بخش اول
«قول روباه» درهی کوچک و خشکی است که دو منطقه از شهر بامیان را از هم جدا میکند. تفاوت آن دو منطقه به لحاظ ساخت و ساز، چیزی شبیه کاخ و کوخ است. سمت غرب «قول روباه»، دشت عیساخان است که خیابانهای پاک و سازههای زیبایی دارد. در دشت عیساخان، خیابانها همه شمارهگذاری شده است و اکثر نهادهای حکومتی و غیرحکومتی، مانند مقام ولایت بامیان، قطعهی ۰۱ امنیت ملی، ریاستهای صحت عامه، اطلاعات و فرهنگ، حج و اوقاف، عدلیه، دادستانی و چندین نهاد دیگر؛ در این بخش از شهر که معروف به «شهر نو» بامیان است، موقعیت دارد. در سمت شرق «قول روباه»، یکی دو جادهی خاکی و کم عرض و خانههای گلی زیادی دیده میشود. در قسمتهای جنوبی و پایانی آن منطقه که به «سیدآباد» معروف است، ریاست شهرسازی و اراضی و کمی بالاتر از آن، دانشگاه بامیان ساخته شده است.
چند سالی از کوچ (انتقال) این دانشگاه، از مرکز شهر به جنوب شرق بامیان میگذرد. اینجا، دانشگاه فضای بزرگتری نسبت به ساختمان پیشین دارد و کلاسهای درسی، مجهزتر از پیش است. این دانشگاه، ابتدا در سال ۱۳۷۵ خورشیدی، در دورهی حاکمیت حزب وحدت ساخته شد و تنها چهار دانشکدهی کشاورزی، پزشکی، ساینس و ادبیات داشت. در آوان تأسیس دانشگاه بامیان، ۶۰۰ تن دانشجو در آن درس میخواندند و بیش از ۳۰ استاد در آن، مشغول تدریس بودند. در سال سوم فعالیت این دانشگاه و با گسترش تسلط گروه طالبان بر کشور، این دانشگاه بسته شد و تمام اسناد آموزشی دانشجویان آن، آتش گرفت. با این حال، پس از سقوط طالبان که در دورهی حاکمیت شان این دانشگاه را به رسمیت نمیشناختند، فعالیت این دانشگاه در ۱۵ حمل ۱۳۸۳، به طور رسمی آغاز شد؛ اما این بار تنها با دو دانشکدهی کشاورزی و تعلیم و تربیه.
دکتر عبدالعزیر محبی، رییس دانشگاه بامیان است که از ماه اسد سال ۱۳۹۷ تا کنون، در این سمت ایفای وظیفه میکند. او دکترایش را از بخش کشاورزی و مهندسی محیطزیست از جاپان به دست آورده است. بر پایهی اطلاعات آقای محبی، این دانشگاه، اکنون ۶۶۲۷ دانشجو دارد که ۳۷٫۲ درصد آن، شامل زنان و دختران میشود. با این حساب، ۲۳۱۶ تن از دانشجویان این دانشگاه، دختر و ۳۹۱۱ تن دیگر را پسران تشکیل میدهند. با توجه به این که ولایت بامیان، یکی از بالاترین درصدیهای حضور دختران در مکاتب و دانشگاهها را دارد، دختران در این ولایت از همان ۲۳ سال پیش که تازه این دانشگاه تأسیس شده بود، در آن درس میخواندند. آقای محبی، به یاد میآورد که در آوان فعالیت این دانشگاه، دختران در دانشکدههای پزشکی و ادبیات درس میخواندند و او هم یکی از دانشجویان روزهای نخستین آن بوده است.
با این وجود، در تمام سالهایی که از ایجاد دانشگاه بامیان میگذرد، دختران این دانشگاه، هیچ خوابگاهی ندارند و کسانی که از ولسوالیها یا ولایتهای دیگر در این دانشگاه درس میخوانند، در مناطق گوناگونی، مانند سرآسیاب، سیدآباد، حیدرآباد و دشت عیسا خان، اتاقهایی را به کرایه گرفته اند و با کمترین امکانات، درس میخوانند و زندگی میکنند. کرایه کردن اتاقهای دانشجویی در دور و اطراف دانشگاه بامیان، کار زیاد راحتی نیست. اینجا کرایهی هر اتاق تا ۲۵۰۰ افغانی در ماه و قیمت مواد خوراکی بیشتر از کابل است.
بسیاری از خانههای اطراف دانشگاه، پیش از آغاز سال تحصیلی به کرایه گرفته میشوند و دانشجویانی که دیرتر بیایند، مجبور اند با همان کرایه؛ اما خیلی دورتر اتاق کرایه کنند. با این حال، برخی از خانوادهها حاضر به کرایه دادن اتاقها به دانشجویان پسر یا دانشجویان دختر نیستند و به دلایلی که برای خود دست و پا کرده اند، به پسران یا دختران مجرد و دانشجو، اعتماد نمیکنند. در فاصلهی چندصد متری شرق ساختمانهای دانشگاه، سازهی سفیدرنگی دیده میشود که نزدیک به دو سال پیش، کار ساختش آغاز شد. آن ساختمان، خوابگاه دخترانهی دانشگاه است که هنوز به بهرهبرداری سپرده نشده؛ اما دکتر محبی، رییس دانشگاه میگوید که امیدوار است سال آینده دانشجویان بتوانند از آن استفاده کنند. آقای محبی، با اشاره به برخی از دشواریهای سر راه بهرهداری از آن خوابگاه، گفت: «خوابگاه دخترانهی دانشگاه، چهار طبقه دارد و پس از آن که اسناد و وسایل مورد نیاز آن، توسط هیأتی از وزارت تحصیلات عالی ثبت و تهیه شود، خوابگاه به بهرهبرداری سپرده خواهد شد. با این حال، هنوز سالن غذاخوری این دانشگاه، به دلیل سهلانگاری شرکتی که مسؤولیت ساخت آن را دارد، ساخته نشده است. مشکل دیگری که با آن روبهرو استیم، تشکیل (نیروی انسانی) خوابگاه است که وزارت تحصیلات، وعدهی حل این مشکل را داده است.»
اکنون دانشگاه بامیان، هفت دانشکده، ۳۴ رشتهی تحصیلی و ۱۶۵ استاد دارد. بنیادعلی معین، یکی از استادانی است که در رشتهی کیمیا، در این دانشگاه تدریس میکند. او ماستریاش را از دانشگاه عثمانیه در حیدرآباد هندوستان گرفته و دوازده سال است که در دانشگاه بامیان درس میدهد. سال نخستی که آقای معین، برای تدریس به این شهر آمده بود، بیشتر استادان، تا سطح کارشناسی (لیسانس) تحصیل کرده بودند. او گفت: «در آن زمان، حتا یک استاد دکتر هم نداشتیم؛ اما خوشبختانه، اکنون یازده تن از استادان دانشگاه، دکترا دارند.» گر چه به طور استاندارد، چهار رتبهی علمی مربی، استادیار، دانشیار و استاد در بیشتر کشورهای جهان وجود دارد؛ اما رتبهبندی علمی استادان دانشگاه در افغانستان کمی متفاوتتر است. سیستم تحصیلات عالی افغانستان، هشت رتبهی علمی را برای استادان دانشگاه در نظر گرفته است. استاد معین میگوید زمانی که بار اول به بامیان آمد، بلندترین رتبهی علمی، استادیار درجه دوم (پوهنیار) بود. این رتبه به کسانی داده میشود که کارشناسی ارشد (ماستری) داشته باشند. آقای معین، میگوید که هماکنون استادان زیادی در دانشگاه بامیان در سطح دانشیار درجه دوم (پوهندوی) استند و چندین استاد رتبهی دانشیار درجه یکم (پوهنوال) را نیز دارند.
امسال که آخرین روزهای آن، در حال سپری شدن است و چیزی از آن باقی نمانده، سال خوش یمنی برای دانشگاه بامیان نبود. این نهاد علمی در سال ۹۸ دو استاد خوبش را از دست داد. نزدیک به شش ماه است که دیگر کسی صدای گامهای استاد احمدحسین راسخ، معاون پیشین امور محصلانِ این دانشگاه را در راهروها و دهلیزها نمیشنود. استاد راسخ در جریان کار در دانشگاه بامیان، دچار سکتهی مغزی شد و تلاشها برای حفظ جان او هیچ نتیجهای نداد. دکتر محبی میگوید که استاد راسخ، یکی از شخصیتهای خوب و تأثیرگذار دانشگاه بامیان بود و این دانشگاه، یکی از بازوان توانمندش را از دست داده است. آقای محبی گفت: «استاد راسخ در جریان کار دچار سکتهی مغزی شد. او را بیدرنگ به بیمارستان بردیم و در جریان انتقال استاد راسخ به کابل، او را از دست دادیم. او یکی از استادان خوبِ دانشکدهی کشاورزی بود، در بخش زنبورداری کار کرده بود و چندین مقالهی علمی داشت.» آقای راسخ در دورهی فعالیتش، در سمت رییس دانشکده و معاون دانشکده نیز کار کرده بود. حدود دو ماه پیش از درگذشت استاد راسخ، محمداقبال حیدری، یکی دیگر از استادان دانشگاه بامیان که برای تحصیلات دورهی کارشناسی ارشد، در مالزیا به سر میبرد نیز، در یک حادثهی ترافیکی فوت کرد. استاد حیدری هم یکی از استادان جوان دیپارتمنت علوم حیوانی در دانشکدهی کشاورزی دانشگاه بامیان بود و زمانی که فوت کرد، تنها ۳۳ سال داشت. پیکر آقای حیدری در دهم سرطان سال جاری، از میدان هوایی بینالمللی کابل با اکلیل گل و هیأتی از سوی وزارت تحصیلات عالی، بدرقه شد و در قبرستان عمومی غرب کابل به خاک سپرده شد.»
ادامه دارد…