هوای کابل هیچ زمانی این قدر آلوده نبوده است؛ شهری که مشکلات زمینیاش حالا به آسمان هم سرایت کرده است. سازمان جهانی بهداشت تخمین میزند که سالانه ۷ میلیون نفر در سراسر دنیا بر اثر آلودگی هوا جان شان را از دست میدهند. آلودگی هوا دیگر موضوعی که به تنها چند کشور و یک منطقهی خاص مربوط شود، نیست؛ بلکه این موضوع حالا یک نگرانی جهانی است که سلامت و امنیت غذایی انسانها را به خطر میاندازد. آلودگی هوا سالانه روی زمینهای کشاورزی زیادی تأثیر میگذارد که میتواند شکم میلیونها نفر را سیر کند.
زمین روز به روز گرمتر و شلوغتر میشود و ماشینهای فعال جهان مواد آلوده را در هوا منتشر میکند. نیمی از جمعیت جهان هنوز تجربهای از انرژیهای پاک نداشته است. هوایی که ما نفس میکشیم، به طور فزایندهای خطرناک میشود. آمار جهانی میگوید که از میان هر ده نفر در کرهی زمین، نُه نفر هوای آلوده تنفس میکند و در نتیجه جان انسانهای زیادی گرفته میشود. تأثیرات بهداشتی آلودگی هوا بسیار جدی است. دلیل اصلی یک سوم از مرگهایی که بر اثر سکته، سرطان ریه و بیماریهای قلبی اتفاق میافتد، هوای آلودهای است که بسیاری از انسانها در آن نفس میکشند.
گر چه عوامل زیادی در آلوده کردن هوای کرهی زمین نقش دارد؛ اما نیاز صنعت به آلایندههایی مانند سوختهای فسیلی است که حرف اول را میزند. اینجا در شهر کابل، خبری از صنعتهای بزرگی که در کشورهای در حال توسعه وجود دارد، نیست؛ اما چرا هوای کابل از برخی کشورهای صنعتی هم آلودهتر است؟ پاسخ این پرسش را همه میدانند. مردم افغانستان برای گرم نگهداشتن خانههای شان ناگزیرند از چوب و زغال سنگ استفاده کنند؛ به همین دلیل است که دود زغال سنگ به قدری در فضا انباشته شده که در هیچ جایی از کشور و جهان نمونه ندارد. منبع اصلی آلودگی هوا در محیط داخلی در کشورهای در حال توسعه یا توسعه نیافته، سوزاندن چوب، زغال، کود، یا پسماندههای کشاورزی است که برای گرمایش و پختوپز استفاده میشود. در نتیجهی قرار گرفتن در معرض سطوح بالایی از این ذرات آلوده، جان افراد زیادی گرفته میشود. با این وجود، دولت و نهادهای مسؤول در زمینهی محیط زیست، راههای بدیلی برای جلوگیری از سوختهای آلایندهی هوا ندارند و تنها نگرانیهای شان را از وضعیت هشداردهندهی پایتخت کشور ابراز میکنند.
خبرگزاری اسوشیتید پرس، ماه گذشته به موضوع آلودگی هوا در افغانستان پرداخت و این گونه تتیر زد: «آلودگی هوای پایتخت افغانستان ممکن است حتا کشندهتر از جنگ باشد.» این خبرگزاری با تهیهی گزارشی از یک کمپ بیجاشدگان داخلی، دریافت که ساکنان آن منطقه برای گرم نگه داشتن بدن و پختوپز شان، زباله میسوزاندند. یوسف، مرد شصتسالهای که در مارکت میوهفروشی بار میبرد و نُه کودک دارد، یکی از کسانی است که در آن محل زندگی میکند. در این سالها، کودکان یوسف، به نوبت به بیماریهای تنفسی مبتلا شدند. او گفت: «ما پولی برای مراجعه به دکتر یا خرید دارو نداشتیم. به سختی شکم کودکانم را سیر میکنم. ما خیلی فقیر استیم و مشکلات زیادی داریم. پول کافی برای خرید دارو، یا حتا زغال سنگ برای گرم کردن خانه نداریم. فرزندانم زباله جمع میکنند و از آن برای گرم کردن خانه و پختن غذا استفاده میکنیم.» داستان فقر و تنگدستی یوسف، داستان بیش از نیمی از مردم افغانستان است که هر روز در باتلاق فقر، فروتر میروند.
بیشتر قربانیان آلودگی هوا توسط همان هوایی مسموم میشوند که در خانهی خود شان تولید میشود؛ زیرا خانوادهها در زمستانهای کابل، هر چیزی که بتوانند را میسوزانند. کودکان و افراد سالخورده در برابر دود زغال سنگ، تایر، رابر و پلاستیک آسیبپذیرتر اند. بررسیهای جهانی هوا در سال ۲۰۱۷ گزارش داد که ۱۹٫۷۰۰ نفر از مردم افغانستان بر اثر آلودگیهای تولید شده در خانهها جان شان را از دست داده اند و این موضوع منجر به کاهش دو سال و دو ماه در شاخص امید به زندگی در زمان تولد شد.
تمام تقصیر این آلودگیهای کشنده را نمیتوان بر گردن زغال سنگ انداخت؛ چون در سه فصل دیگری که دود زغال سنگ از خانههای شهر بلند نمیشود نیز، کابل زیر لایهی ضخیمی از هوای آلوده نفس میکشد. آسفالت نبودن بیشتر جادهها و کوچههای خاکی شهر، تأثیر بسیاری بر این آلودگیهای تمام فصل دارد. نمونهی جالبی که همهی شهروندان کابل ممکن است دیده باشند، این است که هر گاه باران میبارد و جادهها خیس است، میتوان برخلاف روزهای غیربارانی، نقاط دورتری از شهر را دید. مردم و دکاندارانی که در حاشیهی جادههای خاکی شهر کار و زندگی میکنند، اغلب سطلها را از آب جوی پر میکنند و بر سطح جادههای خاکی میاندازند تا جلو گرد و خاک را بگیرند؛ اما ساعتی نمیگذرد که آفتاب دوباره آن را خشک میکند و باز همان آش است و همان کاسه. کارمندان شهرداری و مردمی که جویها را پاک میکنند هم تا جایی در ایجاد گرد و خاک مسؤول اند. بارها دیده شده است که مواد بیرون کشیده شده را در لب جوی رها میکنند؛ آن گِلهای آلوده، در کنار بوی بدی که دارد، به مرور زمان به خاک بدل میشود.
استفاده از موترهای فرسوده و حتا شمار موترهایی که در شهر کابل دود تولید میکند را نباید فراموش کرد. در بسیاری از شهرهای بزرگ جهان استفاده از موترهای فرسوده را ممنوع میکنند تا جلو آلودگی هوا را بگیرند. در بسیاری از موارد، همان موترهایی که داشتن آن در کشورهای توسعهیافتهتر ممنوع است، راه شان را به افغانستان پیدا میکنند؛ استفاده از چنین موترها در افغانستان به طور گسترده و فراگیر ممنوع نیست و کمتر دیده ایم پولیس ترافیک موتری را به دلیل دود زیاد و غیرعادیای که دارد، توقیف کرده باشد. جنراتورهای بزرگ و کوچکی که در نبود برق از آنها استفاده میشد را هم میتوان به لیست آلایندههای هوای کابل اضافه کرد.
تاثیر آلودگی هوا بر انسان و کرهی زمین
اولین تأثیر آلودگی هوا متوجه خود انسانها است و این موضوع بسیار هشداردهندهای است. آلودگی هوا باعث بیماریهای گوناگون تنفسی و قلبی میشود که گاهی اوقات دامنهی آن تا مرز سرطان هم میرسد. همان گونه که تذکر داده شد، سالانه ۷ میلیون نفر در سراسر دنیا بر اثر آلودگی هوا میمیرند. سازمان جهانی بهداشت میگوید که خطرات محیطزیستی در افغانستان مسؤول ۲۶ درصد از تمام مرگهایی است که در کشور اتفاق میافتد؛ از این میان، تخمین زده میشود که آلودگیهای تولید شده در خانهها، هر سال جان ۲۷٫۰۰۰ نفر را در کشور میگیرد؛ در حالی که آلودگیهای تولید شده در بیرون از خانه منجر به مرگ تنها ۱۱٫۰۰۰ نفر در سال میشود. این آمار، آشکارا نشان میدهد، آلودگیهایی که در خانهها تولید میشود، بیش از دو برابر آلودگیهای سطح شهر، کشنده است. این سازمان شمار افرادی که بر اثر دودهای دست دوم میمیرند را ۳۰۰۰ نفر در سال میداند. دود دست دوم، دودی است که افراد غیرسیگاری به علت قرار داشتن در معرض دود ناشی از مصرف تنباکوی دیگران (سیگار یا قلیان) تنفس میکنند. دود دست دوم حداقل ۲۵۰ نوع مادهی شیمیایی سمی شناخته شده دارد که بیش از ۵۰ نوع آن میتواند سبب سرطان شود. کسانی که در معرض دود دست دوم قرار میگیرند ۲۵–۳۰ درصد خطر ابتلا به بیماری قلبی و ۲۰–۳۰ درصد احتمال ابتلا به سرطان ریه را دارند و نگرانکنندهتر این که دود دست دوم باعث مرگ ناگهانی نوزادان میشود.
پیامد دومی که بر اثر آلودگی هوا تمام موجودات کرهی زمین را تهدید میکند، گرمایش جهانی است. بلند رفتن دمای هوا با استفاده از سوختهایی مانند زغال سنگ و فعالیت کارخانههایی که با چنین سوختهایی کار میکنند، کرهی زمین را با معضل گرمایش جهانی روبهرو کرده است؛ در نتیجهی آن، سطح دریاها بالا میرود، آب وارد شهرهای نزدیک به دریاها میشود و یخهای قطبهای شمال و جنوب کم کم آب خواهد شد. تأثیرات منفی آلودگی هوا به اندازهای است که میتوان کتابی در چند جلد در مورد آن نوشت. آلودگی هوا در کنار گرمایش زمین و ایجاد مشکلات و بیماریهای تنفسی، منجر به باران اسیدی، سوراخ شدن لایهی اُزون و دهها مورد دیگر میشود.
تلاشهای ناکافی و عدم تعهد جدی دولتها
سازمان ملل متحد و جنبشهای مربوط به محیط زیست، از دیرزمانی به این سو، زنگ هشدار در مورد آلودگی هوا را به صدا در آورده و راهکارهای شان را به دولتها ارائه کرده اند؛ اما سوخت پیشرفت آسیا هنوز هم با زغال سنگ تأمین میشود. گر چه این موضوع برای جهان و سرنوشت عمومی کرهی زمین بسیار نگرانکننده است؛ اما کشورهای آسیایی، به ویژه کشورهای جنوب-شرق آسیا وابستگی شدیدی به زغال سنگ برای پیشرفت صنعت شان دارند. گریختن از مشکل آلودگی هوا آسان نیست و با شعار دادن حل نمیشود. حتا آلمان که یکی از توسعهیافتهترین کشورهای جهان محسوب میشود نیز نمیتواند به این زودیها دست از زغال سنگ بکشد و گفته است که تا سال ۲۰۳۸ مجبور است از این منبع انرژی استفاده کند.
با این که انرژیهای تجدیدپذیر، بدیل خوبی برای انرژیهای آلایندهی هوا است؛ اما گذار از سوختهای آلودهکننده و استقبال از انرژی پاک، به این سادگیها ممکن نیست. ملل متحد میگوید حتا برخی از کشورها قصد دارند تا سال ۲۰۳۰، تولید زغال سنگ را ۱۵۰ درصد افزایش دهند که این کار باعث بالا رفتن گرمایش زمین به اندازهی ۲ درجهی سانتیگراد میشود.
مانس نیلسون، رییس انستیتیوت محیط زیست استاکهلم میگوید: «با وجود بیش از دو دهه سیاستگذاری در مورد آب و هوا، سطح تولید سوختهای فسیلی بالاتر از هر زمانی است. گزارش نشان میدهد که پشتیبانی دوامدار دولتها از استخراج زغال سنگ، نفت و گاز، بخش بزرگی از این مشکل است. ما در چاه استیم و نباید بیشتر از این به کندن آن ادامه دهیم.»
در کشورهایی که مشکل استفاده از زغال سنگ به عنوان منبعی برای گرمایش خانهها وجود ندارد، با راهکارهای سادهای هم میتوان کمک بزرگی به جلوگیری از آلوده شدن هوا کرد؛ اما اینجا در افغانستان، اگر مردم زغال سنگ نسوزانند، چه کنند؟ چه بدیلی برای گرم ماندن در زمستانهای سرد کشور وجود دارد؟ تا کنون کوچکترین خبری از استخراج ذخایر طبیعی گاز کشور وجود ندارد که البته گاز هم باعث آلودگی هوا میشود؛ اما آلودگی آن به مراتب کمتر از دود زغال سنگ است. روی انرژی برق که مشکل آن هرگز در کشور حل نمیشود هم نمیتوان حساب کرد. از طرفی تمام خانههای شهر، مجهز به سیستم مرکز گرمی نیست و هزینهی آن برای بسیاری از مردم افغانستان سنگین است. کابل این روزها در میان شهرهای آلودهی جهان، جایی در بالای ردهبندیها دارد. به تازگی ردهبندی لحظه به لحظهی سایت «Air Visual» بازتاب زیادی داشت. هر چند این سایت به گونهی زنده، شهرهای جهان را بر پایهی آلودگی هوا در ردهبندیاش ترتیب میکند؛ اما کابل بیشتر اوقات در میان ده شهر آلودهی جهان بوده است. نبود راههای بدیل زغال سنگ برای گرم نگه داشتن خانهها در فصل زمستان، آلودگی هوای کابل را کم نمیکند و به این زودیها نمیتوان مقداری هم از این آلودگی کم کرد. این که وزارت داخله به حمامهای عمومی یا سالنهای عروسی شهر هشدار میدهد که دیگر حق ندارند از سوختهای آلایندهی هوا استفاده کنند، تأثیری نخواهد داشت؛ مگر این که منبع دیگری در دسترس مردم قرار بگیرد که همه بتوانند از آن استفاده کنند. کار مثبت برای پایان دادن به موضوع آلودگی هوا در کابل و سراسر افغانستان، نیازمند عمل است؛ نه فقط حرف.