گفت‌وگو با ژولیا پارسی: استخوان‌های قبرغه‌ی دختران معترض زیر شکنجه طالبان، شکسته بود

علی‌اکبر خیرخواه
گفت‌وگو با ژولیا پارسی: استخوان‌های قبرغه‌ی دختران معترض زیر شکنجه طالبان، شکسته بود

اشاره: چند روز تا سال‌گرد سقوط جمهوریت و یک ‌سالگی حکومت استبدادی طالبان، مانده است. سال گذشته، در چنین روزهایی بود که طالبان پس از فرار محمداشرف غنی، رییس‌جمهور پیشین، قدرت را در افغانستان به دست گرفتند. در این مدت، شهروندان افغانستان به ویژه زنان، بدترین‌ روزهای زندگی شان را در مقایسه به دو دهه‌ی اخیر سپری کرده‌اند. در گفت‌وگو با ژولیان پارسی، مشکلات زنان پس از آمدن طالبان و جنبش‌های اعتراضی زنان در افغانستان را بررسی کرده‌ایم.

صبح کابل: بانو پارسی ممنون از وقت تان، در ماه‌های اخیر حرکت‌های اعتراضی- مدنی تان به نحوی خاموش شده است، چرا؟

نخیر؛ اعتراض‌های ما کمرنگ نشده است. یک ماه پیش نیز، به خاطر بسته‌ماندن دروازه‌های مکتب‌ها و منفک‌شدن شماری از زنان از اداره‌های دولتی اعتراض داشتیم که اعتراض ما با شعار کار، نان و آزادی برگزار شده بود. در مدت یک ماه گذشته که خاموش ماندیم به دلیلی است که ما یک برنامه‌ی کلان به خاطر ۱۵ آگست روی دست داریم.

صبح کابل: حرکت‌های اعتراضی‌ای که شما و سایر زنان داشتید، آیا به دلیل تهدیدهای امنیتی کاهش یافته است؟

خوب هر قدر تهدید صورت بگیرد، هر قدری که طالب بخواهد خانم‌های معترض را تهدید و سرکوب کند، باور کنید که فعالیت‌های ما بیش‌تر و بیش‌تر می‌شود؛ چون این‌گونه خشونت شان بیش‌تر شده و ما می‌توانیم چهره‌ی اصلی شان را به جهانیان نشان بدهیم. باید مردم و جهان، بدانند که طالب همان طالب بیست سال پیش است و هیچ تغییری نکرده. به همین دلیل، اعتراض‌های ما هرگز کاهش نیافته است؛ بلکه در مکان‌های سربسته، بیش‌تر نیز شده است. اخیرا، اعتراض‌های ما در مورد مسأله‌ی واخان بدخشان و بسته‌ماندن مکتب‌ها در مکان‌های سربسته برگزار شده بود.

صبح کابل: بسیاری‌ها به این باور استند که حرکت‌های اعتراضی زنان به دلیل عدم هماهنگی، نتیجه‌های مثبتی نداشته است؛ مثلا، شما یک مجموعه داشتید، شماری دیگر از زنان یک مجموعه دیگر بودند؛ یک پارچه نبودید، دیدگاه تان در این مورد چیست؟

نه خیر، این مسأله برای ما قابل قبول نیست؛ چون تمام گروه‌هایی که ما در داخل افغانستان اعتراض می‌کنیم یا جنبش‌هایی که خودجوشانه فعالیت می‌کنند، با تفاهم و مشوره‌ی هم و حتا با نشست‌هایی که با هم داریم روی برنامه‌های اعتراض کار می‌کنیم و سپس، در مورد چگونگی اعتراض‌ها تصمیم گرفته می‌شود. اکثر اعتراض‌های ما یک‌جای بوده؛ به خصوص، در اعتراض‌های اخیر ما، چهار جنبش سهیم بودند.‌ ما فکر می‌کنیم که کارها و اعتراض‌های ما نتایج بسیار مثبتی داشته است. اگر همین اعتراض‌ها نمی‌بود، دولت طالبان به رسمیت شناخته می‌شد. همین اعتراض‌های ما بود که نشان داد، چهره‌ی اصلی طالب چیست و وضعیت شهروندان افغانستان به ویژه زنان پس از حکومت این گروه چگونه است.

صبح کابل: با توجه به تجربه‌ی یک سال گذشته، آیا فکر می‌کنید که اندک تغییر در رویکرد طالبان آمده باشد، آیا حکومت این گروه با خواست‌های شما، در کوتاه مدت یا درازمدت موافقت خواهد کرد؟

هرگز تغییراتی نیامده است؛ ما تغییراتی در وجود طالبان نمی‌بینیم. یک سال از حکومت این گروه سپری شده؛ ولی تا هنوز دروازه‌های مکتب‌ها به روی دختران بالاتر از صنف ششم باز نشده است. هر روز می‌بینیم که خانم‌ها به دلایل مختلف از وظایف شان برکنار می‌شوند، معاشات کارمندان داده نمی‌شود. به آقایانی که هنوز در پست سابق شان کار می‌کنند، پنج الی شش ماه معاش داده نمی‌شود. کابینه ندارند، حکومت شان با وجودی که یک سال گذشته؛ اما سرپرست باقی مانده است. قانون اساسی ندارند. به گونه‌ی کلی هیچ تغییراتی نیامده؛ مگر این‌که تمام افغانستان به خاک یک سان شده است.

صبح کابل: یک سال گذشته برای همه شهروندان افغانستان سخت تمام شد، به ویژه برای زنان و دختران که از کار و مکتب باز ماندند، این ستیز طالبان با زنان و دختران چه عواقبی دارد؟

حکومتی که در یک کشور، برای نصف پیکر جامعه، حق شهروندی ندهد، معلوم است که بزودی از بین می‌رود. زنان، نصفی از پیکر جامعه است و آن‌ها مجبور استند که به خواست‌های زنان، لبیک بگویند. با آن‌که در یک سال گذشته، زنان و دختران افغانستان، شرایط سختی را گذرانده‌اند؛ اما بازهم قدرت‌مند ایستاده‌اند.

صبح کابل: بانو پارسی آیا سکوت زنان معترض خواهند شکست؟ کدام برنامه‌ای خاصی برای ماه‌های آینده و یا در کل برای تأمین حقوق زنان دارید؟

بازهم تأکید می‌کنم که زنان معترض سکوت نکرده‌اند؛ برنامه‌های ما زنان معترض یک روزه و دو روزه نیست، اعتراض‌های ما فقط برای چند روز نبوده است و تا زمانی که عدالت برای زنان تأمین نشود، این اعتراض‌ها ادامه دارد.

صبح کابل: یک سال از حکومت استبدادی طالبان گذشته است؛ تجربه‌ی شخصی تان چیست و بدترین خاطره‌ی شما در یک سال گذشته چه بوده است؟

خاطره‌ی بد من این است که نمی‌توانم بیرون بروم و کار کنم. چیزی که قبلا در خانه آماده می‌کردم، حالا نمی‌توانم آن را آماده کنیم. حتا به کرایه خانه خود بند استم. بدترین خاطره‌ی من این است که خودم از کار خود برکنار شدم و در کنار آن دخترانم نمی‌توانند به مکتب بروند.

صبح کابل: از همکاران معترض تان که از سوی طالبان بازداشت شده بودند و بسیاری‌ها از آن‌ها شکنجه نیز شده بودند، خبر دارید، وضعیت شان چگونه است؟

بلی با همه‌ی دخترانی که در اسارت طالبان بودند و فعلا رها شدند، در تماس استم و همرای همگی شان صحبت می‌کنم. از گذشته‌ها و از وضعیتی که طالبان سر شان آوردند، زندانی کرده بودند، برای ما قصه می‌کنند. وضعیت شان را می‌دانم که چطور است. باید بگویم که وضعیت روحی شان بسیار خراب است و به گونه‌ای شکنجه شده بودند که حتا استخوان‌های قبرغه شان شکسته بود. پاها و دست‌های شان ضربه‌ی زیاد دیده بود؛ حتا به سر شان با دنده برقی زده بودند. مهم‌ترین بحث این است که وضعیت روحی شان خوب نیست و هر زمانی که همرای شان صحبت می‌کنم وحشت دارند و گریه می‌کنند.

صبح کابل: با توجه به اینکه طالبان، تلاشی برای باز کردن مکاتب نمی‌کنند، آیا می توان به آینده امیدوار بود؟

یک سال شد که طالبان حکومت افغانستان را به دست گرفته‌اند و خود را حاکم مطلق می‌دانند؛ در حالی که در یک سال گذشته، اندک تلاشی برای بازکردن مکتب‌ها نکرده‌اند. از دید من، افغانستان آینده‌ی تاریکی دارد. ما به یک سیاه چاه افتاده‌ایم که بیرون برآمده نمی‌توانیم. اگر طالبان، همین‌طور ادامه بدهند، فکر نمی‌کنم که حکومت شان ادامه داشته باشند. شاید، مردم افغانستان، قیام ملی کنند و اجازه ندهند که دیگر طالبان حکومت کنند.

صبح کابل: در یک سال گذشته، دیده شده است که طالبان بیش‌ترین مشکل را با زنان داشته است، دختران را از مکتب منع کردند، زنان را از کار باز داشتند، یگانه وزارت ویژه بانوان را حذف کردند، حجاب اجباری وضع کردند؛ به نظر شما چرا طالبان از زنان و دختران افغان می‌ترسند؟

این به دلیلی است که طالبان، در کوه‌ها و قریه‌جات بودند؛ این‌ها شهر و مردم را ندیده‌اند. نمی‌دانند که زن و مرد باید چطور زندگی کنند. در مدرسه‌ها شست‌وشوی مغزی شده‌اند و برای شان طوری فهمانده شده‌ است که اگر دختران را در این دنیا نبینند، در دنیای دیگر با حوران بهشتی، زندگی می‌کنند. آن‌ها، به دلیلی که از حوران بهشتی محروم نشوند، به جان زنان و دختران افغانستان افتاده‌اند. آن‌ها از سواد دختران می‌ترسند؛ چون پایه‌های حکومت استبدادی شان را متزلزل می‌کنند.

صبح کابل: در مورد حجاب اجباری طالبان چه گفتنی دارید؟

طالبان، بیست سال پیش، توانستند که حجاب اجباری را بر زنان تحمیل کنند؛ اما امروز، نمی‌توانند حجاب اجباری را بر زنان و دختران تحمیل کنند. چون دختران افغانستان، در این بیست سال درس خواندند و با شریعت اسلامی کاملا آشنایی دارند و می‌دانند که چه چیزی حلال است و چه چیزی حرام. به این دلیل، حجاب اجباری را قبول نمی‌کنند و دختران تا حال خوب مقاومت کردند.

صبح کابل: یک سوال شخصی تر؛ میدانم که در یک سال گذشته فرصت‌های زیادی داشتید که کشور را ترک کنید، چرا نخواستید مانند هزاران زن فعال دیگر کشور را ترک کرده و در یک جامعه‌ی آرام زندگی کنید؟

رفتن به یک کشور و جامعه‌ی آرام بسیار ساده است و هر کسی، چنین آرزویی دارد که در یک کشور آرام زندگی کنند؛ ولی به خاطر این که وطن و هموطنم ناآرام است، نمی‌توانم افغانستان را ترک کنم. شاید اگر بروم، وضعیت روحی‌ام به مراتب خراب‌تر شود؛ چون زنان افغانستان، در وضعیت بسیار بدی قرار دارند. در حالی که دوستانم بسیار تلاش کردند که بیرون شوم؛ اما من تا حال هیچ تلاشی برای بیرون‌شدن نکردم. دوستانم، خواستند که برای همه‌ی خانواده‌ام پاسپورت بگیرند؛ اما من قبول نکردم. هر باری که می‌پرسند، پاسپورت گرفتی، بهانه می‌آورم. هیچ جای دنیا را به خاک و کوچه‌های خاکی کشورم تبدیل نمی‌کنم.

صبح کابل: سال آینده‌ی را چگونه ارزیابی می‌کنید، آیا امیدی به روزهای روشنتر می‌بینید؟

اصلا سال آینده را پیش‌بینی کرده نمی‌توانم؛ چون وضعیتی را که در داخل افغاسنتان می‌بینیم، روز به روز خراب‌تر شده می‌رود. مشکلات اقتصادی بیش‌تر شده و همه‌چیز در افغانستان، رخصت است؛ نه اقتصاد است، نه برق است و نه زندگی است. همین قدر گفته می‌توانم که اگر طالبان به همین منوال پیش‌ بروند، افغانستان گورستان انسان‌های گرسنه می‌شود.

صبح کابل: آخرین پرسش: آگر حکومت طالبان به رسمیت شناخته نشود، تحریم‌ها علیه این گروه بیش‌تر شود، آیا می‌تواند با این رویکرد دوام بیاورند؟

تا فعلا که خواست ما هم همین بوده است که حکومت طالبان به رسمیت شناخته نشود و تحریم‌ها علیه شان بیش‌تر شود؛ به خاطر این‌که به حقوق زنان احترام بگذارند و آن را تأمین کند؛ اما مطمین استیم که طالبان این کار را نمی‌کند. اگر طالبان این گونه ادامه دهند، دوام نمی‌آورند؛ چون مردم در برابر شان می‌ایستند و حق خود را می‌گیرند.