هیچ عمل طالبان، مطابق اسلام و شریعت نیست!

ابوبکر صدیق
هیچ عمل طالبان، مطابق اسلام و شریعت نیست!

اشاره:
طالبان و امریکا در ۱۲ فبروری توافق‌نامه‌ای را زیر نام توافق‌نامه‌ی صلح امریکا-طالبان، در دوحه‌ی قطر امضا کردند تا به خشونت‌ها در افغانستان پایان بدهند؛ اما این توافق‌نامه نه تنها که‌ منجر به کاهش خشونت‌ها در افغانستان نشد که پس از آن، دامنه‌ی فعالیت‌های تهاجمی گروه طالبان در ولایت‎‌ها گسترش نیز یافته است. پس از امضای این توافق‌نامه، حمله‌ها به مراکز آموزشی هم‌چنان ادامه یافت. بیش‌تر گروه‌های تروریستی به ویژه طالبان، حملات خود را رنگ‌و‌بوی دینی و اسلامی می‌دهند؛ اما مجمع علمای دینی کشور و برخی از کشورهای اسلامی، جنگ روان در افغانستان را، مشروع نمی‌دانند. گروه طالبان، نمایند‌گان جنگ نیابتی در افغانستان شناخته می‌شود. این گروه در حال حاضر ادعای برقراری نظام اسلامی را در افغانستان سر می‌دهد؛ اما باورها بر این است که این گروه، خود تعریف مشخصی از نظام اسلامی ندارد و جنگ‌های اخیر تنها به دلیل امتیازگیری در میز گفت‌وگوهای صلح است.
برای یافتن رابطه‌ی اسلام با حمله‌های طالبان و گروه داعش بر مراکز آموزشی و مکان‎‌های عامه، به ویژه به مراکز آموزشی-دانشگاهی، با مولوی حبیب‌الله حسام، رییس مجمع علمای ۳۴ ولایت، گفت‌وگویی انجام داده ایم.

صبح کابل: خداوند در قرآن‌ کریم کشتن انسان را نکوهش کرده و آن را برابر با کشتن همه‌ی انسان‌ها دانسته است، از نظر شما حمله بر انسان‌ها و کشتار آنان برای گروه‌های تروریستی چه توجیهی دارد؟
حسام: بسم‌ الله الرحمان الرحیم. نزد خداوند (ج) پس از شرک و کفر، قتل انسان از قبیح‌ترین اعمال است، به همین دلیل است که خداوند در قرآن شریف، قتل یک انسان را معادل به «قتل همه‌ی بشر» می‌داند و آن را به نابودی همه‌ی هستی مرتبط می‌خواند. قتل ناحق و خون‌ریزی ناحق نزد خداوند ناجایز است.
خداوند قاتل را مورد«غضب» و «نفرین» خود قرار می‌دهد، این وعده‌ی الله است؛ قاتل برای دایم در آتش جنهم می‌سوزد؛ این هشداری برای قاتلان است.
در حدیثی از پیامبر(ص) ذکر شده که خداوند گفته است؛ قتل ناحق به مثابه‌ی نابودی نظام هستی است. نبی کریم، در تعبیری گفته که ریختن خون یک انسان‌ بی‌گناه نزد خداوند سنگین‌تر از نابودی همه‌ی هستی و یکی از سنگین‌ترین فسادها در روی زمین است.
ریختن خون انسان سرباززدن از اوامر الهی است؛ زیرا خداوند نفس و خون انسان را مصون ساخته است؛ حتا در امر قاتل و مقتول، پیامبر اسلام می‌گوید؛ زمانی که قاتل شمشیر خود را به فرق مقتول بلند می‌کند، هردو راهی جهنم می‌شوند؛ زیرا نمی‌دانند برای چه می‌کشند و برای چه کشته می‌شوند و زمانی که میان دو مسلمان شمشیر بلند می‌شود، عین جایگاه را دارد. در متون قرآنی و احادیث سنگین‌تر از قتل، شرک و کفر هیچ جرمی وجود ندارد.

صبح کابل: دین اسلام به عنوان دین رحمت و روشنی برای رهنمایی بشریت است با بیش از یک ملیارد و ۶۰۰ میلیون پیروان؛ اما چگونه‌ گروه‌های تروریستی با پسوند اسلام دست به کشتار، انفجار و خشونت می‌زنند، آنان چه توجیه اسلامی‌ای دارند؟
حسام: این پدیده‌ها (ترور-تروریزم) جدید نیستند و در طول تاریخ به سان موریانه‌هایی به ریشه‌ی دین اسلام، خود را چسپانده اند. گروه‌های تروریستی حد اقل پس از رسالت وحی روی کار آمدند؛ «خوارج » در زمان خلافت حضرت علی در چنین جایگاهی، خود را مسلمان و یاران پیامبر می‌دانستند؛ اما حضرت علی را تحت عنوان « قربت الا الله» در مسیر مسجد شهید کردند.
به کشتن معاویه رفتند و این روند ادامه یافت؛ حتا «فتنه صباعیه» در برابر حضرت عثمان رض که منجر به شهادتش در حین تلاوت قرآن گردید، ریشه در نگرش همین گروه‌ها داشت. «جنگ صفین» که حضرت علی علیه عایشه، زبید و طلحه قرار گرفت و در مرکز دارالخلافت اسلام در سوریه به جنگ پرداختند، ریشه در وسوسه‌ی چنین گروه‌هایی داشت.
گروه‌های تکفیری و فرقه‌های مذهبی مختلف در طول تاریخ زیر پرچم اسلام روی کار آمدند و ریشه‌های مشترک دارند؛ اما جنگ‌های افغانستان و گروه‌های تروریستی فعال روی صحنه با دست‌های پنهانی استخباراتی اداره می‌شوند؛ دست‌های بزرگی که از گروه‌های تندرو به عنوان عروسک‌ برای تامین منافع ‌شان استفاده‌ می‌کنند.
این بازی فتنه‌انگیز امروز دامن اکثر کشورهای اسلامی را گرفته است. نزدیک به ۴۰ سال است که افغانستان با این پدیده‌ی شوم دست‌وپنجه نرم می‌کند.
پس از شکست بلاک شرق -اتحاد جماهیر شوروی سابق- افغانستان در بازی‌های نیابتی کشورهای منطقه و جهان فرورفت و هر کسی برای منافع خود تلاش می‌کند تا یک بازی‌ را راه ‌اندازد. فرقه‌های مختلف به وجود آمد و هرکسی در هر مکان، مسجد، منبر، مهراب با تسبیح، کلاه و ریش توسط این گروه‌ها مورد هدف قرار گرفت؛ در حالی که ادعای اسلام و مسلمانی را داشتند؛ مانند گروه خوارج که حضرت علی را با شعار (قربت الا الله) به قتل رساندند، امروز نیز مردم افغانستان علی‌گونه توسط فرقه‌های خوارجی به قتل می‌رسند.

صبح کابل: اسلام به کشتن و نابودی هیچ‌کسی اجازه نمی‌دهد؛ در اسلام نابودی یک درخت بدون موجب ناجایز است. اسلام ضرر رساندن به عابد «کلیسا» و «صومعه» را جایز نمی‌داند.
حسام: در خلافت‌ اسلامی عباسیان، اموی‌ها و حتا عثمانی‌های ترک، رابطه‌ی حسنه میان مسلمانان، یهودیان و مسیحیان وجود داشت. مصری که سرزمین مسیحی‌ها و یهودی‌ها است؛ اما حاکمش مسلمان بود، هیچ تنشی میان آنان وجود نداشت. اروپا و اندلس سرزمین مسیحی‌ها بود؛ اما خلافت اموی حاکمیت داشت. اسلام دین مراوده و صلح است، به کشتار و قتل هیچ فردی اجازه نمی‌دهد، نه مرد، نه زن، نه یهودی و نه هم نصرانی و مسیحی کشتن‌اش در اسلام جایز نیست. قتل هیچ کسی جایز دانسته نشده الا به حکم شرعی!

صبح کابل: در روشنایی آیات و حدیث، حملات انتحاری و انفجار در دانشگاه‌ها و نهادهای آموزشی را چگونه می‌بیند؟
حسام: حملات نظامی در برابر مکان عامه، خیابان، برق، آب مکتب و دانشگاه حرام است و هیچ توجیه دینی و شرعی ندارد. نابودی این مکان‌ها به عنوان تلف‌کردن حق افراد جامعه محسوب می‌شود؛ زیرا در اسلام «ضرر رساندن و متضرر ساختن» وجود ندارد. حضرت محمد ص می‌گوید: خون، مال و نفس و عزت و آبروی انسان بر انسان دیگر حرام شده است. آسیب رساندن به مکان عامه هم جرم دنیوی و زجر اخروی را به دنبال دارد.
صبح کابل: چرا عالمان دینی افغانستان یک موضع واحد در برابر حملات انتحار و انفجار نمی‌گیرند؟
حسام: عوامل زیاد وجود دارد. ما این حملات استخباراتی را تا جایی بازی‌های پنهانی می‌دانیم. عالمان دینی به دلیل این‌ که خود شان مورد هدف استند، گاهی نمی‌توانند موقف‌گیری واحدی داشته باشند. علما حامی و مدافع ندارند. دولت به علمای دینی ارزش و جایگاه اجتماعی قایل نیست. یک عالم در مسجد به سادگی می‌تواند هدف قرار گیرد، هیچ محافظی هم ندارند. از این حادثه‌ها بی‌شمار اتفاق افتاده است. عالمان دین در صف نماز، دروازه و حتا در منبر هدف قرار گرفتند. عناصر دولتی حامی علما و دین نیستند. علما از یک طرف بر لبه‌ی تیغ حکومت و از طرف دیگر بر لبه‌ی تیغ گروه‌های تروریستی قرار دارد.
شماری از آینده نگرانی دارند؛ اما در جایگاه فتوا باید اطلاعات درست وجود داشته باشد. در حملات انتحار و انفجار، اطلاعات دقیق بیرون داده نمی‌شود و حتا نهادهای استخباراتی اطلاعات دقیق ندارند؛ مسوولیت حملات را یک گروه به گردن گروه دیگر می‌اندازد، این وضعیت برای عالمان دینی هم شرایط را دشوار می‌سازد؛ زیرا فتوا در نهایت عینیت و ثقه‌بودن وضعیت را مورد مطالعه قرار می‌دهد؛ حتا در حمله‌ بالای مکتب، مرکز آموزشی کوثر و دانشگاه، شما شاهد اطلاعات چنددسته‌ بودید و این شرایط به یک عالم دینی که باید در این مورد فتوا صادر کند، دشوار است؛ در حالی که مجمع عالمان دینی ۳۴ ولایت بدون درنظرداشت هیچ ملاحظه‌ای حملات گرو‌های تروریستی در کشور را حرام اعلام کردند.
صبح کابل: مولوی مجیب الرحمن انصاری گفت که سندهای دانشگاه‌ها از راه‌ گناه به دست می‌آید و دانشگاه‌ها را مرکز فساد خواند، نظر تان در این مورد چیست؟
حسام: این موضوع به صورت کلی مورد تایید ما نیست و صددرصد هم رد نمی‌توان کرد. شاید یک اقلیت در بحث دخیل باشد و قربانی شده باشد؛ اما همه‌ی دانشگاه کابل نمی‌تواند به آن آلوده باشد؛ ولی این را نمی‌توان انکار کرد که در دانشگاه کابل، اسناد به فروش می‌رسد. هم‌چنان در دانشگاه‌های خصوصی، یک طالب در جبهه در برابر نیروهای دولتی می‌جنگد؛ اما چهار سال بعد مدرک لیسانس به دست می‌آورد، این نوعی از فساد است. در برخی از دانشگاه‌های خصوصی بیش از هزارها دانش‌جوی غیرحضوری است که در اخیر سمستر مدرک تحصیلی می‌گیرند. یکی در پیشاور پاکستان، یک طالب در جبهه‌ی نبرد با نیروهای امنیتی و ولسوالی در وظیفه، مدرک تحصیلی به دست می‌آورد که توانایی نوشتن پایانامه را ندارد. این‌ها همه فساد اند.
صبح کابل: دانشکده‌ی شرعیات در دانشگاه کابل متهم به هم‌کاری با گروه‌های تروریستی است؛ گفته شده که آنان سعی می‌کنند دانش‌جویان دینی را در این دانشکده به گروه‌های تروریستی دعوت کنند. به نظر تان چنین دانشکده‌ای چگونه باید اصلاح شود و حکم دینی در مورد چنین مرکزی چه است؟
حسام: شماری بنا به انگیزه‌های جهادی، زمانی که وارد دانشگاه می‌شوند، تحت تاثیر حرف‌های برخی‌ها قرار می‌گیرند و قربانی انگیزه‌های تروریستی می‌شوند. من در رابطه به پرونده‌ی عالمان؛ شهید ایاز نیازی و مولوی عزیز‌الله مفلح با نهادهای امنیتی و استخباراتی تماس داشتم. نهادهای امنیتی در رابطه‌ی ظاهر داعی و مولوی مبشر دو استاد دانشگاه کابل، سند در دست نداشتند؛ اما رییس امنیت در رابطه به مولوی معروف، گفت که در مسجد روبه‌روی دانشگاه کابل، یک فابریکه‌ی داعش‌سازی ساخته بود و مردم را به صورت علنی به پیوستن دعوت می‌کرد. مولوی متوکل نیز وابسته به داعش بود. برادر زاده ‌اش انتحار کرد و پسرش در ننگرهار میان گروه داعش کشته شد. به اساس اسناد نهادهای امنیتی، مولوی متوکل اسلحه و ابزار برای ترور سربازان امنیتی توزیع کرده است؛ اما شرایط نیز در این مورد تاثیر دارد. نظام منفعل و ناکاره است و سبب بدبختی‌ها شده است.
فساد، نبود امکانات اولیه‌ی زندگی و حیف‌ومیل پول‌های کمک‌شده توسط حلقات مشخص سبب دوری مردم از نظام شده است. مردم افغانستان بنا به نبود بیمارستان، سالانه حدود یک ملیارد افغانی سرمایه را به بیمارستان‌های بیرون از کشور می‌ریزند. تمام این چالش‌ها سبب عقده‌مندی حلقات احساساتی می‌گردد و در نهایت قربانی گرو‌‌ه‌های تروریستی و دهشت‌افگنی می‌شوند. نتیجه‌ی این کار بدبختی و خون‌ریزی و گرسنگی برای ملت مظلوم و بیچاره به بار می‌آورد.

صبح کابل: راه‌ حل این همه چالش‌ها چه است؟
حسام: راه ‌حل پیوستن به گروه تروریستی نیست؛ اما زمانی در داخل صنف انگیز‌ه‌ی ضد نظام شاید ناآگانه داده می‌شود و از احساسات جوانان استفاده‌ی سو صورت می‌گیرد، این انگیزه‌ها در نهایت منجر به عقده‌مندی می‌شود. نهادهای تروریستی با استفاده از این فرصت، قشر جوان را جذب می‌کنند؛ زیرا در این فرصت، جوانان در تلاش پیداکردن راه ‌بدیل استند و ناخودآگاه قربانی پروپاگندای گروه‌های تروریستی می‌شوند و آنان از بیکاری و فقر نیروی جوان استفاده‌ی سو می‌کنند؛ اما هیچ یک از جریان تروریستی تندور مورد تایید دین اسلام نیستند. عالمان دینی باید ابعاد مختلف بحث را بسنجند و بدون درنظرداشت تعمق، نباید دست به کاری بزنند که پشیمانی به دنبال داشته باشد. راه‌ اصلاح و تحول است. جامعه باید در برابر این چنین جهنمی ایستاده شود.

صبح کابل: اگر قرار باشد طالبان را به چالش فهم از دین و عمل به آن مواجه کنید، به کدام مورد از رفتار آنان و نکته‌ای از قرآن کریم اشاره خواهید کرد، تا آنان را از مرجع دین مورد نقد قرار بدهید؟

حسام: اعمال طالبان جواز شرعی و دینی ندارد. روی‌کرد طالبان از «تطبیق حدود» تا شیوه‌ی «امر بالمعروف و نهی از منکر» شان نیز با دین سر سازگاری ندارد و نظامی‌گری ‌شان به اساس روی‌کرد اسلامی نیست. پیش از این، طالبان ادعای جنگیدن در برابر امریکا را داشتند؛ اما در حالی که توافق‌نامه‌ی دوحه در ۱۲ فبروری میان طالبان-امریکا امضا شد. توجیه برای ادامه‌ی جنگ باقی نمانده است و جنگ طالبان در حال حاضر در برابر مردم و ملت افغانستان است. اگر جنگیدن با امریکایی‌ها امیتاز دارد، طالبان بروند از امیتازدهنده‌ی‌ شان که خداوند است، امیتاز بگیرند؛ امیتاز جنگیدن با امریکایی را از ملت نگیرند؛ اگر این کار تان برای خدا بود، بروید اجرتان را از خدا بگیرید، مردم را زجر ندهید. اعمال طالبان در برابر مردم و جامعه، هیچ وجه دینی و شرعی ندارد.
صبح کابل: راه‌ اصلاح طالبان چه است؟
حسام: تسلیمی به قرآن‌کریم.
صبح کابل: تا هنوز تسلیم نشده ‌اند؟
حسام: طبعا اگر تسلیم، باشند هم‌دیگر را چرا بکشند؟!
صبح کابل: داعش، طالب یا هر گروه دیگر تروریستی، چگونه توانستند اسلام را یک دین ترس‌ناک برای دیگران جلوه بدهند؟
حسام: در خشن‌سازی چهره‌ی اسلام در کنار داعش و طالبان، دست‌های بیرونی و اتاق‌های فکری کار می‌کنند که از گسترش اسلام نگرانی جدی دارند.
صبح کابل: داعش و طالبان خود را نماینده‌ی اسلام می‌دانند؟
حسام: ادعای افراد برمی‌خورد به خود شان؛ اما این گروه‌ها نماینده‌ی اسلام نیستند، کارکرد شان تاییدگر حق نیست؛ روی‌کرد آنان دینی و اسلامی نیست و تقدس‌گرایی کار را به جای نمی‌برد. جریان‌ها باید تایید از حق بگیرند نه این ‌‌که به خود تقدس‌گرایی و حق را یدک بکشند.
صبح کابل: داعش، طالبان و شبکه‌ی القاعده این مشروعیت را دارند؟
حسام: مشروعیت وجود ندارد. به همین دلیل درگیری و هرج‌ومرج بیش از حد است. اسلام اصل است و جریان‌های تکفیری اصل نیستند. هر کس برای مشروعیت خود مهمنی می‌سازد. اگر اعمال شبکه‌های تروریستی اسلامی بود، ملت از آنان حمایت می‌کرد. اکنون ملت آنان را طرد کرده است.

صبح کابل: جنگ پساامضای توافق با طالبان-امریکا در برابر که است؟
حسام: جنگ طالبان مبنای سیاسی دارد؛ پس از امضای توافق، دلیل جنگ منتفی است؛ جنگ در برابر ملت است. عالمان دینی بنگلادیش و ما جنگ را غیرمشروع دانستند. در جنگ فعلی، طالبان مشروعیت شرعی، دینی و فقهی ندارند. نیروهای دفاعی-امنیتی به دفاع از این زمین و ملت قرار دارند.

صبح کابل: اگر وضعیت چنین دامه پیدا کند، پیروزی طالبان از طریق جنگ ممکن است؟
حسام: طالبان کم‌تر از ۵ درصد حمایت مردم را با خود ندارند، ملت بیدار است و هیچ زمانی تحمیل‌شده نمی‌توانند و ادامه‌ی این جنگ و پافشاری از طریق جنگ برای رسیدن به قدرت، جنگ داخلی به دنبال خواهد داشت و در آن فرصت، هیچ کسی آن را جمع کرده نخواهد توانست. بهترین راه‌ مصالحه و راه‌ حل سیاسی است. در غیر این صورت موقف ملت در برابر گروه طالبان روشن است.