اگر مسابقه برگزار می‌شد، مبارز را شکست می‌دادم

نعمت رحیمی
اگر مسابقه برگزار می‌شد، مبارز را شکست می‌دادم

اشاره: احمدولی هوتک، از ورزش‌کاران مطرح «ام ام ای» یا مبارزات آزاد افغانستان در سال‌های اخیر است. او که حادثه‌های زیادی را تا کنون پشت سر گذاشته است، در قفس مبارزه خوش درخشیده و جزو چهره‌های مستعد بوده است. هوتک تلاش زیادی کرد که به سازمان‌های مهم دنیا مثل «یو اف سی» و … راه یابد و برای این منظور به امریکا نیز سفر کرد؛ اما حادثه‌ی حمله و زخمی شدنش، او را از اهداف و برنامه‌هایی که داشت دور کرد. هوتک این روزها به سختی در حال تمرین است تا رؤیاهایش را دنبال کند. پای درد دلش نشستیم و با او گفت‌وگو کردیم.

صبح کابل: جناب هوتک، از کدام ولایت استی و چند سال است ورزش می‌کنی؟
هوتک: سلام و تشکر، «احمدولی هوتک» استم، دوست ندارم بگویم از کدام ولایت استم. ۲۸ سال دارم، زمانی که صنف چهارم مکتب بودم، وارد ورزش شدم. کونگ‌فو، بوکس و ورزش‌های رزمی را دوست داشتم، از همان اول می‌خواستم مبارزه کنم و به موفقیت برسم.
صبح کابل: چرا؟
هوتک: در زمان طالبان، کودک بودم، بیشتر مردم بی‌کار بودند، برادرم و مردم زیاد به کشتی علاقه داشتند، ما را هم کشتی می‌انداختند. از همان زمان نسبت به هم سن‌وسال‌هایم قوی تر بودم. احساس می‌کردم استعداد مبارزه و موفقیت در ورزش‌های رزمی را دارم. به خودم می‌گفتم باید باشگاه بروم و بهترین باشم. دوست داشتم در رقابت‌های رده‌ی سنی نوجوانان که در کمیته‌ی ملی المپیک برگزار می‌شد، شرکت کرده و مدال بگیرم. هر چه پیش رفتم، توقعم از خودم زیادتر شد و ادامه دادم. با شکم خالی و گرسنه، زحمت زیادی کشیدم. چون واقعا عاشق ورزش بودم. به تیم ملی رسیدم و دیدم که پول ورزش‌کاران ملی‌پوش، یک‌هزار افغانی است. رفتم مزدور کاری کرده و درآمدش را صرف ورزش کردم. هرگز سختی‌ها مرا نا امید و مأیوس نکرد.
صبح کابل: گفتید عاشق ورزش و مبارزه بودید، سختی‌ها را تحمل کردید، فکر می‌کنید این عشق توفنده، ارزشش را داشته است؟
هوتک: انسان ذاتا، سیری ناپذیر و به دنبال برخورداری بیشتر است، من هم از این قاعده مستثنا نیستم، هر چه در ورزش پیش می‌روم، توقعم بیشتر می‌شود. آرزو داشتم که پس از رقابت‌های حرفه‌ای در روسیه و… به «یو اف سی» بروم. مسابقه‌ی را که قرار بود در مسکو داشته باشم با امریکایی‌ها هماهنگ کرده بودم، حتا شرط گذاشته بودند که حریف باید قوی و نام‌دار باشد. پنج ماه تمرین و هزینه کردم، حریف هم قوی بود، شبی که قرار بود فردایش به مسکو بروم، مرا با چاقو زدند. تمام برنامه‌هایم از بین رفت و به هدفی که بسیار به آن نزدیک بودم، نرسیدم.
صبح کابل: چه کسانی به شما حمله کردند؟ دلیلش مشخص شد؟
هوتک: با تأسف، افغانستان سرزمین فریاد و وحشت است، این روزها هیچ کوچه و پس کوچه‌ی امن نیست، مثل آب خوردن آدم می‌کشند و تا بخواهی به پولیس خبر بدهی، کار از کار گذشته است. در باره‌ی حمله به خودم نیز باید بگویم که بارها از حکومت خواستم تا حمله کننده‌ها را مشخص کند، هر چند برای خودم واضح است که چه کسانی بودند. چون بسیار با روحیه‌ی بالا و با خیال راحت نزدیک خانه آمدند و مرا زخمی کردند. البته قصدشان بود تا مرا بکشند؛ اما نتوانستند. می‌دانم کار کسانی بود که در ورزش با من رقیب اند و دوست ندارند که رشد کنم. تا هنوز که نیروهای امنیتی مشخص نکرده اند، حمله کننده‌ها چه کسانی بودند. دلیلش را هم نمی‌دانم.
صبح کابل: این حمله، چه تأثیری روی روحیه تان گذاشت؟
هوتک: تأثیر زیادی گذاشته است. اصلا در کوچه و خیابان راحت نیستم، وقتی کسی کمی طولانی به سویم بنگرد، احساس می‌کنم، حتما قصد و غرضی دارد، می‌گویم نکند به من حمله کند. می‌دانید ورزش‌کار باید در زمان تمرین تمرکز و آرامش داشته باشد که من ندارم. دردم این است که چرا افغان‌های خودم بیایند و مرا بزنند. این بیشتر اذیت ام می‌کند.
درست شب‌های که باید برای مسابقه می‌رفتم، کارم به شفاخانه کشید، دوران ریکاوری و بازگشتم به ورزش نیز سخت بود. خبر خوب این است که شکست را نپذیرفته ام و قرار است به زودی دوباره به قفس برگردم. دو مسابقه در جنوری و یک رقابت دیگر در پانزدهم مارچ ۲۰۲۰ برنامه ریزی شده است.
صبح کابل: از نظر شما از نظر فنی بهترین ورزش‌کار افغانستان در ام ام ای چه کسی است؟
هوتک: این سوال سختی است؛ اما به نظرم مبارز از دیگران بهتر است. چون تجربه و درک بهتری از ورزش‌های رزمی دارد. او در سازمان‌های نسبتا خوب مسابقه کرده که سطح فنی بهتری دارد.
صبح کابل: از نظر اخلاقی چه کسی بهتر است؟
هوتک: از نظر اخلاقی به نظرم «حسین‌بخش صفری» از همه بهتر است. او بسیار خوش اخلاق است، امیدوارم که در این فضای مسموم خراب نشود. او حتا در مسابقه‌ها هم شیرین است.
صبح کابل: شما و مبارز روزگاری یکدیگر را به مسابقه دعوت کردید (چلنج ‌دادید)، هر روز کنفرانس خبری بود و جنجال. در این مورد با یکدیگر هماهنگ بودید یا که واقعا می‌خواستید مسابقه دهید؟
هوتک: از این شائبه‌ها زیاد است، زمانی‌که به من حمله شد، برخی گفتند که خودت صحنه سازی کرده‌ای، برایش گفتم، من یک سوزن به شما می‌دهم، اگر جرأت داری خودت را با آن زخمی کن، آن وقت من حرف شما را می‌پذیرم. داستان من و مبارز از یک نظر (کامنت) فیس‌بوکی شروع شد. مبارز ناراحت بود که چرا چنان نوشته ام، برایش گفتم که توهین نکرده ام. خلاصه، جر و بحث مان شد. مبارز می‌خواست مثل دو بچه‌ی کوچه با یکدیگر بجنگیم، برخی ما را جدا کردند و چیزی نمانده بود که درگیر شویم. من گفتم که به جای این کارها باید در قفس زور آزمایی کنیم تا قانونی مشخص شود که چه کسی برتر است. درخواست این مبارزه واقعی‌ای، واقعی بود و می‌خواستیم مسابقه دهیم که نشد!
صبح کابل: اگر این مسابقه برگزار می‌شد، برنده چه کسی بود؟
هوتک: صد در صد من پیروز می‌شدم. من هم آماده بودم و مبارز نیز آمادگی گرفته بود؛ اما یکدیگر را می‌شناسیم با یکدیگر تمرین کرده ایم. نقاط ضعفش را می‌دانستم و برای مسابقه واقعا کار کرده بودم. مطمئن بودم که اگر مسابقه برگزار می‌شد، برنده می‌شدم.
صبح کابل: در باره‌ی نقاط ضعف مبارز گفتی، این نقاط ضعف کدام است؟
هوتک: مبارز در ضربات پا مشکل دارد و در ضمن مشت زیاد می‌خورد. می‌توانستم، مشت زیاد بزنم. می‌دانستم او به فنون کشتی متوصل شده و زیرگیری می‌کند، برای آن هم تدابیری سنجیده بودم که نتواند تکنیکش را اجرا کند. قصدم این بود که در زمان فرار ضربه‌ی نهایی را وارد کنم.
صبح کابل: چرا این مسابقه به سرعت قومی و سیاسی شد؟
هوتک: دلیلش آدم‌های بی‌کار و متعصب در هر دو طرف بودند که دوست داشتند، رنگ و بوی قومی و سمتی به یک مسابقه‌ی ورزشی بدهند. درست است که ما با یکدیگر درگیری لفظی داشتیم، اما ورزش برای دوری از قوم و سمت است. من همیشه به دو زبان پشتو و فارسی می‌نویسم. همیشه گفته ام اگر کسی «احمدولی هوتک» را دوست دارد، برای ورزش و استعدادش دوست داشته باشد، نه قوم و زبانش.
صبح کابل: به نظرت محبویت خوب است یا شهرت؟
هوتک: محبوبیت بهتر از شهرت است. هر کسی می‌تواند به راحتی مشهور شود؛ اما محبوب شدن مشکل است. مردم به راحتی دل به کسی نمی‌دهند. برای محبوب شدن، باید بسیار زحمت کشید، هم از نظر فنی و هم از بابت رعایت اخلاق، فرهنگ، برخورد با مردم، ادب و حتا یک سلام و علیک ساده در خیابان.
صبح کابل: در بین ورزش‌کاران شناخته شده‌ی ما چه کسی از نظر داشتن روحیه‌ی جوان‌مردی و پهلوانی بهتر است؟
هوتک: از آن سوال‌های سخت است. ورزش‌کاران و قهرمانان جوان‌مرد و خوب که دست شان در کار خیر است، زیاد داریم. اگر کسی را نام ببرم، ممکن است دیگری ناراحت شود؛ اما «نثار احمد بهاوی» را مثال می‌زنم که دوست خوبم است و همکاری اش با مردم بسیار خوب است. در واقع او خیرش به مردم می‌رسد.
صبح کابل: اجازه است کمی در باره‌ی زندگی شخصی تان صحبت کنیم؟
هوتک: بلی، مشکلی نیست.
صبح کابل: ازدواج کردی یا مجرد استی؟ اصلا برای یک قهرمان کدام یکی این دو وضعیت خوب است؟
هوتک: از پاسخ دادن به این سوال طفره می‌روم و اگر اجازه باشد، چیزی نمی‌گویم، چون اهداف و برنامه‌های زیادی برای قهرمانی و زندگی دارم. هر وقت وقتش شد، پاسخ خواهم داد.
صبح کابل: آیا اهداف پیش از مصدومیت تان را دنبال می‌کنید. چقدر به هدف‌هایت نزدیک استی؟
هوتک: صد در صد. تصمیم جدی دارم که در زودترین فرصت خودم را به آرزوهایم نزدیک کنم. احتمالا در روسیه قرنطین شده و تمرین می‌کنم. مسابقه‌هایی هم در سازمان «فایت نایت» و در دبی دارم.
صبح کابل: فاصله‌ی زمانی مسابقه چقدر است؟
هوتک: در حدود یک الی یک‌ونیم ماه. پس از نخستین مسابقه، بدون استراحت به رقابت بعدی وارد خواهم شد. تمرین‌های منظم دارم و دوست دارم دوباره عشقم را در آغوش بگیرم. منظورم ورزش و مبارزه است.
صبح کابل: با چه کسی تمرین می‌کنی؟ منظورم حریف تمرینی و مربی تان است؟
هوتک: وسائل تمرین همیشه همراهم است، هر کجا که نزدیک باشد، همان‌جا تمرین می‌کنم. مشخص نیست که با کدام استاد.
صبح کابل: با استعداد ترین مبارز ام ام ای افغانستان چه کسی است؟ منظورم چهره‌های تازه است؟
هوتک: زیاد اند. اگر از کسی نام نبرم شاید بهتر باشد؛ اما خوب، چند نفر را نام می‌برم. «ذکی، عبدالودود متین و عظیم بدخشی»، استعدادهای خوبی اند که اگر کار کنند، زحمت بکشند و مغرور نشوند.
صبح کابل: از بدخشی نام بردی، او بلندپروازی‌های زیادی داشت، چرا در سازمان‌های داخلی مسابقه داد؟
هوتک: صلاح مملکت خویش خسروان دانند. شاید او نظرش این بود که مردم ببینند و مشهور شود. من زیاد با این کارها موافق نیستم، به من هم پیشنهادهایی شد؛ اما قبول نکردم.
صبح کابل: برخی استادان ورزش معتقدند که ورزش بیش از آن که شغل و منبع درآمد باشد، عشق و علاقه است. شما چه فکر می‌کنید؟
هوتک: اگر از عشق خالص و ناب بگویم که به خاطر آن وارد ورزش شده ام دروغ گفته ام. وقتی درآمد نداشته باشید، به عشق تان هم نمی‌رسید. حد اقل در ورزش که این‌گونه است. هزینه‌ها زیاد است و نمی‌شود با عشق رفت و در تایلند یا روسیه تمرین کرد. چون باشگاه‌ها و مربیان تمرین دهنده، عشق برایشان نان و آب نمی‌شود. کاش این گونه بود که شما می‌گویید؛ اما زندگی با فیلم هندی فرق دارد.
صبح کابل: آویزان شدن از ریش جریان‌های سیاسی، در ورزش ما به یک فرهنگ بدل شده است. آیا این تنها راه کسب درآمد است و چرا چنین شد؟
هوتک: ببینید، ورزش و ورزش‌کار در این سرزمین یتیم و بی‌چاره اند. کسانی هم که وابسته به جریان‌های سیاسی یا چهره‌های نام‌دار سیاست شدند، چاره‌ی نداشتند. چه کار باید می‌کردند؟ من خودم، نزد «عبدالحمید طهماسی» رفتم و این برایم بسیار خوب شد. چون توانستم به سربازان و نیروهای امنیتی انگیزه بدهم. بازی و یا شرکت در اعلان‌های تجاری هم یک راه برای درآمد است که در کشور ما زیاد نیست. چند دانه است که آن‌هم مربوط به چند چهره است.
صبح کابل: خودت از مسیر تبلیغات چقدر درآمد داری؟
هوتک: زمانی که تا هنوز زخمی نشده بودم، سالانه ۵۰ هزار دالر درآمد داشتم و از زمانی که زخمی شدم، ۰ دالر.
صبح کابل: چه کسی درآمد بیشتری دارد؟
هوتک: به نظرم، مبارز نسبت به دیگران درآمد بیشتر و از مسیرهای گوناگون دارد.
صبح کابل: حرف خاصی مانده است که باید مطرح کنید؟
هوتک: این را باید زودتر می‌گفتم، قصد داشتم نگویم؛ اما می‌گویم. چندی پیش، با کسی که خانواده برایم در نظر گرفته بود، نامزد شدم و حالا دیگر مجرد نیستم.
صبح کابل: پس، مبارک است.
هوتک: تشکر از شما و ممنون که مثل همیشه به فکر ورزش‌کاران استید.