سه روز در اسارت طالبان؛ سرگذشت کارمند ریاست احیا و انکشاف دهات غزنی

طاهر احمدی
سه روز در اسارت طالبان؛ سرگذشت کارمند ریاست احیا و انکشاف دهات غزنی

پس از چاشت روز چهارشنبه (۲۱ عقرب)، امسال موتر حامل محمد امان محمدیار در منطقه‌ی شش‌گاو ولایت میدان وردک می‌رسد؛ محلی که طالبان ایست‌ بازرسی ایجاد کرده و شمار زیادی از آن‌ها با سرو صورت‌های پوشانده شده،‌ دیده می‌شوند. با دیدن افراد طالبان، ترس در دل امان رخنه می‌کند، زیرا او کارمند ریاست احیا و انکشاف دهات غزنی است. او تلاش می‌کند ترسش را نادیده بگیرد؛ زیرا قبل از حرکت، عکس‌ها و اسناد‌هایش را از حافظه تلفنش حذف کرده بود.
طالبان موتر آن‌ها را متوقف می‌کنند و امان را از موتر پیاده کرده، مورد پرس‌وجو قرار می‌دهند. در برخورد اول، امان خودش را با نام مستعار و خیاط معرفی می‌کند؛ اما انگار طالبان چیزهای در مورد او می‌دانند، موبایلش را گرفته، در حالی‌که سرگرم بررسی آن‌ است به امان می‌گوید که راست بگوید، زیرا افراد آن‌ها در مورد او، معلومات کافی داده‌اند. او که به سبب ناامنی، در مدت یک سال و چهار ماه، بیش‌ از چهار بار کابل نیامده بود و هر بار که می‌آمد، موتری را انتخاب می‌کرد که در آن زنان بیشتری باشند، این بار نیز در موتر نوع تونس سوار است که در میان سرنشینان آن، زنان بیشتر از مردان‌اند.
از میان زنان، یکی از آن‌ها که امان هرگز او را نمی‌شناسد، بسیار تلاش می‌کند تا او را از قید طالبان آزاد کند؛ اما طالبان با آن‌که باورشان می‌شود او مادر امان است؛ اما محمدیار را آزاد نمی‌کنند. موتر تونس به امر طالبان به مسیر کابل حرکت می‌کند؛ اما بدون محمدیار.
امان می‌گوید: «قبل از آن‌که حرکت کنیم، تمام عکس‌ها، اسناد و مدارکی که فکر می‌کردم خطرناک است، همه را از داخل موبایلم حذف کردم؛ اما طالبی که در همان دقایق اول از من پرس‌وجو می‌کرد، برنامه‌ا‌ی را در موبایلم نصب کرد که توسط آن تمام مطالب حذف‌شده‌ی موبایلم را دوباره آورد. دیگر نتوانستم دروغ بگویم. چنان ترسیده بودم که بدنم سرد شده بود. همان‌جا بود که دو ضربه‌ی محکم با قنداق کلاشنیکوف به پشت سرم زدند. بی‌هوش نشدم؛ اما تعادلم را کاملاً از دست داده بودم.»
محمدیار تا غروب، در کناره‌ی سرک پیش طالبان ‌ماند. با تاریک شدن هوا، او را در یکی از مساجد در منطقه‌ی شش‌گاو انتقال می‌دهند و در اولین وعده‌ی نماز دستانش را باز کرده از او می‌خواهند، نمازش را بخواند. طالبان پس از آن‌که می‌بینند او با دست باز نماز می‌خواند و شیعه است، رفتار خشن‌تری را در پیش می‌گیرند. از دشنام‌های شخصی گرفته تا توهین مذهبی، امان همه را می‌شنود؛ اما انگار او ناشنوا است، تأثیر خاصی بر وی نمی‌گذارد.
امان می‌گوید، در همان دقایق اول، پس از آن‌که امیدش از زندگی قطع می‌شود، ترسش هم ناپدید می‌شود. دیگر ترسی ندارد، مرگش را حتمی می‌داند؛ اما بسیار ناراحت است. ناراحت از این‌که مادرش پس از او سکته خواهد کرد؛ چون او تاب فشار روحی این حادثه را ندارد. ناراحت از این‌که به چه جرمی کشته خواهد شد. او برای یک‌بار هم که شده، دست به تفنگ نبرده است. در طول یک سال و چهار ماه، همه برای آبادی کشورش کار کرده است. ناراحت از این‌که او تنها نیست و چنان‌چه از زنجیرهای که در مسجد دیده می‌شود، طالبان جوانان زیادی را مانند او اسیر گرفته‌اند.
هراس‌افکنان طالب با کلاشنیکوف به فاصله نیم‌متری او فیر می‌کردند و سپس، میل سلاح‌شان را مستقیم به‌طرف امان می‌گرفتند. امید در امان قطع شده بود؛ او نفس می‌کشید، بدون این‌که چشم‌اندازی برای زندگی داشته باشد. نزدیک‌ترین پدیده به خودش مرگ را می‌دید.
سخنان امان که به این‌جا می‌رسد، لکنت و مکث‌ کوتاهی در لحنش پیدا می‌شود؛ انگار او نمی‌داند چگونه و با کدام کلمات، حس همان لحظه‌هایش را بیان کند که طالبان به‌سوی او فیر می‌کردند. پس از لکنت و مکث، نهایتاً می‌گوید که مشکل روانی پیدا کرده است. وقتی می‌خوابد، مدام همان صحنه‌ به خوابش می‌آید.
محمدیار به کمک دوستان، همکاران و بزرگان محلی، پس از سه روز، با این تعهد که دوباره برای دولت کار نخواهد کرد، از چنگ طالبان آزاد می‌شود.
امان پس از مدتی دوباره به وظیفه می‌رود و به گفته‌ی خودش، تا هنوز هم طالبان با شماره‌های ناشناس او را تهدید به مرگ می‌کنند. امان می‌گوید، پس از آن‌که دو کارمند مستوفیت غزنی را طالبان در تاریخ (۸ جدی) ترور کردند، او تهدیدات طالبان را برای ترور و گروگان‌گیری دوباره جدی گرفت و به کابل برگشت. او اکنون به سبب تهدید‌ها و مشکلات روانی، نمی‌تواند به وظیفه‌اش در غزنی ادامه دهد و خواستار تبدیلی محل وظیفه‌اش به کابل است.

افراد وابسته به گروه طالبان

گروگان‌گیری؛ تاکتیکی قدیمی اما کارآمد برای طالبان
با یک حساب سرانگشتی و آمارگیری از گزارش‌های یک سال اخیر رسانه‌ها، درمی‌یابیم که از شروع امسال تاکنون، طالبان حداقل ۱۹۲ نفر را گروگان گرفته‌اند که تنها ۱۶ نفر آن‌ها نظامی بوده و در میان ۱۹۲ تن، ۲۸ زن و کودک نیز شامل است. گفتنی‌ است که ۱۱۲ تن آن‌ها مسافرین و شهروندان عادی بوده و هیچ پست دولتی نداشته‌اند.
گفتنی است که طالبان در اکثر موارد شهروندان را گروگان می‌گیرند تا در برابر پول دوباره آن‌ها را آزاد کنند. در گزارشی که به تاریخ (۲۳ جدی) امسال از روزنامه هشت صبح در مورد گروگان‌گیری در غزنی نشر شده، چنین آمده است: «طالبان از یک‌سو، زیر نام تأمین امنیت از مردم باج می‌گیرند و از سوی دیگر تجارت جدید گروگان‌گیری را آغاز کرده‌اند.»
باید یادآور شد که ۵ سال قبل، در یکی از موارد گروگان‌گیری که به تاریخ (۲۷ جوزا) در غزنی صورت گرفته بود؛ طالبان در مقابل هر فرد از چهار گروگان، یک‌میلیون دالر آمریکایی درخواست کرده بودند که به گفته‌ی عارف شاداب؛ یکی از گروگان‌های آزاد شده، طالبان دو تن آن‌ها را به قتل رسانده و دو فرد دیگر، از طریق دولت پاکستان در مقابل ۶۵ هزار دالر آمریکایی آزاد شده است.
گروگان‌گیری‌ها که عموماً در مسیر شاهراه‌ها و مسیرهای مسافران صورت می‌گیرد، با اخاذی و آزار و اذیت نیز همراه است. هرچند خواستیم تا آمار دقیقی از تعداد گروگان‌گیری‌ها در سال روان خورشیدی از وزارت داخله بگیریم؛ اما طارق آرین، سخنگوی این وزارت، در پاسخ به سوال ما گفت: «برای ما تأمین امنیت شاهر‌اه‌ها در اولویت است و اخیراً نیروهای امنیتی و دفاعی کشور در مسیر شاهراه شماره یک بغلان-کندز، طالبانی را که در این مسیر برای مسافران مزاحمت ایجاد می‌کردند، سرکوب کرده‌اند.»
در همین حال، شماری از آگاهان نظامی نیز، می‌گویند که طالبان با استفاده از این تاکتیک، می‌خواهند فشار شدیدی بر افکار عامه وارد کنند. میرزا محمد یارمند، آگاه امور نظامی، گروگان‌گیری طالبان از غیرنظامیان را غیرقابل توجیه خوانده و آن را تاکتیکی می‌داند که طالبان از این طریق می‌خواهند ترس را در اذهان عامه ایجاد می‌کنند؛ تا آن‌ها تسلیم حضور این گروه شوند.
آقای یارمند، افزود که هراس‌افکنان طالب به‌صورت عموم و سر به‌خود کاری کرده نمی‌توانند و این گروگان‌گیری‌ها حتماً شامل برنامه‌های‌شان است. او به جواب این سوال که چرا طالبان بیشتر از باشنده‌های مرکزی افغانستان گروگان می‌گیرند، می‌گوید که از آن‌جایی که جریان آن‌ها گرایش افراطی سنی‌مذهب دارند و عموماً اهل تشیع افغانستان هیچ نوع همکاری با آن‌ها ندارد، به همین دلیل طالبان می‌خواهند این بخش از جمعیت افغانستان را مورد شکنجه قرار داده و با وحشت‌آفرینی تحت تأثیر خود بیاورند.
با این‌همه، باید گفت که بیشتر افرادی که در سال روان خورشیدی از سوی طالبان ربوده شده‌اند در ولایت‌های دایکندی، میدان وردک، غزنی، غور، تخار و فاریاب بوده‌اند و هنوز هم بسیاری از شاهراه‌های افغانستان، مکان‌های امنی برای فعالیت‌های تروریستی گروه طالبان است.