چهارنفری‌اش، از ولسوالی شیرزاد ولایت ننگرهار به مرکز شهر کوچ کرده است. ولسوالی شیرزاد، یکی از ولسوالی‌هایی است که جنگ میان نیروهای دولت افغانستان و گروه طالبان در آن، جریان دارد؛ جنگی‌ که عروس، دو نواسه و پسر کاکای مندل‌گل را برای همیشه از او گرفته است. به همین دلیل، مندگل در تنگ‌نای زندگی، ناچار می‌شود که هم‌راه با اعضای باقی‌مانده‌ی خانواده‌اش، خانه‌ی پدری را ترک کند. مندگل با ترک خانه‌ی پدری‌اش، توانسته است که جان سه عضو خانواده‌اش را نجات دهد؛ اما با آمدن در شهر جلال‌آباد، مشکلات کمرشکن دیگری مانند فقر، بی‌سرپناهی و بی‌چارگی سر راه زندگی‌اش سبز شده است.
طبق معلومات وزارت مهاجران و بازگشت‌کنندگان، از شروع ماه حمل سال روان تا پانزدهم ماه جوزا، ۱۸۴۰۰ خانواده در شماری از ولایت‌های ناامن، از خانه‌های‌شان بی‌جا شده اند. رضا باهر، معاون سخن‌گوی وزارت مهاجران، در صحبت با روزنامه‌ی صبح کابل، می‌گوید که ۷۷۱۹ خانواده از شروع ماه جوزا تا پانزدهم این ماه، ۶۷۰۰ خانواده در ماه ثور، ۴۰۰۰ خانواده در ماه حمل، محل بودوباش اصلی‌شان را ترک کرده اند.
همه‌ساله به دلیل جنگ و خشونت در روستاها و ولسوالی‌های کشور، شمار زیادی از خانواده‌ها ناچار به ترک محل زندگی‌شان می‌شوند که متأسفانه رقم این بی‌جاشدگان در سال روان افزایش یافته است.
دفتر هماهنگی سازمان ملل متحد در افغانستان (اوچا)، به تازگی اعلام کرده است که در پنج ماه سال روان میلادی، دست‌کم صد هزار نفر در افغانستان، به دلیل جنگ خانه‌های‌شان را ترک کرده. در گزارشی که روز یک‌شنبه -۲ جوزا-، از سوی اوچا نشر شده، آمده است؛ بسیاری از افرادی که خانه‌های‌شان را ترک کرده اند، در سراسر افغانستان آواره اند؛ زیرا درگیری و فقر، مانع بازگشت آن‌ها به مناطق اصلی‌شان می‌شود. «افرادی که در افغانستان خانه‌های‌شان را ترک کرده اند، ۲۰ درصد مردان، ۲۱ درصد زنان و ۵۹ درصد دیگر افراد زیر ۱۸ سال اند.»
۹۲ هزار بی‌جاشده در سال گذشته
طبق معلومات وزارت مهاجران، در حدود ۹۲ هزار خانواده در سال ۱۳۹۹، به دلیل جنگ، خشک‌سالی و سیلاب‌ها از خانه‌های‌شان بی‌جا شده اند. از این میان، تنها ۲۳ هزار خانواده یعنی یک‌چهارم بی‌جاشدگان، به محل اصلی‌شان برگشته اند، سه‌چهارم دیگر آن به دلیل ادامه‌ی جنگ، به محل اصلی زندگی‌شان بر نگشته اند.
آقای باهر، می‌گوید که در سال گذشته، بیش‌تر بی‎‌جاشدگان از ولایت‌های کندهار، هلمند، کنر، کندز و ننگرهار بوده اند. در این پنج ولایت، حدود ۵۵ هزار خانواده بی‌جا شده که کندز با ۱۵ هزار، بلندترین رقم بی‌جاشدگان در سال گذشته را دارد. «۷۸ درصد آن‌ها به خاطر ناامنی‌ها و تهدیدهای گروه‌های تروریستی و ۲۲ درصد دیگر آن به دلیل حوادث طبیعی محل زندگی‌شان را ترک کرده اند.»
به اساس آمار وزرات مهاجران و بازگشت‌کنندگان افغانستان و دفتر هماهنگی کمک‌های بشردوستانه‌ی سازمان ملل متحد –اوچا-، در شش سال گذشته، بیش‌تر از ۴ میلیون و ۲۶۶ هزار شهروند افغانستان از خانه‌های‌شان بی‌جا شده اند که یک‌نهم کل جمعیت افغانستان را در بر می‌گیرد. به اساس گفته‌های سخن‌گوی وزارت مهاجران، ۸۰ درصد بی‌جاشدگان داخلی در اثر جنگ، از محل‌های‌شان کوچیده و ۲۰ درصد باقی آن به دلیل حادثه‌های طبیعی و دیگر موارد. به اساس آمار این وزارت، در سال ۱۳۹۴ به دلیل شدت‌گرفتن جنگ، افغانستان با داشتن ۱ میلیون و ۳۰۰ هزار بی‌جاشده‌ی داخلی، بیش‌ترین شمار بی‌جاشدگان داخلی را در شش سال گذشته داشته است.
باهر می‌گوید که وزارت مهاجرین و عودت‌کنندگان توانسته است، ۱۳۶ هزار خانواده را در سال‌های ۱۳۹۹، ۱۳۹۸ و سال‌های پیش‌ از آن، تحت پوشش کمک‌هایی که از سوی نهادهای بین‌المللی برای بی‌جاشدگان در نظر گرفته می‌شود، قرار بدهد.
حکیم خان، شش سال پیش – ۲۰۱۵- از ولسوالی چهاردره‌ی کندز به دلیل جنگ، به مرکز کندز و از آن‌جا به کابل بی‌جا شده است. او که اکنون نماینده‌ی گذر بی‌جاشدگان کندزی است و در چهارقلعه‌ی چهارده‌ شهر کابل، روز و شب می‌گذراند، به روزنامه‌ی صبح کابل، می‌گوید که برای زندگی در کابل، با مشکل‌های متعددی روبه‌رو است. نبود کار، محل مناسب بودوباش، بلندبودن کرایه‌ی «چهاردیواری»‌ای که در آن زندگی می‌کند، از مشکلاتی است که حکیم‌ خان از آن یاد می‌کند. او، می‌گوید که بزرگ‌ترین مشکل‌شان نداشتن محل زندگی است و ماهانه مجبور است که پول زیادی را به خاطر «چهاردیواری»اش پرداخت کند. «برق نداریم، لباس نداریم، خوردوخوراک نیس. نمی‌تانیم اولادای ما را مکتب روان کنیم، خدمات صحی که می‌گن روان می‌کنیم، همانا را هم روان نکردند.» به گفته‌ی او، فرزندان‌ بی‌جاشدگان با جمع‌آوری زباله‌ها و کلان‌سالان‌شان با کارهای شاق، تلاش می‌کنند که مصرف‌های بخورونمیرشان را آماده ‌کنند. «می‌رن در چهاراهی برای کار ایستاد می‌شه، کار کجا اس؟ شو دست خالی بر می‌گرده!»
باهر، می‌گوید که وزارت مهاجران، بودجه‌ا‌ی برای کمک‌رسانی ندارد؛ اما مسؤولیت هماهنگی میان نهادهای کمک‌رسان بین‌المللی و بی‌جاشدگان را به عهده دارد. «ما نقش هماهنگ‌کننده را داریم، کمک‌ها را نهادهای بین‌المللی می‌کنند… بیش‌تر در بسته‌های کمکی پول نقد است، در کنار آن، لوازم خانه و مواد غذایی نیز توزیع می‌شود. بسته‌های صحی هم با هماهنگی وزارت صحت برای بی‌جاشدگان و به خاطر جلوگیری از کرونا در نظر می‌گیریم.» به گفته‌ی او، ۱۸۴۰۰ خانواده از اول بهار تا حالا خانه‌ها‌ی‌شان را ترک کرده و وزارت مهاجران، توانسته است که به ۱۸۳۰۰ خانواده‌ی آن، کمک رسانی کند.

بی‌جاشدگی و پیامدهای آن
مهاجرت، پدیده‌ای نادر نیست و به عنوان روندی طبیعی در زندگی انسان‌ها وجود داشته و دارد؛ اما جابه‌جایی خانواده‌ها و بی‌جاشدن در افغانستان، از بی‌جاشدگی در جهان تفاوت می‌کند.
شماری از جامعه‌شناسان، باور دارند که بی‌جاشدگی در افغانستان، پیامدهای ناگوار روانی، اقتصادی، سیاسی-امنیتی، فرهنگی را در پی دارد. شریف حیدری، استاد دانش‌گاه و جامعه‌شناس، در صحبت با روزنامه‌ی صبح کابل، می‌گوید که بی‌جاشدن در افغانستان، به دو دلیل در جهان نادر است؛ نخست این ‌که امکان زندگی در محلی که افراد از آن ‌جا کوچ می‌کنند، وجود ندارد؛ دوم: شهرهایی که بی‌جاشدگان به آن می‌روند، شهرهایی با امکانات کافی نیست؛ از این ‌رو، پیامدهای متعدد روانی، صحی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی-امنیتی و فرهنگی را به هم‌راه دارد.
آقای حیدری تصریح می‌کند که تشدید فقر، حاشیه‌نشینی، آسیب‌های اجتماعی، کج‌روی اجتماعی، بیش‌ترشدن فرهنگ تگدی‌گری، تفاوت فرهنگ میان روستاها و شهرها، نبود شغل‌های مناسب، دچارشدن به افسردگی به دلیل مشکلات ناشی از فقر و نبود محل بودوباش در شهر و غیره، از پیامدهای اجتماعی و فرهنگی و روانی بی‌جاشدن افراد است.
از سویی هم، نداشتن دست‌رسی بی‌جاشدگان به امکان‌های بهداشتی در محلی که به آن پناه آورده اند، باعث ایجاد مشکل‌های زیادی برای این شهروندان می‌شود که زندگی روزمره‌ی آن‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد و آسیب‌پذیری‌شان را بلند می‌برد.
حیدری می‌گوید: «برخی ریشه‌های اعتیاد، مشاغل کاذب مثل دست‌فروشی، آسیب‌های اجتماعی مثل گدایی‌گری، در جابه‌جایی افراد از روستاها به شهرها بر می‌گردد.»
حیدری تأکید می‌کند که بی‌جاشدگان در افغانستان در حواشی شهرها زندگی می‌کنند و این، باعث می‌شود که هم با تهدیدهای امنیتی روبه‌رو باشند و هم زمینه‌ی پیوستن این افراد به گروه‌های مخالف مسلح، مساعد شود. «این موارد از پیامدهای سیاسی و امنیتی بی‌جاشدن در افغانستان است.»
با این ‌همه، در جریان دو هفته‌ی گذشته، نزدیک به ۱۸ ولسوالی در ولایت‌هایی که درگیر جنگ است به دست طالبان سقوط کرده است. داغ‌بودن جنگ در این ولسوالی‌ها و ولسوالی‌های دیگری که در جنگ به سر می‌برد، باعث می‌شود که روز‌به‌روز افراد بیش‌تری خانه‌های‌شان را ترک کرده و به شمار بی‌جاشدگان داخلی اضافه شوند.