پشت پرده‌ی صلح افغانستان

ابوبکر صدیق
پشت پرده‌ی صلح افغانستان

نویسنده: سون‌انگل روسموسن

منبع: والستریت ژورنال

برگردان: ابوبکر صدیق

دولت افغانستان و طالبان در ۱۲ سپتامبر در قطر، نخستین نشست مستقیم را برای پایان‌دادن به جنگ۲۰ساله به تجربه گرفتند.
این گفت‌وگو با میانجی‌گری امریکا انجام شد که بخشی از برنامه‌ی خروج نظامیان این کشور از طولانی‌ترین جنگ شان است.
جنگ افغانستان در ۲۰۰۱، پس از حمله‌ی ۱۱ سپتامبر به رهبری امریکا آغاز شد. در این حمله رژیم طالبان به دلیل پناه‌دادن به اسامه بن لادن سرنگون شد.
محور گفت‌وگوهای صلح تنها پایان‌دادن به جنگ نیروهای امریکایی نیست، بلکه در تلاش تامین صلح به کشوری است که چند دهه می‌شود از جنگ زجر می‌کشد؛ کشوری که پیش از حمله‌ی ۲۰۰۱، در ۱۹۸۰ با اتحاد جماهیر شوروی، بعد جنگ‌های داخلی و در نهایت با طالبان درگیر جنگ بود.
گفت‌وگوی صلح با درنظرداشت توافق‌نامه‌ی ماه فبروری میان طالبان و امریکا مشروط بر این که در دولت آینده‌ی افغانستان، خطری از سوی القاعده و سایر گروه‌های تروریستی متوجه امریکا نشود، به خروج نظامیانش در ۱۴ ماه از این کشور تعهد کرده است. در این توافق‌نامه روی آتش‌بس و هم‌چنان آزادی هزارها زندانی از دو طرف اشاره شده است.

مزیت گفت‌وگوهای صلح افغانستان برای امریکا چیست؟
با کلید‌خوردن گفت‌وگوها؛ اداره‌ی ترامپ برنامه‌ی خروج نیروهای باقی‌مانده را روی دست گرفت؛ این یک موفقیت به دولت امریکا محسوب می‌شود. خروج نیروها پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری ماه نوامبر از افغانستان، می‌تواند مانند خروج از عراق چالش‌آفرین شود؛ قسمی که عراق یک‌بار دیگر شاهد افزایش حملات تروریستی بود.

تفاوت دیدگاه
طالبان انتظار خروج کامل نیروهای امریکایی را از افغانستان دارند؛ در حالی که مقامات افغانستان، خروج نابه‌هنگام نیروهای امریکایی را سقوط حکومت به دامن طالبان می‌دانند. طالبان در ساحات دوردست افغانستان حضور خود را تشدید کرده‌ و در صورت خروج نیروهای امریکایی برای گرفتن قدرت از زور نظامی کار خواهند گرفت؛ اما اولویت دولت افغانستان پیش از رسیدن به صلح آتش‌بس است.
طالبان در تلاش شریک‌شدن در قدرت با دولت افغانستان با نفوذ گسترده‌ی سیاسی استند و برای دست‌یافتن به قدرت سیاسی، به اجرایی‌شدن قانون اسلامی تاکید دارند؛ در حالی که قانون اساسی کنونی این کشور اشاره می‌کند؛ « هیچ قانونی بر خلاف شریعت اسلامی» در این کشور قابل اجرا نیست و هم‌چنان این قانون از جمهوری دموکراتیک دفاع می‌کند. شمار بیش‌تر مردم توافق با طالبان را به معنای ازدست‌دادن دست‌آوردهای ۲۰ سال اخیر به ویژه حقوق زنان و اقلیت‌های قومی – مذهبی می‌دانند؛ چنان‌چه که در زمان حاکمیت طالبان زنان از رفتن به مکتب منع شدند و هیچ زنی بدون محرم مرد، نمی‌توانست زندگی کند.
پس از ۲۰۰۱ نقش زنان در فعالیت سیاسی – اجتماعی برجسته است؛ حتا در ترکیب هیئت مذاکره‌کننده چهار نماینده‌ی زن حضور دارند؛ در حالی که از آغاز مذاکرات تا اکنون اختلافات میان دو طرف حل‌ناشده باقی است.
طالبان توافق‌‌نامه‌ی امریکا را محور گفت‌وگو با دولت افغانستان می‌دانند؛ به این معنا اگر امریکا بخواهد بیرون شود، طالبان با دولت افغانستان گفت‌وگوها را ادامه نخواهد داد. دولت افغانستان که بخشی از توافق‌نامه‌ی امریکا – طالبان نیست، تاکید دارد که طالبان باید به توافق دولت افغانستان – امریکا تمکین کنند و روی آتش‌بس توافق داشته باشند.
یکی از بحث‌هایی که طالبان در گفت‌وگوها روی آن تاکید دارند، فیصله‌های نظام قضایی – حقوقی به اساس فقه‌ی حنفی است؛ در حالی که دولت افغانستان به کثرت‌گرایی فقهی اشاره دارد و در صورت پیاده‌شدن تنها فقه‌ی حنفی در قانون {محاکم این کشور} نگرانی ضایع‌شدن حقوق مذهبی شیعه‌ها و سایر اقلیت‌های مذهبی وجود دارد، که قانون اساسی کنونی از آن حمایت کرده است.

که‌ها در گفت‌وگو اشتراک دارند
۲۱ عضو هیئت مذاکره به رهبری داکتر عبدالله عبدالله، از افراد نزدیک احمدشاه مسعود – فرمانده‌ی ضد طالبان در ۱۹۹۰ – وارد دوحه شدند. داکتر عبدالله شریک قدرت سیاسی غنی پس از انتخابات بحرانی ۲۰۱۹ است.
ریاست هیئت را معصوم ستانکزی یک عضو پیشین اداره‌ی استخبارات این کشور – که در ۲۰۱۱ به شدت زخمی و در ۲۰۱۴ دوباره مورد هدف قرار گرفت -، به دوش دارد. چهار زن در ترکیت هیئت گفت‌وگوکننده به شمول؛ فوزیه کوفی که تازه از یک حمله‌ی تروریستی در کابل نجات یافته بود و به دست‌هایش هنوز بنداژ پیچده، حضور دارند.
رهبر هیئت طالبان، ملاعبدالغنی برادر فرد شماره دوم طالبان است که از ۲۰۱۰ به این‌سو مدت ۸ سال ۲۰۱۰ زندانی بود.
ریاست هیئت طالبان را عبدالحکیم حقانی، یکی از مذهبی‌ترین افراد این گروه به عهده دارد. عبدالحکیم اخیرا از طرف رهبری طالبان به این سمت منصوب شد.

طالبان که‌ها استند؟
گروه طالبان، جریان تندرو سنی‌مذهب است که توسط ملا عمر، از شاگردان مدارس پاکستان و جنگ‌جویان با تجربه‌ی ۱۹۸۰ که در برابر شوروی قرار داشتند، در ۱۹۹۴ تشکیل شد.
این گروه قدرت را در ۱۹۹۶ پس از پایان جنگ داخلی با ادعای اجرایی‌کردن قانون اسلام به دست گرفتند و تا سرنگونی شان در ۲۰۰۱، روی اجرایی‌کردن شریعت اسلام تاکید کردند؛ اما در این مدت افغانستان در انزوای بین‌المللی و اقتصادی فرو رفت. طالبان در جنگ با دولت افغانستان که به حمایت غرب ایستاده است، از سوی پاکستان حمایت می‌شدند و از مهاجران سربازگیری می‌کردند.
پس از کشته‌شدن ملا عمر و سلف ‌اش اختر منصور، در ۲۰۱۶، رهبری این گروه به دست ملاهبت‌الله آخندزاده‌ی ۵۹ساله رسید.

آیا توافق دومی با طالبان در راه است؟
در حالی که نشست ۱۲ سپتامبر، اولین گفت‌وگوهای مستقیم دولت افغانستان و طالبان بود؛ اما تلاش‌های زیادی پیش از این برای آغاز گفت‌وگوی صلح افغانستان، به ثمر نرسید. پیشنهادهای حامد کرزی، رییس‌جمهور پیشین در ۲۰۰۷ به دلیل حضور نظامیان امریکایی موفق به صلح نشد.
در زمان ریاست‌جمهوری بارک اوباما در ۲۰۱۳، زمانی که دفتر سیاسی طالبان در قطر باز شد، با مخالفت شدید کرزی مواجه شد. کرزی ادعا کرد که بازشدن این دفتر به معنای یک حکومت برون‌مرزی طالبان است.
تا ماه فبروری طالبان و دولت افغانستان کدام نشست رسمی نداشتند، دقیق تا زمانی که امریکایی‌ها تقسیم‌اوقات خروج خود را تعیین نکرده بودند.
نتیجه‌ی شکست مذاکرات چیست؟
خشونت از روی‌کردهای عادی طالبان است و شکست صلح به معنای افزایش خون‌ریزی است. پس از ۲۰۰۱، نزدیک به ۱۰۰ هزار انسان در سراسر افغانستان کشته شدند. به اساس آمار دانشگاه اب‌سالای سویدن (Uppsala University in Sweden.) بیش‌تر کشته‌شده‌ها در ماه‌های اخیر بوده است. به اساس آمار سازمان ملل در ۲۰۱۹، آمار قربانیان به ۱۰ هزار تن می‌رسد.
با ناکامی توافق‌نامه، روند خروج نیروها نیز تکمیل خواهد شد؛ چنان‌چه این اداره اعلام کرده است که روند کاهش نیروها را ادامه می‌دهد و خروج نابه‌هنگام واشنگتن را به انتقادهای بین‌المللی مواجه کرده است؛ خروجی که سبب ادامه‌ی خون‌ریزی می‌شود.

افغانستان پساصلح
در نخست باید تمام طرف‌ها روی یک برنامه فکر کنند. دولت افغانستان و طالبان روی گفت‌وگوها تا هنوز به نتیجه نرسیده اند. یکی از برنامه‌ها شریک‌شدن طالبان در قدرت از طریق انتخابات یا کانالی دیگر است؛ اما پرسش این است که جنگ‌جویان طالبان چگونه وارد نیروهای امنیتی شوند؟
دهه‌ها جنگ، خط مرزی – تجارتی افغانستان را با پاکستان، ایران و آسیای مرکزی بی‌ثبات کرده است. یکی دیگر از مزیت‌های صلح، احیای دوباره‌ی تجارت با کشورهای همسایه‌ی افغانستان است.