فرار «پرولا نگرا» از ویلچر

نعمت رحیمی
فرار «پرولا نگرا» از ویلچر

در عصر دیجیتال، ارتباطات، روغن‌نباتی و سرعت، ارزش‌های مستطیل‌سبز نیز مثل برق و باد تغییر کرد. رادیکال‌ترین افراد با چوب ناسیونالیسم بر سر ملی‌گرایی زدند و مسیر را به سود نظام سرمایه و بازار تغییر دادند؛ چون پول در بازی‌های باشگاهی بود، نه رقابت‌های ملی!

الگوواره‌ها و ذائقه‌ی دنیای فوتبال نیز متأثر از هوچی‌گری «اول‌تراها، تیفوسی‌ها و هولیگان‌ها»، از طلای جام‌ جهانی، به نقره‌ی لیگ قهرمانان تغییر مسیر داد. برای همین است که امروز، سه جام لیگ قهرمانان در سه سال، ارزش‌مندتر از سه جام جهانی در دوازده سال جلوه می‌کند. عصر، عصرِ «مسی و رونالدو» است، نه «پله و گارینشا»! دلم به حال روزگار می‌سوزد وقتی پله زنده است، کسی دیگری سلطان باشد؛ چون او نخستین و فرجامین سلطان تاریخ است، او پرولا نگرا –مروارید سیاه- است که پس از شخم زدن فوتبال به سمت «فرار به سوی پیروزی» رفت.

وقتی در فیلمِ تختی، او به دلیل آن‌که کودکان فقیر احساس فقر نکنند، حاضر نشد در قبال پول هنگفت تصویرش روی بسته‌ی مواد غذایی تبلیغ شود، بُغض کردم؛ چون فقط قهرمانان بزرگ و پهلوان‌های واقعی استند که گذشته‌ی خود را فراموش نکرده و غرق در زرق و برق نمی‌شوند و زمانی که امروز شنیدم «ادینهو»، پسر «الماس سیاه» و تابناک‌ترین چهره‌ی تاریخ گفته است، پله از نشستن روی ویلچر خجالت می‌کشد و دوست ندارد مردم او را با آن وضع ببینند، دوباره بغض کردم.

در فینال جام جهانی ۱۹۵۰ که پله هنوز ۹ ساله بود، وقتی دید پدرش با چشم‌های گریان به گزارش شکست برازیل از اروگوئه گوش می‌دهد، همان جا قول داد که زمانی این شکست را جبران می‌کند و در هفده سالگی، قهرمان جهان شد و سه گل در نیمه‌نهایی و دو گل در فینال زد. او دوبار دیگر نیز جام جهانی را به برازیل برد و برای همیشه صاحب جام «ژول‌ ریمه» شد تا هر زمانی که صحبت از بهترین تیم تاریخ شود، نام تیم ملی برازیل ۱۹۷۰ که او عضوش بود، نخستین گزینه باشد.

روزی «تارچیزیو بورنیچ» مدافع مستحکم ایتالیا گفته بود، پیش از فینال جام جهانی، مدام به خودم می‌گفتم که او هم مثل بازی‌کنان دیگر، از گوشت، پوست، خون و استخوان است، نباید ازش بترسم؛ اما اشتباه می‌کردم!

واقعیت آن است که اگر رفتار، منش، اخلاق و روحیه‌ی ورزشی در ورزش بر خلاقیت، توانایی، تکنیک، زیبایی و تبلیغات ارجح باشند؛ در آن‌صورت مقایسه‌ی پله با دیگران ظلم به فوتبال است. او در دورانی که بازی‌های باشگاهی و ملی به اندازه‌ی امروز گسترده نبود، هزار و ۳۶۳ بار پیراهن برازیل و باشگاه‌هایش را پوشید و هزار و ۲۸۱ بار دروازه‌ی حریفان را گشود. روزی که با پیراهن «سانتوس» هزارمین گل خود را به ثمر رساند، ناقوس تمام کلیساهای برازیل به صدا درآمدند. او هنرمند بود و در فیلم «فرار به سوی پیروزی»، در کنار سیلوستر استالونه و مایکل کین بازی کرد، ترانه‌های زیادی خواند و بازی اش با توپ، در واقع رقص سامبای فوتبال بود.

ارزش و اعتبار شماره ۱۰ فوتبال از او است، برای همین پیراهنش در سال ۲۰۰۲، به مبلغ ۱۵۷ هزار پوند فروخته شد، پله که در سال ۲۰۱۴، توپ طلای افتخاری از فیفا گرفت؛ اما مهم‌ترین افتخار او این بود که از سوی فیفا «بهترین فوتبالیست قرن» و از طرف کمیته‌ی بین‌المللی المپیک، «بهترین ورزش‌کار قرن» بیستم انتخاب شد.

در تمام تاریخ مستطیل‌سبز، بیست‌ویک بازی‌کن بیش از یک بار قهرمان جهام جهانی شده اند و او سه بار این جام را بالای سر برده است، در تمام تاریخ، برازیل پنج بار قهرمان جهان شده که پله در سه بار آن حضور داشته است. او رکورد دار بیشترین هت‌تریک و جوان‌ ترین هت‌تریک کننده در تاریخ جام‌جهانی است، رکوردی که شش دهه است دست نخورده باقی مانده و کسی نتوانسته آن را بشکند.